هادی مقدسی مقدم که چندسالی میشود در شهرداری مشغول به کار است، سال ۹۹ تصمیم میگیرد که زندگیاش را کمی متفاوت کند. او که از کودکی علاقه زیادی به آرایشگری داشته، همین کسب و کار را برای فعالیت شبانه خود شروع میکند.
سالهاست اهالی کوچهها و خیابانهای محله خلج هر روز صبح با صدای قدمها و خش خش جاروی سیدکاظم سیدکاظمی ۳۴ ساله بیدار میشوند که پاکبان این محله است.
قاسم عباسپور میگوید: روزی دو شیفت کار میکردم که میشود ۱۶ساعت. با ساعت کاری که داشتم، دیگر نمیتوانستم شبها هم به خانه بازگردم. خیلیوقتها در دفتر پیمانیمان میخوابیدم تا سحر دوباره کارم را آغاز کنم.
حسین گواهی پاکبان محله عنصری با اشاره به علاقهاش به رفتگری که از کودکی در وجودش ریشه دوانده، ادامه میدهد: در کودکی آرام و بیصدا جاروسیخی خانه را برمیداشتم و میرفتم کوچه را جارو میزدم.
خلیل شاهدوستی، کارگر نمونهای است که سالها از ساعت ۳ بامداد تا نزدیکیهای ظهر، مسیری بدون خانه و رهگذر را رفتوروب میکند.
بیبی کبری معمر ۷۰ سال دارد و بیشاز سی سال است که هر روز صبح به رفتگران محله صبحانه میدهد. او میگوید: توانایی مالی چندانی نداریم، اما آنچه در سفره داشته باشیم با رفتگران تقسیم میکنیم.
نورمحمد ایزانلو ۵۳ سال دارد و ۲۳ سال از زندگیاش با فضای سبز گره خورده است. او میگوید که آنقدر درخت کاشتهام که حسابش را ندارم.