کد خبر: ۱۸۰۹
۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

غلامرضا رأفتی نهضت مدرسه‌سازی را در قاسم‌آباد به راه انداخت

غلامرضا رأفتی از جمله خیران مدرسه‌سازی است که با همت چند خیر دیگر در دهه هفتاد نهضت مدرسه‌سازی را در قاسم‌آباد شروع کرده است. درباره علت ورودش به این مسیر می‌گوید: من در عمل با یک زندگی سخت شروع کردم. خودم تنها بودم و هر کار که در اجتماع می‌کردم بخشی از این واقعیت بود که باید روی پای خودم می‌ایستادم. بعد‌ها که برایم امکاناتی به وجود آمد به این نتیجه رسیدم که انسان در اجتماع و در زندگی‌اش نمی‌تواند فقط به خودش نگاه کند و در مسیری که می‌رود فقط خودش را ببیند. لازم است همان‌طور که در کوچه و خیابان راه می‌رود اطرافیانش را هم ببیند.

غلامرضا رأفتی از جمله خیران مدرسه‌سازی است که با همت چند خیر دیگر در دهه هفتاد نهضت مدرسه‌سازی را در قاسم‌آباد شروع کردند. درست زمانی که آپارتمان‌های این منطقه روز به روز از زمین سر در می‌آوردند و هر روز به جمعیت آن می‌افزودند در حالی که هیچ‌کس فکر نکرده بود قبل از سرریز کردن جمعیت به منطقه، باید امکانات اولیه شهری از قبیل مدرسه را در آن ایجاد کرد. 

از غلامرضا رأفتی ۲ مدرسه در این منطقه به یادگار مانده است. مدرسه اول الان دبستان دوره دوم است که آن را به نام مرحوم مادرش ثامنی نام‌گذاری کرده است. مدرسه دوم را هم به نام مرحوم پدرش محمد رأفتی نام گذاشته است که الان دبیرستان است. علاقه‌ای به مصاحبه درباره خودش نداشت و دوست داشت بیشتر فعالیت‌های مجمع را پررنگ کنم. مدام تأکید داشت که «در اذهان بعضی مردم این موضوع شکل گرفته که دیگر مدرسه‌سازی بس است. در حالی‌که مدرسه‌سازی یک فرایند مستمر است. 

مدرسه‌ای که ۳۰ سال قبل ساخته شده است، طول عمری دارد و بعد از آن دیگر بهره‌برداری نمی‌شود؛ بنابراین مدرسه‌سازی هیچ‌وقت متوقف نمی‌شود.» شاید این نگاه به مدرسه‌سازی را از مرحوم عابدزاده و سر کلاس‌های درس او یاد گرفته باشد که از مهم‌ترین خیران مدرسه‌ساز مشهد بوده است؛ زمانی که به اصرار پدرش- که از مریدان آن مرحوم بود- مدرسه دولتی را رها کرد و به مدرسه عسکریه رفت. متولد نجف، اما ایرانی است. پدر و مادرش در زمان تولد او در سال ۱۳۲۴ مسافر کربلا بودند و چند سال بعد برگشتند. شغلش بازرگانی است، اما ده سالی است که استعفا داده و شرکتش را بچه‌هایش می‌چرخانند. 

از سال ۶۷ وارد کار مدرسه‌سازی شد و اولین مدرسه‌اش را در یکی از روستا‌های چناران ساخت. قرار بود همان یک مدرسه را بسازد. اصلا قرار نبود کارش در مدرسه‌سازی به جایی برسد که روزی مسئولیت مجمع خیران مدرسه‌ساز خراسان رضوی را هم بر عهده بگیرد. گفت‌وگویم با او را در ادامه بخوانید.



از شرایط خانوادگی‌تان بگویید. پدرتان هم مانند شما بازرگان بودند؟

پدرم در اصل یک روحانی‌زاده بود که در ابتدا به دلیل علاقه پدربزرگم تحصیل طلبگی می‌کرد و بعد وارد کار بنکداری قماش شد. پس از آن دیگر به کار تجارت البته در سطح داخلی مشغول بود. من علاقه وافری به تحصیل داشتم. در دوران دبستان در امتحانات نهایی که مثل الان شش کلاسه بود در استان شاگرد اول شدم. درس‌هایم بسیار خوب بود و خودم هم علاقه داشتم که درس بخوانم، اما پدرم در همان سال یعنی سال ۱۳۳۸ به رحمت الهی رفت و من جذب بازار شدم.


