شهید هوشنگ نیکزاد یکی از ۱۰۴ افسر درجهدار نیروی هوایی بود که در سقوط هواپیمایc۱۳۰ در ۲۳ اسفند سال۷۴، به درجه رفیع شهادت نائل شد. هفت روز لاشه این هواپیما پیدا نشد و روزهای سختی بر خانوادهها گذشت.
محله آبکوه به احتمال زیاد باید همان «کاریز لبِ کوهی» نام برده شده در وقفنامه گوهرشاد، باشد. زمینهای این روستا، چون از رودخانه بند گلستان و بازه طلخان مشروب میشده، به اراضی آبِ کوهی و بعدها به آبکوه شهرت یافته است. قلعه آبکوه از موقوفات قدیمی آستان قدس رضوی است.

کاری که پدرم و تیمش انجام داد، کار بسیار عجیبی بود و بهتر است بگوییم فقط جنها در آن اعماق زمین میتوانستند چاه بکنند و نفس بکشند.
علی دشتبان، نگارنده کتاب «روزی، روزگاری آبکوه» برای جمعآوری تاریخچه محلهاش پنجسال زمان گذاشته است.
دیوارهای برج که بهمرور زمان خراب میشود، در برج را هم برمیدارند. پدر آقای فتحی که نجار است، از این در چوبی بزرگ، برای مسجد در میسازد.
محله آبکوه تا حدود سال1340، دهی در یکفرسنگی (۶۲۴۰متری) دروازه ارگ بود، اما پس از انقلاب اسلامی ضمیمه مشهد شد و امروز یکی از محلات این شهر است.
کوچه شهید صادقی در محله آبکوه قرار دارد. این محله یکی از محلههایی بود که تا چند دهه پیش روستا بوده و فاصله زیادی با شهر داشته است. پیدایش این محله به حدود چهارصد سال قبل برمیگردد.کوچه شهید صادقی5 از یک سمت به بولوار شهید صادقی و از سمت دیگر به خیابان بیستون و مجتمع تک منتهی میشود. از ظرفیتهای این کوچه علاوهبر وجود مسجد، حمام خشتی بوده است. این بنا در ساختوسازهای جدید به زیر خاک رفته و مدفون شده است.
زهرا از مادرش آموخته بود که نباید چیزی را که دوباره قابل استفاده است، دور بیندازد. به همین دلیل از همان روزهای اول کارش تفکیک زبالههای محل کارش را به عهده گرفت. او که مدیر فروش است، به مدیر شرکتشان پیشنهاد داد بهجای دورریختن کاغذها، آنها را تفکیک کنند. این پیشنهاد با استقبال مدیر روبهرو شد. بیش از دو سال از آن موقع میگذرد. حالا تفکیک در این شرکت قانون شده است.