محمد رشیدی میگوید: هر کوهنوردی دوست دارد به دماوند صعود کند، من هم آنقدر کتاب و وبلاگ افرادی را که به قله دماوند صعود کرده بودند، خوانده بودم که مسیر را بهخوبی میدانستم.
عباس طوسی از نوجوانی با دست و پا اجسام سختی مانند دسته کلنگ و آجر و بتن را میشکست؛ «دستهکلنگ به این راحتی خرد نمیشود، اما قدرت بدنی من طوری است که بدون کمترین آسیبی با ساق پا دسته کلنگ را خرد میکنم.»
آقاحامد برای تفریح از کوهپارک و پارکهای محلی گرفته تا بیرونشهر، برنامه میریزد و آن را به همسایهها اعلام میکند تا هرکدام دوست دارند، همراه شوند و با یکدیگر به طبیعت گردی بروند.
ارتفاعات کلات، غار مغان، معدن فیروزه نیشابور، گرانیت مشهد و حوضه رسوبی کپهداغ، بخشی از دیدنیهای زمین شناسی استان هستند و سنگهای زیبا این مناطق در موزه سنگشناسی مشهد جمعآوری شده است.
عباس، خودساخته بود و مدام تلاش میکرد به آنجایی که دلش میخواهد برسد، یک آدم ایدئالیست که دوست داشت تجربههای تازه داشته باشد و این تجربهها را به دیگران هم منتقل کند.
«زهرا کاهه» بانوی ساکن محله مهرگان است که گلخانه سرسبزش را بهانهای قرار داده است برای نشر همدلی میان همسایهها. او گل میفروشد، کتاب میخواند و دیگران را به دنیای آرامشبخش دین و طبیعت دعوت میکند.
صدیقه دائمینژاداز رسوم نوروزی قدیم میگوید: رسم بود که روی آینه تخممرغ میگذاشتیم و میگفتند همراه با چرخش آنها سال هم تحویل میشود. غیر از اینها چند روز مانده به عید، «خلوک» با آرد درست میکردیم.