در واقع مجبور شدید که وارد بازار کار شوید؟

تقریبا بله. امکانات تحصیلی برایم فراهم نبود و البته مسئله تأمین خرج خانواده هم بود. البته بعد از آن درسم را شبانه ادامه دادم و دیپلم ریاضی گرفتم. دانشگاه نرفتم، ولی دانشگاه در سطح اجتماع را رفتم.


علاقه‌ای که به کار‌های خیر در شما شکل گرفته است، ریشه‌اش به خانواده شما در کودکی و شرایط آن روزهایتان برمی‌گردد؟

حتما. برای اینکه من در عمل با یک زندگی سخت شروع کردم. خودم تنها بودم و هر کار که در اجتماع می‌کردم بخشی از این واقعیت بود که باید روی پای خودم می‌ایستادم. بعد‌ها که برایم امکاناتی به وجود آمد به این نتیجه رسیدم که انسان در اجتماع و در زندگی‌اش نمی‌تواند فقط به خودش نگاه کند و در مسیری که می‌رود فقط خودش را ببیند. لازم است همان‌طور که در کوچه و خیابان راه می‌رود اطرافیانش را هم ببیند. رهگذران و کسانی را که از مقابل او رد می‌شوند هم ببیند. منظورم از رهگذران بدنه کلی اجتماع است؛ بنابراین به هر نسبتی که خداوند متعال امکاناتی را برایم فراهم کرد، احساس کردم دِین بیشتری دارم و باید کار‌های عام‌المنفعه انجام دهم و آنچه را که خداوند عنایت کرده در راه خدا برای مردم میهنم و برای فامیل و همشهریانم آسایش فراهم کنم.


اولین بار کی فهمیدید که دوست دارید مدرسه بسازید؟

در گذشته مردم در محلات کوچک‌تری زندگی می‌کردند. شهر کوچک‌تر بود و فامیل‌ها به هم نزدیک بودند. ما در خیابان طبرسی زندگی می‌کردیم. من در دبستان انوری درس می‌خواندم و بعد رفتم به مدارس خیرساز مرحوم عابدزاده و ۲ سال در آنجا تحصیل کردم. آن ۲ سال خیلی برایم ارزشمند بود. چون هم به اندوخته‌های علمی من افزود و هم با آموزش‌های مذهبی توأم بود.


با حاج آقای عابدزاده ارتباط نزدیک‌تری هم داشتید؟

حاج آقا از استاد‌های خودم بودند. او یکی از خیران مدرسه‌ساز بود که در مشهد ۱۲ بنا با مدیریت ایشان و کمک خیران ساخته شد. من به مدرسه عسکریه می‌رفتم که پایین خیابان پشت مسجد فیل بود. در آن مدرسه که الان فقط خرابه‌های آن باقی مانده است، بزرگانی مانند آیات عظام علم‌الهدی و مروارید درس می‌خواندند.


آن مدارس چطور اداره می‌شد؟

سیستم دولتی نداشت. هم دروس حوزوی و هم دروس ابتدایی در آن تدریس می‌شد. من ۲ سال صبح تا بعدازظهر را در مدرسه عسکریه گذراندم. زمستان‌هایش خیلی سخت بود. من، چون راهم دور بود صبح که می‌رفتم، ناهار هم با خودم می‌بردم. الان که فکر می‌کنم با خودم می‌گویم ما این همه راه را با آن سرما چطور می‌رفتیم؟


واقعا چه چیزی شما را جذب می‌کرد تا آن سرما را تحمل کنید و به عسگریه بروید؟

روش تربیتی آن موقع به گونه‌ای بود که بچه‌ها از دستور پدر و مادر اطاعت می‌کردند. خشت و بنای اجتماع این‌طور گذاشته شده بود. به ما می‌گفتند باید درس بخوانید و باسواد شوید و آینده‌تان را بسازید. فقط همین در ذهن ما بود. من هم به خواست پدرم رفتم. پدرم خیلی شخص مذهبی و از مریدان حاج آقای عابدزاده بود. جزو همان انجمن پیروان قرآن بود. خود همین انجمن در گذشته مجمعی از خیران بود. تمام اعضای آن آدم‌های خیری بودند که دور هم جمع شده بودند، آن محل را اداره می‌کردند و هزینه‌هایش را می‌دادند. فکر می‌کنم این‌ها زمینه‌هایی بود که از کار خیر در من شکل گرفته بود.


