سیدعلی حسینی، فوتبالیست سابق محله سیدی، یکی از همین افراد است که تلاش میکند باعث رشد و پیشرفت نوجوانان و جوانان محله خود باشد.سالن ورزشی گوهرشاد در بوستان قائم محل تمرین دهها نوجوان و جوان محدوده سیدی است. پنجشنبهها این ورزشکاران با ورود به این سالن و بر تن کردن لباس ورزشی، گوش به حرف مربی باسابقه خود میدهند، به این امید که با دانش او به اهداف و آرزوهایشان دست پیدا کنند.
یگانه قهرمان میگوید: برای اینکه همیشه آمادگی جسمانی لازم را داشته باشم روزی 2تا 3ساعت را به تمرینات ورزشی میگذرانم. درجریان یکی از همین تمرینات به زمین خوردم و استخوان پایم ترک برداشت. چند هفته بیشتر تا مسابقات کشوری ووشو جام خلیج فارس نمانده بود. مدتها بود که برای حضور در این مسابقات لحظهشماری میکردم و حالا این اتفاق افتاده بود. با وجود مخالفتهای مربیان بهویژه استادم عزیزالله موجریان تمریناتم را ادامه دادم و با همان وضعیت درمسابقات شرکت کردم و رتبه سوم مسابقات بخش نوجوانان را به دست آوردم.
محمد زرچی که از دهسالگی بهصورت حرفهای ورزش بدمینتون را زیر نظر پدرش شروع کرد، در سالهای بعد با کسب چند رتبه کشوری و مقام نایبقهرمانی مسابقات بدمینتون غرب آسیا، به یکی از افتخارآفرینان این رشته ورزشی تبدیل شد. میگوید: یکسال از تمریناتم بیشتر نگذشته بود که در اولین مسابقه استانی بدمینتون در سال1393 شرکت کردم. در مسابقات تکنفره رتبه اول و در رده تیمی مقام دوم را کسب کردم. بعد از آن بهعنوان نماینده استان خراسانرضوی در مسابقات نوجوانان تیمملی که در استان تهران برگزارشد، مقام سوم را به دست آوردم.
محمدحسین که ورزش حرفهای را از کودکی و با رشته ووشو شروع کرده، میگوید: از هشتسالگی به ورزش علاقه داشتم و تا به امروز در رقابتهای متعدد ورزشهای رزمی حاضر و 46مدال مختلف در عرصه ورزشهای استانی، کشوری و بینالمللی کسب کردهام. 4سال قبل در مسابقات کشوری ووشو با رسیدن به مرحله نیمهنهایی از حریفم شکست خوردم و نتوانستم به دور نهایی بروم. مدال برنز گرفتم. خیلی ناراحت بودم و بلندبلند گریه میکردم. استاد از دیدن حال و روزم دلداریام داد و همراهم گریه کرد. منظره عجیبی بود همه سالن با تعجب به ما نگاه میکردند. همانجا به خودم قول دادم که مدال طلای این مسابقه را بگیرم و سال بعد موفق شدم.
فاطمه، نوجوان ورزشکار محله رحمانیه، میگوید: پدر و مادرم خودشان اهل ورزش هستند و حمایت و تشویق آنها خیلی تأثیرگذار بود. تمریناتم زود نتیجه داد و به مرحله مسابقات رسیدم. اولین رقابتی که در آن شرکت کردم، مسابقات استانی در رده نونهالان بود. هم بیتجربه بودم و هم استرس داشتم، اما باز هم اول شدم.
حجت کرامتی سال۱۳۶۹ در محله فردوسی بهدنیا میآید. او که برادر کوچکتر مهدی (عضو سابق تیم ملی جودو ایران) است بر اثر یک اتفاق و شوخی برادرانه به دنیای ورزش حرفهای گام نهاد. حجت میگوید: یک روز من، پدر و برادرم در حال دیوارچینی بودیم. پدرم بنّا بود و برادرم آجر میداد و بقیه کارها را من انجام میدادم. من نوجوانی دهساله بودم و توان و جثه کاری به آن سنگینی را نداشتم؛ به همین دلیل گاهیوقتها کارم عقب میافتاد. برادرم با فریاد میگفت: «یره زودباش ملات بیار، حتما باید یک فن جودو روت اجرا کنم؟» مهدی چند دفعه این تذکر را داد و من باز هم عقب میماندم. در همین لحظه او با یک تکنیک جودو به سمتم آمد. من هم سعی کردم در مقابلش گارد بگیرم، اما تأثیری نداشت. همین شوخی برادرانه باعث شد تا حسابی به من بربخورد و سعی کنم که ورزشکار شوم.
مطهره گلشاهیان متولد 1386 و ساکن محله رسالت است. او به دلیل علاقه زیادش به ورزش از هشت سالگی تکواندو را شروع می کند، اما کم کم متوجه می شود این رشته برایش جذابیت ندارد و بعد از دو سال به سراغ کاراته و سبک کیوکوشین می رود. او دارنده مدال طلای مسابقات آزاد کشوری در سال97 است.