۴۴سال پیش، مرحوم حسین سیدیجلالی تصمیم گرفت اولین مسجد محله ارشاد را بسازد. باتوجهبه اینکه ساخت مسجد با دوران جنگ تحمیلی همزمان بوده، مرحوم سیدیمصالح ساختمانی را بهسختی تهیه میکرد.
خانم حلمی میگوید: شناسایی نیازمندان بخشی از کار گروه جهادی ماست. خانهبهخانه سر میزنیم و پساز شناسایی نیازها مثل تأمین دارو، جهیزیه، سیسمونی و... با خیران ارتباط میگیریم و لوازم موردنیازشان را تهیه میکنیم.
علیرضا حسینیمحراب میگوید: پس از انقلاب پدرم در مسجد رضوی بولوار امت عضو بسیج شد و سال ۱۳۶۱ هم توسط شهید کاوه لباس پاسداری به تن کرد. پس از آن بود که مرحله به مرحله پدرم در جبهه فعالیت کرد.
مسجد امامحسین (ع) که حدود ۲ دهه یک چهاردیواری ساده بود با همراهی خیّر محلی، به شکل امروزی درآمد.
پایگاه بسیج شهید محقق را خیلیها میشناسند. مکان مقدسی که در زمان جنگ سپری در مقابل تهاجم دشمن بود و با آرام شدن اوضاع، تربیت نخبگان، قاریان و مسئولان در ردههای مختلف رسالت خود را ادامه داده است.
محمدرضا، برادر شهید بیابانی میگوید: با مادرم از راهآهن رجبعلی را بدرقه اهواز کردیم. چیزی از پایان دوره سهماهه دوم حضورش نگذشته بود که خبر شهادتش را آوردند. مادرم که نانآور خانهاش را از دست داده بود، حتی زبانش به گلایه باز نشد.
مرتضی حدادیان میگوید: تصمیم گرفتیم هشتادسخن از هشتادشهید را انتخاب کنیم و در یک بسته قرار دهیم و در محافل توزیع کنیم تا هر فرد با برداشتن یک کارت به سخن شهید فکر کند.