آن روز‌ها فکر می‌کردید که خودتان یک روزی پا بگذارید جای پای ایشان؟

اصلا. ولی علاقه‌مند شده بودم و برایم جالب بود که ما درجایی تحصیل می‌کنیم که خیران آن را ساخته‌اند. این یک ذهنیتی برای شروع این کار بود.


از مدرسه مرحوم عابدزاده رسیدید به بازرگانی. بعدش چه شد که به فکر مدرسه‌سازی افتادید؟

برادر خانمم فرهنگی بود و سال ۶۷ در یکی از روستا‌های چناران درس می‌داد. یک شب که خانوادگی دور هم بودیم پیشنهاد داد که این کار را بکنم و به نام مرحوم پدرم نام‌گذاری کنم. این کار را انجام دادم و شروع شد. او نیاز آن روستا را به من گفت. الان هم خیلی از روستا‌ها به توسعه و بازسازی نیاز دارند. چون مدرسه‌سازی یک فرایند مستمر است. بعدش دیگر به این کار علاقه‌مند شدم و مدام با آموزش و پرورش در تماس بودم و با آن‌ها به بازدید می‌رفتم. آن سال‌ها سکونت در منطقه قاسم‌آباد تازه شروع شده بود و نیاز زیادی به مدرسه داشت. ناحیه ۷ هنوز تشکیل نشده بود و قاسم‌آباد جزو ناحیه ۶ بود.


مجمع هم همان موقع تشکیل شد؟ همان وقتی که داشتید در قاسم‌آباد کار می‌کردید؟

بله سال ۷۷ بود. پروژه‌های من البته آن موقع در قاسم‌آباد تمام شده بود. من ۷۴ و ۷۵ تحویل دادم. هم‌زمان با مدارس من مدارس مرحوم افشار و مدارس دیگری در قاسم‌آباد افتتاح شد. در دهه هفتاد، ۳۷ مدرسه به وسیله خیران در قاسم‌آباد ساخته شد که اگر آن مدارس را خیران نمی‌ساختند بچه‌ها جایی برای تحصیل نداشتند. بعد از آن ناحیه جدید آموزش و پرورش در قاسم آباد تشکیل شد که ناحیه ۷ بود.


ایده اولیه شکل‌گیری مجمع چطور و به وسیله چه کسی شکل گرفت؟

مدرسه‌سازان پراکنده‌ای مانند من، مرحوم قفلی و دکتر فرخ و خیران دیگر کار می‌کردند و نهضت مدرسه‌سازی را در مشهد شروع کرده بودند، اما احساس کردیم که ما باید منسجم باشیم و یک تشکیلات داشته باشیم. کار‌های پراکنده ما گاهی در هماهنگی‌ها به مشکل برمی‌خورد. وقتی یک کاری منسجم باشد نتیجه بهتری دارد. ایده آن بیشتر جمعی بود، ولی هر کار جمعی یک سکان‌دار لازم دارد. مرحوم دکتر قفلی در این‌باره پیشقدم شد و از طریق سازمان نوسازی مدارس این موضوع را پیگیری کرد تا اینکه اولین مجمع خیران مدرسه‌ساز در خراسان رضوی شکل گرفت که اکنون نزدیک به ۴ هزار خیر عضو آن هستند. هدفمان این بود که بتوانیم دولت و مردم را تشویق به ساخت‌و‌ساز مدارس کنیم. در واقع می‌خواستیم انواع کمک‌ها را جذب و سازمان‌دهی کنیم.


