با آنکه سالها از درسدادنش در روستای محروم سرخس میگذرد، اما بهترین سالهای تدریس و کارش را همان سالها میداند و از آن روزها با یک دنیا حسرت یاد میکند: شاید بهنظر خیلی از افراد زندگی در روستا سخت است، اما تجربهام میگوید که زندگی روستایی لذتبخش است. در روستا امکانات گرمایشی و سرمایشی نبود، سرویس رفت و برگشت درست و حسابی نداشتیم، کمترین امکانات اولیه زندگی و بهداشتی دردسترس بود، اما آنچه تمام این نداشتهها را کمرنگ میکرد لطف خوش و محبت و احترامی بود که آنها به معلم و آموزش داشتند.
خیابان رسالت136 را همه به نام امامخمینی(ره) میشناسند. اصلیترین خیابان روستای گرجیسفلی است که هیچ شباهتی به روستا ندارد. مغازهها با ویترینهای امروزی، رفتهرفته میان حجرههای تنگ و کوچک و نمور جا باز کردهاند. به قول ساکنان کوچه «ما سرگردان بین شهر و روستا هستیم.» عجیبتر اینکه خیابان مجموعهای از شغلهاست. انتهای این خیابان با فاصله چندکیلومتری به روستای گرجیعلیا میرسد.
اینجا گرجیسفلی است؛ جزیرهای رهاشده میان 2تکه شهر. کمی بالاتر و پایینترش جزو محدوده شهری است، اما گرجیسفلی همچون تافتهای جدابافته است؛ محروم از امکانات شهرنشینی. نزدیک به 35هزار نفر را در خود جای داده است و از نظر جمعیت ساکن، یکی از ابرروستاهای کشور محسوب میشود، اما حتی امکانات روستا را هم ندارد؛ نه زمینی برای کشت و نه خاکی حاصلخیز. در این میان یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی، کمبود فضای آموزشی و نبود مدرسه بر اساس جمعیت دانشآموزی ساکن در گرجیسفلی است. مسئلهای که حالا با گذشت نزدیک به 2سال از شیوع همهگیری کرونا و الزام به غیرحضوریشدن مدارس، پررنگتر شده و وضعیت معیشتی موجب شده است بر شمار بازماندههای از تحصیل افزوده شود.
کوچه شهدای تاکسیرانی از خیابانهای متفاوت منطقه5 است. ابتدای آن پر از تعمیرگاه، باتریسازی و انبار است. اما کمی که پایینتر بروی بافت مسکونی را هم میبینی. به گفته اهالی قدیمی تا ٣٠سال پیش اینجا تا چشم کار میکرده زمین خاکی بوده و کم کم ساخت و ساز، آسفالت و چمنکاری در آن انجام میشود. نامگذاری این خیابان هم داستان خودش را دارد. آن اوایل این محدوده در بین اهالی به ٤٥متری خاکی معروف بوده است. سپس اداره تاکسیرانی، اینجا تعمیرگاهش را تأسیس میکند و این کوچه به «تاکسیرانی» معروف میشود.
«اعظم عظیمی» جوان دهه شصتی محله رسالت است. او علوم دینیاش را در حوزه علمیه مشهد آموخته و در کنار تدریس فلسفه و دیگر درسهای حوزوی به داستاننویسی و تدریس آن میپردازد.
آموزش مجازی سبب شده دانشآموزان کمتر از دفتر و قلم و بقیه لوازم استفاده کنند که همین باعث کاهش شدید فروش ما شده است. از طرفی ما علاوه بر نوشتافزار خیلی از وسایل آموزشی دانشجویان رشتههای معماری و عمران را هم میفروختیم که فروش آنها هم با توجه به نوع برگزاری کلاسها و تعطیلی کارگاههای آموزشی کمتر شده است. این روایت یکی از کاسبها درباره حال و هوای این صنف است.
تقریبا یکسال میشود که زندگی برای هلیا 14ساله تغییرات زیادی کرده است. او سال تحصیلی گذشته را با یک فرق اساسی نسبت به سالهای قبلترش به پایان رساند: بالأخره توانست در مسابقات خوارزمی که همیشه آرزویش را داشت، شرکت کند و در سطح آموزشگاههای ناحیه4 آموزش و پرورش مشهد رتبه دوم گروهی را در رشته علوم آزمایشگاهی به دست بیاورد. او حالا امید زیادی دارد که امسال هم بتواند در این مسابقات شرکت کند و با کسب رتبه اول به مرحله استانی راه یابد.