نشانههای بیماری در بدن سرباز لشکر77 ثامنالائمه ظاهر شد. او باز هم سکوت کرد. میکوشید این نشانهها را از همه پنهان کند. محمدرضا خاکساری هفتم اسفند سال 83 سربازی را به پایان رساند به این امید که نوروز 84 را در کنار خانواده سپری کند و لحظات خوبی برای همه آنها باشد، غافل از اینکه یک تومور در سرش چندان رشد کرده بود که هر لحظه میتوانست جانش را به خطر بیندازد.
حادثه نهتنها پایانی برای زندگی روزمره علیرضا نشد، بلکه از او مردی ساخت که خیلی زود توانست روی پای خودش بایستد و نوجوانی و جوانیاش را از آسیب انزوا و خانهنشینی دور کند!
علیرضا همتآبادی متولد۱۳۵۴ حالا پدر سه فرزند است که عنوان «تنها داور معلول والیبال کشور» را دارد.
کوچه رحمانیه17 از معابر فرعی محله رحمانیه است که چند مدرسه و فضای آموزشی را در خود جای داده و احداث این بناهای آموزشی موجب شده است فضایی برای ساخت مجتمعهای مسکونی باقی نماند. احداث چند بنای ویژه کودکان و دانشآموزان معلول پای این قشر از جامعه را به این معبر باز کرده است. نکته جالب درباره کوچه رحمانیه17این است که فقط اراضی یک ضلع آن ساخته شده است و ضلع غربی خالی از هرگونه بنایی است.
روایت های کوتاهی که در ادامه می خوانید، برش هایی کوچک از حس و حال خوب نوجوان هایی است که با کمک خانواده، راه خود را در زندگی پیدا کرده اند. سردرگم نیستند؛ چون فهمیده اند از زندگی چه می خواهند و باید به دنبال چه باشند. روز آن ها و همه کسانی که در حال سپری کردن این سال های سرنوشت ساز و اثرگذار هستند، مبارک!
دختر نوجوان خوشانرژی روایت ما، همان سالها با محسن میرجلالی، بچه مو بلند و درسخوان آسایشگاه فیاضبخش که مادرش همه دنیایش را برای پیشرفتش میدهد، وصلت میکند. سال ها بعد از ازدواج، امیرعلی پسر ارشدشان عضو تیم ملی میشود و مقام قهرمان قهرمانان آسیا را در رشته بسکتبال بهدست میآورد. امیررضا پسر دومشان هم که در جناح حمله بسکتبال خیلی استعداد دارد، قهرمانی لیگ جوانان خراسان را از آن خود میکند و تازگیها به اردوی تیم ملی هم دعوت شده است.
احمد خوشنیت متولد سال١٣٦١ در دو سالگی به دلیل تزریق اشتباه آمپول، دچار فلج مغزی یا همان سیپی میشود. حالا اندامهای او اختلال حرکتی غیرپیشرونده دارند اما او در تمام این سالها سعی کرده بر محدودیتهایش غلبه کند.ورزشکار، بازیگر تئاتر، شاعر، خواننده، ترانهسرا و... همه اینها را در قسمت معرفی صفحهاش نوشته تا اینها معرف تواناییهایش باشد، نه مشخصات ظاهریاش. معتقد است با دست، بیدست، با پا، بیپا و... انسان در هر حالتی انسان است و باید بتواند نیازهای اولیهاش را برطرف کند، باید بتواند هر کجا که میخواهد برود.
مرداد سال گذشته از دختری نوشتیم که در نوزدهسالگی قطع نخاع شد اما با عزم و اراده پولادین در بیستوهشتسالگی به عنوان یکی از هفترکورددار تپانچه کشور در جامعه ورزش معلول ان درخشید.
در آن گزارش که با عنوان «تیر خلاص به دل ناامیدیها» چاپ شد، گفتیم که نسرین شاهی یکی از سه امید مشهدیها برای اعزام به مسابقات جهانی تیراندازی معلول ان است. حالا بعد از یک سال او مدال طلای جهان را به گردنش آویخته و ایستاده بر قله آرزوها، از کرهجنوبی به مشهد بازگشته است.