در این مدت چه فعالیت‌هایی انجام دادید؟

از سال ۷۷ تا خرداد ۹۸ در مجموع ۲۱ جشنواره در استان برگزار کردیم. خیران حدود ۱۰۳۰ میلیارد تومان در این جشنواره‌ها تعهد مشارکت در مدرسه‌سازی داشتند و ۱۰۰ میلیارد تومان آن مربوط به جشنواره سال ۹۸ است. از ابتدای انقلاب به ویژه پس از تأسیس مجمع خیران مدرسه‌ساز تا مهر ماه ۹۸ در مجموع ۴ هزار و ۷۳۳ پروژه با ۲۲ هزار و ۴۸۴ کلاس درس در استان به صورت مردمی و مشارکتی احداث شده است. بعضی خیران بنا را کامل خودشان می‌سازند بعضی هم با اداره کل نوسازی مدارس مشارکت می‌کنند. 

در روستا‌ها می‌توانیم با ۳۰ درصد کمک خیر و ۷۰ درصد کمک دولت و در مراکز استان به نسبت پنجاه پنجاه این مدارس را بسازیم و تابلو هم به نام خیر باشد. البته الان توصیه همه مجامع و من این است که خیران ۱۰۰ درصد کار را خودشان انجام دهند. ساخت یک مدرسه ۱۲ کلاسه امروز بیشتر از ۲ میلیارد تومان هزینه دارد. خیر مثلا اگر یک میلیارد تومان بودجه دارد به جای اینکه یک مدرسه ۱۲ ساله مشارکتی بسازد بهتر است خودش یک مدرسه ۶ کلاسه بسازد. چون با همه توجهی که آموزش و پرورش داشته و بودجه به نسبت خوبی که برای مدرسه‌سازی در سال ۹۹ در نظر گرفته شده باز به علت پراکندگی مدارس در کشور و روستا‌ها این بودجه‌ها نیاز جامعه را رفع نمی‌کند. 

این است که اگر خیران خودشان به تنهایی پروژه‌هایی را بسازند و تمام کنند زودتر به نتیجه می‌رسند. ممکن است خیر با آن بودجه‌ای که دارد ظرف یک سال تحصیلی مدرسه را به مهرماه برساند. اما اگر پروژه سنگین‌تر شد هم زمان می‌برد و هم هزینه و تأمین هزینه آن از نظر دولت سخت است. ما مهرماه امسال مقام اول را در پروژه‌های تحویلی کشور داشتیم. با ۱۲۰۴ کلاس که ۶۰۲ کلاس آن به صورت مردمی و مشارکتی بوده است. به عبارتی ۵۰ درصد کلاس‌های احداث شده مهر ۹۸ خیرساز بوده است. در ۹ ماهه ابتدای سال ۹۸ یعنی تا پایان آذر هم تعداد ۱۴۴ تفاهم نامه با زیربنای حدود ۵۵ هزار متر مربع و هزینه حدود ۱۱۰ میلیارد تومان منعقد شده که بالغ بر ۶۰ درصد این مبلغ در تعهد خیران مدرسه‌ساز خراسان رضوی است. تعداد خیران مدرسه‌ساز استان خراسان رضوی بیش از ۳۸۰۰ نفر اعم از حقیقی و حقوقی است.


فرایند جذب خیران چه روندی دارد؟ 

بله حتما. ما هر سال خیران جدیدی داریم و خیران سنتی که معتاد این کار شده‌اند. کلمه معتاد که هیچ جا خوب نیست به کار ببریم در اینجا خوب است. این‌ها در اصل به این کار معتاد شده‌اند. من همیشه می‌گویم که شهد شیرین مدرسه‌سازی آن‌ها را علاقه‌مند کرده است. امثال قفلی‌ها، خیامی‌ها، مصلی‌نژادها، وکیلی‌ها و... زیاد داریم.


اشاره کردید به خیرانی که می‌توانند با مبالغ پایین مشارکت داشته باشند. از ۱۴۴ پروژه سال ۹۸ چه بخشی این دست خیران بوده‌اند؟

آن خیران از این ۱۴۴ پروژه جدا هستند. ما سرفصلی در حسابداری خود داریم به نام واریزی خیران متفرقه. اشخاصی را داریم که ماهیانه ۱۰ هزار تومان برای ما واریز می‌کنند و نمی‌دانیم چه کسانی هستند. کسانی داریم که ماهی ۵۰ هزار تومان می‌ریزند. در سال حدود ۱۰۰ میلیون تومان از این دست واریز می‌شود.


