یکی از غذاهای مشهور ولایت هرات در غرب افغانستان کچروی قروت است که معمولا روز اول زمستان که مردم صندلی (کرسی) یا بخاری میگذارند، آن را میپزند.
مردم در روزهای مانده به نوروز هفت نوع میوه خشک شامل بادام، چهارمغز، پسته، کشمش، سنجد، غولینک یا زردآلوی خشک و انجیر را میشویند و در یک ظرف بزرگ در آب گرم خیس میکنند.
قاسم نوری، جوان داستان ما فقط ۲۸ سال سن دارد، ولی برای پنجاهنفر شغل ایجاد کرده است و سهمجموعه را راهبری میکند.
«عدن»، بهشتی که از آن رانده شدی، بیخانمان شدی، مهاجر شدی؛ عنوان نمایشگاه است. رویدادی هنری که بخشی از مهاجرت و پناهندگی را با درددلهایش و سختیهای دلکندن به تصویر میکشد.
بدن ورزیدهای دارد و از این نظر به شانزدهسالهها نمیخورد. ساکن محله امیرالمؤمنین(ع)، اما افتخار گلشهر، ایران و همچنین وطن آبا و اجدادیاش محسوب میشود. قهرمان امروز ما همین ماه پیش به مسابقات بینالمللی استان خوزستان رفته و توانسته بهعنوان کاراتهکار تیم ملی جوانان افغانستان روی سکوی قهرمانی بایستد. سجاد کاظمی، جوان خوشآتیه گلشهری است که آرزوی کسب افتخارهای بیشتری را دارد.
معصومه موسوی، بانوی ورزشکار رشته کاراته و مهاجر ساکن محله شهید آوینی، بعد از فرازونشیبهای بسیار، مقام کشوری و بینالمللی کسب کرده است.کسی که از نوجوانی عاشق کاراته بوده اما خانواده با قدمگذاشتن او در این راه مخالفت میکنند. سالها میگذرد اما دلسرد نمیشود. معصومه حالا در بیستوهفتسالگی و با وجود دو فرزند و کار در بیرون خانه بالأخره به آرزوی دیرینهاش میرسد و در جایگاه قهرمانی کیوکوشین کاراته میایستد.
تا اواخر دهه 60 هنوز گرجی سفلی رنگ و بوی روستا را داشت اما به مرور، مزارع کشاورزی و باغهای میوه جای خود را به خانههای مسکونی و کوچههای تودرتو دادند. علی ایزانلو از قدیمیهای روستاست که تعریف میکند: ما از سال 1365 در این روستا سکونت داشتیم. یادم هست اینجا پر بود از باغهای میوه و گندمزار. نوجوانان و جوانان روستا تفریحشان این بود در مزارع گشتوگذار کنند و برای رفع خستگی در رودخانه کشف آبتنی میکردند. به مرور زمان، فاضلاب وارد رودخانه شد. ماهیها و موجودات رودخانه مردند. هر روز و هر ماه و هر سال، آب کشف رود بدتر شد تا آنجا که دیگر کشاورزان برای آبیاری محصولاتشان نمیتوانستند از آب رودخانه استفاده کنند و زمینهای خود را قطعهقطعه کردند و فروختند.