همه چیز از پرکنی شروع میشود. البته این خوشهها پیش از این سفر خود را آغاز کردهاند. سفری از دل دشتهای وسیع استان آذربایجان شرقی. جایی که به قول جعفر شوریده قطب کشت گیاه جارو در ایران به حساب میآید و بهترین آب و هوا را برای پرورش این گیاه دارد. او چند بار در سال، چند تن بار سوار بر کامیون به این کارگاه میآورد. کارگاه که میگویم منظورم اتاقی کوچک با سقفی بلند در گوشه این حیاط چند وجبی است. اتاقکی که تا سقف پر شده از خرمن خرمن گیاه جارو.
خیابان نبوت36 یکی از معابر قدیمی در محله گلشور است. از میدان امت آغاز میشود و در تقاطع خیابان شهیدسلیمی به پایان میرسد. حضور اولین ساکنان در این خیابان به دهه40 میرسد که روی زمینهای کشاورزی خانه درست کردند و رفتهرفته تعدادشان بیشتر شد. پس از چندسال با شکلگیری معبر و اتصال منازل به شبکههای آب، برق و گاز، خانوادههایی از دیگرمحلات مشهد، بهویژه دیگر شهرهای استان مانند تربتحیدریه، سبزوار و کاشمر نیز به این محدوده مهاجرت کردند و ساکن شدند.
داستان تسبیحفروش معروف خیابان امامرضا (ع) و کارآفرینی را میخوانید که تسبیحهای دستساز و صنعتیاش در بازار سوغات مشهد و بازارهای مذهبی کشورهای همسایه حرف اول را میزند. محمد فیروزی، کوچکترین پسر حاججعفر (نوه پسری حاجمیرزای تسبیحفروش) است که به نمایندگی از پدر و برادرانش با ما به گفتگو نشسته است.
هنر میتواند زبان درد و مشکلات باشد. بخشی از درد و رنج در قالب بعضی آثار هنری تا ابد میمانند و ماندگار میشوند. هنوز تابلوی گرنیکا حرفهای زیادی دارد تا به چشمهایی که او را مینگرند بگوید. گرنیکا تصویری است از دهکده جنگ دیده که با انگشتان هنرمند پیکاسو جاویدان شده. جنگ، مرگ، آوارگی و مهاجرت همیشه باعث جوش و خروش دل هنرمندانی بوده است که قادر نبودند درد خود را به راحتی بیان کنند و هیچ چیز را بهتر از ظرف هنر ندیدهاند. شاید به همین علت است که بچههای مهاجر افغانستان ی اغلب دستی هم بر آتش هنر دارند. شاید خودشان را آرام میکنند و شاید هم ما را به دیدن دردشان فرا میخوانند. طاهره خاوری یکی از هنرمندان افغانستان ی است که در زمینه گرافیست و تصویرسازی مهارت خاصی دارد.
طاهره امینی متولد 1364در مشهد است. از چهارسالگی در گلشهر زندگی میکند. در خانوادهای هنرمند و دست به قلم و بوم بزرگ شده اما تنها فرد خانواده است که دغدغه و کارش هنر است و توانسته در این زمینه تحصیل کند. سالهای طولانی جنگ در افغانستان باعث شده است تا خانوادهاش به ایران مهاجرت کنند. او میگوید: «از همان کودکی زمانی که قلم و کاغذ پیدا میکردم اولین کارم کشیدن نقاشی داستانهایی بود که خوانده بودم.»
از نسل سوم مهاجران افغانستان ی ساکن در ایران است. او و پدرش هر دو متولد این آب و خاک هستند. حدود 25سال سن دارد و تقریبا در بیشتر برنامههای مختص مهاجران در کسوت تصویربردار حضور دارد. او از زمان دیپلم به بعد تصویربرداری را به عنوان شغلش انتخاب کرده اما سودای کارگردانی در سر دارد. 5سالی میشود که فیلم کوتاه و مستند میسازد و در این مسیر توانسته افتخارات زیادی کسب کند. فیلم کوتاه «زنگ بیصدا» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمد مهدی احمدی بهتازگی در جشنواره مشترک وزارت نیرو و یونسکو مقام سوم را به دست آورده است.
سال 1399 نمایشگاه عکسی با عنوان «رابطه» در کشور استرالیا برگزار شد. در این نمایشگاه آثار الیاس علوی، یکی از هنرمندان مهاجر در استرالیا، با همکاری 10هنرمند دیگر به نمایش گذاشته شد. آثار زبیده حسینی از گلشهر، نماینده کشور ما در این نمایشگاه بود. با او درباره آثارش و نگاهش گپ زدیم. مختصری هم از زندگی سخت مهاجران برایمان گفت.