شما در برنامه‌ریزی‌های مجمع چقدر به این بخش توجه کرده‌اید؟ یا اینکه بیشتر هدفتان همان خیران سنتی هستند که صفر تا صد پروژه را بر عهده می‌گیرند؟

برنامه ما بوده و هست و مایل هم هستیم که از این ظرفیت استفاده کنیم. اما علت اصلی که در این قسمت مبالغ زیادی را نداریم این است که عزیزانی که در این قسمت کمک‌های متفرقه دارند، بیشتر در کار مدرسه‌یاری و مدرسه‌داری شرکت می‌کنند. ما گروه‌هایی مانند شورای بانوان داریم که به مدارس سر می‌زنند، مشکلات بهداشتی را می‌بینند و برای رفع آن‌ها خیرانی را پیدا می‌کنند. ما برای کار‌های کوچک‌تر که به سرمایه‌های کمتری نیاز دارد از وجود این خیران استفاده زیادی کرده‌ایم. حتی خیری آمده و تصمیم داشته با ۵۰۰ هزار تومان ما را یاری کند وقتی او را بردیم و محل را دیده، به جای ۵۰۰ هزار تومان ۵ میلیون تومان هزینه کرده است.


می‌دانید چند درصد مدارس استان به نوسازی یا بهسازی نیاز دارند؟

طبق آماری که اداره کل نوسازی مدارس استان به ما داده است ۳۰ درصد مدارس استان تخریبی هستند و به بازسازی یا مقاوم‌سازی نیاز دارند. متأسفانه در کل کشور ما ۴۰ هزار کلاس نیمه‌تمام داریم که ۲۴ هزارتای آن‌ها جزو پروژه‌های دولتی هستند و ۱۶ هزارتایشان هم پروژه‌های خیری مشارکتی است که خیران سهم خودشان را پرداخت کرده‌اند، ولی دولت سهم خود را نپرداخته است و به این دلیل نیمه تمام مانده‌اند. برای سال ۹۹ اعتباری ۲۷۰۰ میلیارد تومانی قرار شده است که دولت در اختیار نوسازی بگذارد و در قبالش خیران ۵ هزار میلیارد تومان برای اتمام این پروژه‌ها کمک کنند. در استان بیش از ۳۰۰ مدرسه نیمه تمام وجود دارد. البته این‌ها به مرور با همین اعتبار ۲۷۰۰ میلیارد تومان تمام می‌شوند. اولویت ما هم برای هدایت خیران همین پروژه‌های نیمه تمام است.


چند سال است که این پروژه‌ها رها شده‌اند؟

متفاوت است. بعضی‌ها قدیمی‌تر هستند و بعضی نه. این آمار‌ها را نوسازی دارد. ما فقط سرانه‌ها را داریم. مثلا می‌دانیم سرانه حاشیه مشهد چقدر است. سعی می‌کنیم در جا‌هایی که سرانه‌های کمتری دارند ورود کنیم. مثلا در مشهد در منطقه تبادکان سرانه زیر ۲ و در قاسم‌آباد ۳.۵ مترمربع است. این رقم در استان ۴.۵ و استاندارد ایده‌آل سرانه مدرسه برای دانش‌آموز ۸ مترمربع است. سعی می‌کنیم خیران را به این بخش‌ها هدایت کنیم. برخی مناطق استان البته دیگر به مدرسه نیازی ندارند مانند برخی شهرستان‌ها که استاندارد جهانی را دارند و دانش‌آموزی هم ندارند. یک مشکل ما هم این است که در برخی روستا‌ها خیران مدرسه می‌سازند، ولی مردم روستا را تخلیه می‌کنند و به شهر‌ها می‌روند و کلاس بی‌فایده می‌ماند.


