مریم رجایی میگوید: در 13سالگی وارد مؤسسهای شدم که به استارتآپ و کارآفرینی میپرداخت. از طریق آن توانستم در آزمون ورودی فرهنگستان نوآوری و کارآفرینی دانشآموزی شرکت کنم و قبول شوم که مسیر جدیدی در زندگیام شروع شد. دورههای آموزشی آنجا را طی کردم و در پایان دوره، گروهبندی شده و ایده کسبوکار ارائه دادیم. پس از آن نیز در یک استارتآپ ویکند شرکت کرده و ایده من با موضوع مشاوره برای خرید هدیه، ایده برتر انتخاب شد.
ماجرا از جایی شروع میشود که حوالی سال 1352 خورشیدی آستان قدس رضوی با کارخانه قند شیرین تفاهمنامهای را امضا میکند و 40هکتار از اراضی طرق را به این کارخانه واگذار میکند، شهرکی جمع و جور با ٣٨٥کیلومتر مربع مساحت. این اراضی سهم کارگران این کارخانه میشود تا صاحبخانه شوند. بسیاری از آن کارگران بعدها خانه و زمین خود را میفروشند و ساکنان جدید جای آنها را پر میکنند. این شهرک به دلیل اینکه زیرمجموعه کارخانه قند شیرین بود بعدها به شهرک شیرین معروف شد.
عسل رضایی و حانیه حیرانی 2نوجوان خوشفکری هستند که در کنار درس خواندن به فکر کاربردی شدن علومی هستند که یاد گرفتهاند. آنها وقتی متوجه شدند که ابزار علمی مانند آناتومی بدن گرانقیمت هستند و تهیه آن برای همه مقدور نیست به فکر افتادند تا با راههای ارزان و آسان امکان تهیه این ابزار علمی را برای همه فراهم کنند. به همین دلیل تحقیق را شروع کردند و متوجه شدند میتوانند قالب قسمتهای مختلف آناتومی بدن مانند قلب را با موادی مانند سیلیکون بسازند که هم ارزانقیمت است و هم تنوع رنگ دارد.
آدرینا دلجو 14ساله و آندیا 11ساله خواهرانی هستند که از کودکی با مدیریت زمان، وجوه مختلف زندگی را بدون اتلاف وقت تجربه کردهاند. آنها با حمایت خانواده و مدرسه تحقیق و پژوهشهایشان را در مسابقات علمی داخلی مانند جشنواره ابنسینا ارائه دادند و رتبه برتر کشور شدند. بهمن پارسال هم در مسابقات علمی «آ سه آن» مالزی موفق به کسب رتبه سوم شدند. تیر امسال هم رتبه دوم مسابقات ایفیا(IFIA) در ژنو سوئیس را به دست آوردند. موضوع پژوهش این 2خواهر تحقیق بر روی خواص خاک جزیره هرمز بوده که دارای آهن و منیزیم است و در درمان بسیاری از بیماریها مانند کمخونی و اماس کاربرد دارد.
آرینا حکیمزاده مانند تمام دختران همسن و سالش که دوران بلوغ را پشت سر میگذارند، با مشکلات این دوران روبهرو است. میگوید: با دیگر دوستان و همسالانم که صحبت میکردم متوجه شدم آنها هم مانند من پرسشهای بیپاسخ و گاه اطلاعات اشتباهی دارند. همین موضوع فکرم را به خودش مشغول کرد، به کتابخانه مراجعه کردم و به دنبال کتابی گشتم که بتواند به همه پرسشهای یک دختر در آستانه سن بلوغ پاسخی بدهد اما چنین کتابی پیدا نکردم. به همین دلیل تصمیم گرفتم دست به کار شوم و کتابی در این زمینه تألیف کنم.
غلامرضا رأفتی از جمله خیران مدرسه سازی است که با همت چند خیر دیگر در دهه هفتاد نهضت مدرسه سازی را در قاسمآباد شروع کرده است. درباره علت ورودش به این مسیر میگوید: من در عمل با یک زندگی سخت شروع کردم. خودم تنها بودم و هر کار که در اجتماع میکردم بخشی از این واقعیت بود که باید روی پای خودم میایستادم. بعدها که برایم امکاناتی به وجود آمد به این نتیجه رسیدم که انسان در اجتماع و در زندگیاش نمیتواند فقط به خودش نگاه کند و در مسیری که میرود فقط خودش را ببیند. لازم است همانطور که در کوچه و خیابان راه میرود اطرافیانش را هم ببیند.
برادران سزاوار رحمت تاکنون 2 مدرسه وقف کردهاند.
همچنین مسجدی با نام امام جعفرصادق(ع) تابستان امسال در همسایگی حرم مطهر افتتاح کردهاند. برای خانوادههای نیازمند در روستای کاظمآباد 24واحد آپارتمان ساختهاند و در آخرین قدم هم در چندروز آینده ساخت درمانگاه جدیدی را برای عکسبرداری از بیماران سرطانی آغاز خواهند کرد.