احمدصادقزاده یزدی که در نوجوانی عازم جبهه میشود سال ۶۱ به اسارت عراقیها درمیآید و بیشاز هشت سال از بهترین سالهای عمرش را در اردوگاههای این کشور به سرمیبرد.
حاج اسماعیل روز حاجیها در سال۱۳۱۰ به دنیا آمده است؛ برای همین نامش را حاجاسماعیل گذاشتهاند. او در طرق به دنیا آمده و سالهاست که در همین محله سکونت دارد.
محمدتقی پاینده، جانباز ۵۰ درصد محله عنصری به همراه حجتالاسلام حبیبالله میربلوکی که ساکن محله انقلاب است، از اهداکنندگان فعال خون در مشهد هستند.
بانی مسجد بناها، شخصی به نام «آقاحسین» بود. کتیبه و سنگنوشتهای در قسمتی از مسجد نصب شده که براساس آن، قدمت مسجد به حدود بیشاز ۲۷۰ سال پیش و زمان شاهرخمیرزا، پسر نادرشاه افشار میرسد.
لحظهای که محسن غیور در اثر اصابت خمپاره مجروح شد تا سپیده صبح ده بار اشهدش را بر زبان آورد و در نهایت با روشنایی هوا و صدای حرکت تانکهای بالای سرش چشم باز کرد. قصه هشتساله اسارت او از اینجا آغاز شد.
محمدهاشم یگانه برادر شهید میگوید: محمدرضا در دوازدهسالگی همراه گروه سرود، برای اجرا تا چذابه رفت. پس از برگشت، کار هر روزش این بود که دل مادر و پدرم را بهدست بیاورد تا برای رفتن به جبهه رضایت بدهند.
روز بعد از عملیات فتحالمبین، جسم خونین او را روی بقیه پیکرهای نیمهجان رزمندهها انداختند. این سرآغاز بود تا ۹سال اسارت برایش رقم بخورد؛ او که پیش از این هم به دست دموکراتهای کردستان، اسیر شده بود.