دلیل اینکه آن ۳۰۰ و خرده‌ای مدرسه روی زمین مانده‌اند، چیست؟

دولتی‌ها به کمبود تخصیص برمی‌خورند و خیرساز‌ها هم به بحران مالی. ما طرحی داریم به نام کلاس‌های ماندگار که امسال قصد داریم روی آن کار کنیم، چون براساس قانون خیران وقتی می‌خواهند با دولت مشارکت کنند، حداقل ۳۰ درصد هزینه احداث را باید بدهند تا بتوانند آن مدرسه را نام‌گذاری کنند که این رقم با توجه به افزایش هزینه‌های ساخت‌و‌ساز در حال حاضر زیاد می‌شود. ما این طرح را گذاشتیم که خیران با هم در یک مدرسه مشارکت کنند. مثلا برای ساخت مدرسه‌ای که یک میلیارد تومان هزینه دارد، ۶، ۷ خیر با هم این کار را انجام بدهند و به جای نامگذاری مدرسه، کلاس‌ها را نام‌گذاری کنند تا سهم خیران بیاید پایین‌تر و بتوانیم پروژه را سریع‌تر به بهره‌برداری برسانیم. یک نمونه‌اش هم در ناحیه ۷ در هنرستان هنر دارد شکل می‌گیرد که کلنگ آن زده شده است و خیران آن مشخص شده‌اند.


بیشترین فعالیتتان در کدام یک از نواحی مشهد است؟

تبادکان و ناحیه ۷. چون روز به روز جمعیتشان به ویژه در الهیه افزایش پیدا می‌کند. یکی از مشکلات جدی که امسال بر مشکلات قبلی ما اضافه شده، کمبود زمین است. در گذشته آموزش و پرورش یا مسکن و شهرسازی زمین داشتند، ولی اکنون تقریبا همه زمین‌ها ساخته شده‌اند. در بعضی مناطق مانند ناحیه ۳ که اصلا دیگر هیچ زمینی نیست که ما بخواهیم مدرسه بسازیم. مگر مدرسه‌های قبلی را خراب کنند و اگر یک طبقه بود به ۳ طبقه تبدیل کنند. منطقه یک، اما از آن مناطقی است که آمار دانش‌آموزی‌اش بالاست، ولی چون حاشیه شهر بود و بعد به شهر اضافه شد، زمین دارد. در حواشی شهر زمین هست. ناحیه ۵ هم هنوز زمین دارد. اما در نواحی قدیمی ۱، ۲، ۳ و ۴ زمین نیست. هرچه هست همان مدارس قدیم را باید بسازیم. البته سرانه دانش‌آموزان این مناطق هم افزایش آنچنانی نسبت به حاشیه شهر یا نواحی ۷ و ۶ نداشته است.


به غیر از نام‌گذاری، خیران شروط دیگری هم دارند؟

بعضی خیران که همین شرط نام‌گذاری را هم ندارند، ولی بعضی خیران شرایط خاصی دارند. مثل پروژه‌های آقای مروج. یا مثل پروژه‌های آقای مصلی‌نژاد که گفته هیئت امنایی اداره شود. آقای مروج ۸ پروژه ورزشی ساخته است که شاید بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان هزینه‌های آن‌ها باشد. او هم خواسته که از این ۸ مکان استفاده کامل شود یعنی در شرایط استفاده این قید را ذکر کرده‌است.


مشوق‌های دیگری هم وجود دارد؟ مثلا اینکه در بخشی از مالیات آن‌ها تخفیف داده شود؟

طبق ماده ۱۷۹ قانون مالیات‌ها، خیر می‌تواند هزینه‌هایش را از هزینه درآمدی شرکتش کسر کند یا اگر بدهی به مالیات دارد، جزو هزینه‌هایش حساب می‌کنند نه جزو مالیاتش. یعنی اگر اداره مالیات درآمد مشمول مالیاتی امسال شما را ۱۰۰ میلیون تومان تشخیص دهد، اگر ۵۰ میلیون تومان هزینه ساختمان کرده باشید، این ۵۰ میلیون تومان را از آن کسر می‌کند که البته شرایط رسیدگی کاملی دارد. از هزینه‌های درآمد مشمولتان کم می‌شود، از اصل مالیاتتان کم نمی‌شود.


برگردیم به قاسم‌آباد. آخرین مدرسه‌ای که در این منطقه ساختید در دهه هفتاد بود. بعدش دیگر در این منطقه کار نکردید؟

در جا‌های دیگر کار کردم. در سال ۸۲ طرح سامان‌دهی مدارس روستایی را با مرحوم دکتر فرخ و مهندس مستشاری اجرا کردیم که در اولین گام ۶۳ مدرسه روستایی در سربیشه از یک تا پنج کلاسه ساخته شد. من در آن طرح بیشتر شرکت کردم و ۲۴ پروژه تحویل دادم که بیشترشان در منطقه رضویه هستند.


