نخستین و دقیقترین سرشماری عمومی مشهد در سال 1295قمری توسط حکمران آن، یعنی زین العابدین میرزا ابن شاهزاده محمدولیمیرزا انجام شد. او دانشآموخته مدرسه دارالفنون و همدوره و رقیب صنیعالدوله، مؤلف مطلعالشمس، سفرنامه ناصرالدینشاه به خراسان و مشهد بود، اما هیچگاه نتایج تحقیق خود را در اختیار صنیعالدوله قرار نداد.
وارد پاساژ کاموا در بولوار مدرس که شدیم، همان طبقه همکف، روبهرویمان مغازههای رنگارنگ کاموا به چشم میخورد. زیبایی رنگها برای چندلحظه ما را مقابل مغازهها نگه داشت. از پلهها به سمت طبقه منهای یک رفتیم. تعداد مغازههای این طبقه بیشتر بود. انگار وارد شهر رنگها شده بودیم. کامواهای رنگارنگ هوش از سر آدم میبرد. نمیدانستیم اول کدام مغازه را انتخاب کنیم.
«سیدمحمد جواهری فرد» که هر چه زندگی به او سخت گرفت کم نیاورد، بلکه با آن ساخت و سعی کرد مسیر درست را برای حل مشکلات و گذران زندگیاش پیدا کند. آنطور که شنیدهایم قبل از هفتسالگی او زمان کشف حجاب، سربازان رضاخان چادر را از سر مادرش میکشند و پدرش با آنها درگیر میشود و در نهایت پدر و مادرش برای فرار از دست سربازان و در امان ماندن فرزندانشان آنها را به یکی از بستگان میسپارند و خودشان میروند.
زهراسادات رضوی متولد 62 و سال 81 متأهل شده است. سال 84 یک اتفاق پای او را به واسطهگری در ازدواج باز میکند. حدود 2 سال پیش هم همکاریاش را با مسجد حضرت عباس(ع) و کلبه مهر شروع میکند. این گزارش یک تیر و چند نشان است. هم یادی است از یک ازدواج تاریخی و سرنوشتساز در اسلام، هم در لابهلای گفتوگو کلبه مهر و فعالیتهایش معرفی خواهد شد و در نهایت با دیدگاههای بانویی آشنا میشویم که سالیان سال است همتش را به گسترش ازدواج در میان جوانان گذاشته است.
از روزهایی که هنوز مردم به تجملات رو نکرده بودند و هرکس هرچه درمیآورد، میخورد و کمتر به فکر اندوختن بود. همه همان چیزی بودند که نشان میدادند. اکبر کامرانیمشهدی 61ساله یکی از قدیمیهای محله طبرسی است. او که بهدلیل همسایگی خانه پدریاش با حرم مطهر هرروز با صدای نقارهخانه بیدار میشد، در این گزارش زمانی را روایت میکند که هنوز ولیان، استاندار وقت، طرح توسعه حرم مطهر رضوی را اجرایی نکرده بود و طبرسی و کودکی او شکلی متفاوت داشت.
در حقیقت قرائتخانه مکانی است که در سطحی محدودتر از کتابخانهها به لحاظ ارائه خدمات به شهروندان و بهدلیل دسترسی راحتتر راهاندازی شده است و در این مکان میتوان به نیازهای علمی افراد جامعه با اولویت افراد ساکن در مناطق مختلف شهر پاسخ داد. این مکان بهعلت اینکه میتواند محیطی آرام برای مطالعه شهروندان بهویژه در نقاط غیر برخوردار و پرجمعیت شهر ایجاد کند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حدود 70سال پیش کوچهای باریک نزدیک به حرم مطهر را قماشفروشان، بنکداران، پشمفروشان، فرشفروشان، نخفروشان و غیره به قرق خودشان درآورده بودند و همین موضوع باعث شده بود که این کوچه به کوچه تاجرباشیها معروف شود.