مشهد قدیم - صفحه 104

لباس مبدل می‌پوشیدم و می‌رفتم توی مجالس
شکورزاده می‌گوید: بنده برای جمع‌آوری ترانه‌های روستایی در یک سفر پانزده‌روزه به همراه تنی چند از دوستان از مشهد پیاده به‌سوی نیشابور رفتم و از نیشابور به تربت و از تربت به مشهد. در حدود هفتاد و چند فرسخ پیاده رفتیم و در هر روستایی پیرزن یا پیرمردی را که می‌دیدیم از ایشان خواهش می‌کردیم شعری با ترانه‌ای برایمان بخواند و آن‌ها را ثبت و ضبط می‌کردیم و اگر مجلس عروسی یا مرگی بود، شرکت می‌کردیم. گاهی هم در قهوه‌خانه‌ها می‌رفتیم و مطالبی که به‌ کارم می‌آمد یادداشت می‌کردم.
«زرگران» به تنهایی یک لشکر خیر است
میز کوچکی داخل مسجد هنرمند است و دور تا دور آن شماره محمد زرگران نوشته شده که افراد برای کمک در هر زمان از شبانه‌روز می‌توانند با او تماس بگیرند. او کارهای خیرش را از سال 85 با زیرپوشش گرفتن 20 خانوار آغاز کرد و اکنون نه تنها در محله خود که به حاشیه شهر و روستاهای اطراف هم خدمت‌رسانی می‌کند.
پوشش گیاهی هفت اقلیم در مجموعه گردشگری هفت حوض
ظرفیت فضای بکر گردشگری هفت حوض تنها به پرورش پرندگان ختم نمی‌شود، متخصصان گیاه‌شناسی نیز متناسب با اقلیم این مکان سنگی، گیاهان دیگر شهرها مانند شقایق کردستان و سیاه تلوی شمال را بومی‌سازی کرده‌اند. چنانکه امسال به همت کارشناسان، در کنار گیاهان بومی هفت حوض، شاهد پرورش شقایق‌ها در این محیط بکر بودیم. شقایق‌هایی که تا سال گذشته در کوه‌های کردستان بودند و امسال هزار و 396کیلومتر دورتر از زادگاهشان روییده‌اند.
دوچرخه‌ساز قدیمی محله دریادل می‌گوید «سرویس‌کردن» بهترین راه نگهداری از این وسیله است
«تقی رحیم‌زاده» متولد1320 از هفت‌سالگی کنار پدر در مغازه دوچرخه‌سازی مشغول به کار می‌شود تا علاوه بر کمک، هنری نیز بیاموزد. حالا 73سال از آن زمان می‌گذرد و تجربه‌ای که در این سال‌ها کسب کرده باعث شده است از نقاط مختلف شهر برای تعمیر دوچرخه مشتریانی داشته باشد.
بررسی جمعیت مشهد در گذر ایام و نگاهی به اولین سرشماری محلات اطراف حرم مطهر
نخستین و دقیق‌ترین سرشماری عمومی مشهد در سال 1295قمری توسط حکمران آن، یعنی زین العابدین میرزا ابن شاهزاده محمدولی‌میرزا انجام شد. او دانش‌آموخته مدرسه دارالفنون و هم‌دوره و رقیب صنیع‌الدوله، مؤلف مطلع‌الشمس، سفرنامه ناصرالدین‌شاه به خراسان و مشهد بود، اما هیچ‌گاه نتایج تحقیق خود را در اختیار صنیع‌الدوله قرار نداد.
اوقات فراغت مادربزرگ‌های مشهدی در پاساژ کاموای مشهد
وارد پاساژ کاموا در بولوار مدرس که شدیم، همان طبقه همکف، روبه‌رویمان مغازه‌های رنگارنگ کاموا به چشم می‌خورد. زیبایی رنگ‌ها برای چندلحظه ما را مقابل مغازه‌ها نگه داشت. از پله‌ها به سمت طبقه منهای یک رفتیم. تعداد مغازه‌های این طبقه بیشتر بود. انگار وارد شهر رنگ‌ها شده بودیم. کامواهای رنگارنگ هوش از سر آدم می‌برد. نمی‌دانستیم اول کدام مغازه را انتخاب کنیم.
«جواهری» در فیروزه‌تراشی
«سیدمحمد جواهری فرد» که هر چه زندگی به او سخت گرفت کم نیاورد، بلکه با آن ساخت و سعی کرد مسیر درست را برای حل مشکلات و گذران زندگی‌اش پیدا کند. آن‌طور که شنیده‌ایم قبل از هفت‌سالگی او زمان کشف حجاب، سربازان رضاخان چادر را از سر مادرش می‌کشند و پدرش با آن‌ها درگیر می‌شود و در نهایت پدر و مادرش برای فرار از دست سربازان و در امان ماندن فرزندانشان آن‌ها را به یکی از بستگان می‌سپارند و خودشان می‌روند.