الان چطور؟ فکر می‌کنید که قاسم‌آباد نیازش به ساخت مدرسه برطرف شده است؟

نه. چون قاسم‌آباد منطقه‌ای جدید است. سرانه مدرسه برای دانش‌آموزان در این منطقه ۳.۱ متر مربع است. یعنی حدود یک متر از سرانه استان پایین‌تر است. ضمن اینکه این منطقه مدام افزایش جمعیت دارد و متأسفانه ساخت مدارس در ساخت پروژه‌های مسکن با شفافیت دیده نشده است. در کنار پروژه‌های چند صد واحدی حتما باید مدارس دیده می‌شد. این در حالی است که ساخت مسکن در شهر‌ها در مقایسه با روستا‌ها برای خیران سنگین است. 

در منطقه‌ای مانند قاسم‌آباد، ساخت مدرسه زیر ۱۸ یا ۱۶ کلاس اصلا منطقی نیست. چون زمین خیلی کم است و مجبور هستند به ارتفاع بروند و این هزینه‌بردار است. هزینه‌ها بالای ۳، ۴ میلیارد تومان برای هر مدرسه می‌شود که خیران خاصی برای این موارد پیدا می‌شوند؛ بنابراین بیشتر مدارس در این منطقه را دولت می‌سازد، خیران هم کمک می‌کنند، ولی مدارس روستایی مانند منطقه تبادکان، چون بیشتر ۳ کلاسه یا ۴ کلاسه هستند، خیران بیشتر به ساخت آن‌ها تمایل دارند. 

در همین منطقه رضویه خیران خیلی کار کردند. البته در قاسم‌آباد خیرانی که از صفر تا صد را خودشان کار کنند هم داریم، ولی در کل خیر بردن برای نواحی ۶ و ۷ در مقایسه با تبادکان و رضویه خیلی سخت‌تر است. خاندان قفلی در قاسم‌آباد ۶ پروژه بزرگ دارند. خانم سلماسی، آقای مرشدیان، آقای بادام‌چی، کاظم لیث، این‌ها خیران جدیدی هستند که پروژه‌های بزرگی دارند و خیلی خوب دارند کار می‌کنند. خانم سلماسی و همسرشان آقای مرشدیان چند هنرستان در همین یکی، دو سال ساختند و به داد بچه‌ها رسید؛

 

بیش از ۳۲ است که در کار مدرسه‌سازی هستید. اگر بخواهید برگردید به پشت سر و به این ۳۲ سال نگاه کنید چطور این سال‌ها را تعریف می‌کنید؟

خداوند متعال عنایتی به من کرده است که بر اثر تربیت خانوادگی شخصی اجتماعی بار آمدم. از کوچکی نوع‌پروری جزو ایده‌های من بود و مدرسه نقطه عطف هدف‌هایم. به مدرسه‌سازی که رسیدم حس کردم آن نقطه عطفی که بتواند به جامعه و به هم‌نوعانش کمک کند و نوع‌پرور باشد همین کار است. با خودم می‌گفتم چه کاری از این بهتر که هر روز هزار دانش‌آموز تو به مدرسه می‌روند. من همه تلاشم را برای بچه‌هایم می‌گذاشتم، ولی بعد از این کار فکر می‌کردم به جای سه بچه هزار بچه دارم. 

شاید یک انگیزه‌اش این بود که من درس خواندن را خیلی دوست داشتم. بالاخره تجربه این را به من آموخت که دانش و علم پایه همه کارهاست. بدون دانش و علم نمی‌شود زندگی کرد. ترقی که امروز در دنیا است مبنایش علم است. امروز می‌بینیم که خیلی از نخبه‌هایی که افتخار کشورمان و پایه‌های حفظ نظاممان هستند در همین مدارس خیرساز درس خواندند؛ بنابراین شیرینی این کار و انرژی این کار برای من خیلی جالب است. شاید اگر به کار دیگری مشغول بودم این انرژی را در این سن آستانه ۷۵ سالگی به این مقدار نداشتم.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44