16مهر1398 ساعت10 گروهی از اشرار مسلح در محدوده شهرستان «مهرستان» استان سیستان وبلوچستان وارد خاک مقدس کشورمان شدند. بلافاصله حافظان امنیت در این شهر برای دستگیری اشرار عملیات تعقیب و گریزی را شروع کردند که در جریان آن یک خودرو نیروی انتظامی دچار سانحه و واژگون شد. 2تن از سرنشینان این خودرو دچار جراحت شدند، اما سرنشین سوم که استواریکم مرتضی ایزانلو بود، به شهادت رسید. مراسم دومین سالگرد شهادت این مدافع 25ساله وطن، زمینه ساز آشنایی ما با خانواده او شد؛ خانواده ای که هرروز را با خاطرات مرتضی زندگی می کنند. مادرش او را شهید جوان مظلوم می نامد. دل بستگی همه اعضای خانواده به مرتضی را می توان در تک تک جملاتشان حس کرد؛ به ویژه پدر مرتضی که جانباز دفاع مقدس است.
تنها یک اتفاق کافی است تا زندگی آدم از اینرو به آنرو شود. به خودت میآیی و میبینی که سالهاست آدم دیگری شدهای و در مسیر دیگری گام برمیداری. «غلاممحمد منصوریان» هم یکی از آن آدمهاست. یک اتفاق زندگیاش را تغییر داد و حالا مسیری را که طی کرده است، دوست دارد و با اشتیاق از آن صحبت میکند. اما پیش از آن در ابتدای گفتوگو از آغاز راه و اتفاق بزرگ زندگیاش میگوید.
اگر مشکل مالی و بدهی داشته باشید و 2 بار مقدار زیادی پول و اشیای باارزش پیدا کنید، با آن چه میکنید؟ پاسخ این سؤال را تا وقتی در موقعیت جواد جباریبهروز، پاکبان پاکدست اداره خدمات شهری شهرداری منطقه7، قرار نگیرید، نمیتوانید به روشنی بدهید. جباری 53سال دارد و از مهرماه سال گذشته به جمع پاکبان ان اضافه شده است. او در همین مدت اندک، 2 بار با پیداکردن کیف حاوی پول دربرابر آزمون وجدانش قرار گرفته است و با اینکه مشکلات مالی بسیاری دارد و با هر کدام از کیفها میتوانسته است از زیر بار بدهیهایش خارج شود، اما امانتداری میکند و از این امتحانها سربلند خارج میشود.
«حسین کاظمی» پاکبان محله کوثرشمالی مشغول رفتوروب روزانه بوده که حدود160گرم طلا را پیدا میکند و این موضوع را به رئیس اداره خدمات شهری منطقه اطلاع میدهد. پس از آن با هماهنگی و پیگیری شهرداری منطقه مالباخته پیدا میشود و طلاها به طور کامل به او تحویل داده میشود.
مهدی مفلوک، پاکبان دهه هفتادی محله رضاییه قهرمان است. هم قهرمان کارگری، سلامت و نظافت شهر و هم قهرمانی که در آتشسوزی مغازهای به صاحب آن کمک کرده و مانع خفهشدن او شده است.
محمداسماعیل قرهباغی 26سال است که در این شهر پاکبان ی میکند و در میان مردم به امانتداری و پاکدستی شهره شده است اما نامهربانیهایی چون صدا کردن پاکبان ان با لفظ «آشغالی» و ریختن زبالهها در جویها او را آزرده خاطر میکند.