نیکوکاری

جهیزیه‌اش با من!
فاطمه مشمول 20سال پیش با تهیه یک جهیزیه ساده به دنیای محرومان وارد شد، هرچند خودش هم اوضاع و احوال مالی آنچنانی ندارد، خانه‌ای با 2اتاق کوچک که آن هم تا سقفش اسباب و اثاثیه‌ چیده شده و انتظار یک عروس و داماد جدید را می‌کشند. او دراین سال‌ها به‌خوبی درک کرده‌است که در کارخیر حاجت هیچ استخاره نیست!
دفترهای نسیه همیشه باز
«جواد آقا علیزاده» را اهالی «دریادل» و «نوغان» به‌خوبی می‌شناسند. کاسب پنجاه‌ساله‌ای که در کوچه حمام بهاءالتولیه به دنیا آمده است و بقالی کوچکی نزدیکی خانه‌ پدری‌اش دارد. بچه‌های محله او را «عمو» صدا می‌زنند و بزرگ‌ترها «آقا جواد». آقا جواد یک سر دارد و هزار سودا؛ هم به کاسبی در بقالی کوچکش می‌رسد و هم دست خیر دارد برای افرادی که از پس مایحتاج خود برنمی‌آیند.
پالایش 300خانوار در محله هاتف
بچه‌مسجدی‌های محله هاتف نیز همچون یک‌سال‌ونیم گذشته با قرمزشدن وضعیت شهر با دعوت از خیران و داوطلبان فعالیت‌های خود را برای کمک به بیماران کرونایی از سر گرفتند و در یک‌ماه‌ونیم اخیر اقدامات بسیاری را در قالب گروه جهادی انجام دادند که نمونه کوچکی از آن سرکشی و باخبرشدن از اوضاع مبتلایان در روند طول درمان بیماری کرونا بود.
نرگس بخشی 2 بار کرونا گرفت اما باز هم برای کمک به کرونایی‌ها داوطلب شد
نرگس بخشی با اینکه در این مدت 2بار به کرونا دچار شده است، اما خدمت‌رسانی به مردم را هدف جهادی خود می‌داند. او هم‌زمان با موج پنجم در زائرسرای آستان قدس رضوی در بولوار چمن و نقاهتگاه مربوط به بیماران کرونایی در ابتدای بولوار پیروزی حضور داشت و به بیماران کرونایی دارو تزرق می‌کرد. نرگس در حال حاضر در نقاهتگاه بولوار پیروزی کارهای پرستاری مربوط به بیماران کرونایی را برعهده دارد. تزریق رایگان رمدسیویر در مراکز مربوط به این دارو بخش دیگری از فعالیت‌های نرگس بود.
طبابت جسم و جان همسایه
نزدیک به 3دهه طبابت در محله تلگرد و درمان حدود ۵000بیمار مشکوک به کرونا، بهانه‌ای است برای ردیف‌کردن قرار ملاقات با کسی که خود بعد از ابتلا به کرونا تا آی‌سی‌یو هم رفت و برگشت. پزشکی که جنس دردورنج را خوب حس می‌کند، بی‌تکلف و خوش‌کلام است و ابایی ندارد از روزهای سخت قالی‌بافی و کارگری دوران کودکی‌اش برایمان بگوید. او هنوز در محله تلگرد و درست رو‌به‌روی خانه پدری‌اش زندگی می‌کند.
لحظه‌شماری برای اهدای خون
با وجود شغل سختی که دارد، اما بسیار صبور و بامتانت رفتار می‌کند و صحبت‌هایش ما را به ۳۰ سال قبل، زمانی که برای نخستین‌بار به پایگاه انتقال خون رفته است می‌برد: «نوزده‌ساله بودم که همراه یکی از دوستانم به تهران رفته بودم. او که از قبل برای اهدای خون می‌رفت، من را به این‌کار تشویق کرد و همراه هم به پایگاه رفتیم. هنوز آن حس خوشایند را به خاطر دارم، اما فکر نمی‌کردم که بخواهم این کار را ادامه دهم.»
طبیبِ بدون مرز
دکتر علی‌اکبر حسن‌زاده پزشکی است که اولین مطبش را در طرق راه می‌اندازد و هنوز پس از بیست و چند سال در این شهرک حضور دارد. او علاوه بر اینکه پزشک خانوادگی است و گاهی پدر و پدربزرگ و نوه با هم به دیدارش می‌آیند، پزشک نمونه سال ۹۸ هم شده است. متولد سال ۴۵، رزمنده جبهه و جنگ و برادر شهید است. حسن‌زاده یک پزشک جهادی است که در بسیاری از مناطق محروم حضور داشته است و زمان زیادی از خدمتش را صرف نیازمندان می‌کند.