نیکوکاری

کتابخانه آقای میوه فروش
برای روزگاری که در آن زندگی می‌کنیم نام‌های مختلفی انتخاب کرده‌اند، اما پیشنهاد من این است که عنوان «دوران ترکیبی» را انتخاب کنیم. پیش‌ از این دیده و شنیده بودیم که کافه سراها، کتاب عرضه می‌کنند و کافه کتاب‌ها در جای‌جای مشهد طی یک دهه اخیر گسترش پیدا کرده است، اما نه دیده بودیم و نه شنیده بودیم که میوه‌فروشی‌ در منطقه‌ای کم برخوردار بخواهد همراه میوه به مشتریانش کتاب بدهد؛ آن‌هم به‌صورت رایگان.
صاحب‌خانه‌های مهربان
این روزها که سایه سیاه کرونا دنیا را پر کرده است، مهرورزیدن و مهربانی‌ها بیشتر به‌کار می‌آید؛ هرکس به‌اندازه‌ای که می‌تواند و از دستش ساخته است. تورم و بالارفتن اجاره‌خانه‌ها خیلی‌ها را درمانده و سردرگم کرده است. موضوعی که از نگاه نماینده‌های شورای اجتماعی محله نیز پنهان نماند. در همین راستا اعضای شورای اجتماعی محله وحید مصوب کردند صاحب‌خانه‌های منصف شناسایی و معرفی شوند. نعمتی، رئیس این شورای اجتماعی، گام اول را برداشت و شروع کرد به شناسایی صاحب‌خانه‌های خوب.
مجتمع انسان‌ساز
سجاد محمودی مقدم یکی از اعضای جوان مجتمع فرهنگی و مذهبی خادمین ائمه اطهار(ع) شهرک شهید رجایی است. مجتمعی که سال ٨٩ توسط حاج آقا عزتی یکی از ریش‌سفیدان و معتمدان محله شکل می‌گیرد، روز به روز به تعداد اعضای آن اضافه می‌شود. این مجتمع حالا کلی کارگروه مختلف و اعضای دغدغه‌مند دارد که به شیوه‌های مختلف به مردم حاشیه شهر خدمت می‌رسانند. یکی از اقدامات اخیر آن‌ها ایجاد فضای درمانی در حر ١٩ برای ارائه خدمات دارویی و درمانی رایگان به مردم حاشیه شهر است.
بازارچه محبت؛ جایی برای خوداشتغال و کارآفرینی اهالی «هنرور»
جواد عزیزی می‌گوید: از مرداد ماه سال 98 بازارچه‌ای با عنوان بازارچه کارآفرینی و خوداشتغالی محبت راه‌اندازی کرده‌ام که البته فعالیت آن از بهمن آغاز شد. این بازارچه برای ارائه محصولات و تولیدات افراد نیازمند ایجاد شده است تا از این راه بتوانند امرارمعاش کنند و برخی از مشکلات اقتصادی خود را سرو سامان دهند، حتی هستند کسانی که به ما مراجعه می‌کنند و براساس توانایی خود درخواست می‌دهند که اجناسی را برای آن‌ها تهیه کنیم و برای فروش در اختیارشان قرار دهیم.
داستان ایجاد مرکز خیریه صاحب‌الزمان(عج)
خانم مهین خدیوی‌زند می‌گوید: پدرم که آن سال فوت شد من صندوق را برعهده گرفتم و عزمم را جزم کردم که رد خوبی‌های او را دنبال کنم. یکی از دوستان پدرم به نام آقای پرویز احمدی که در نخریسی صندوق مالک‌اشتر را داشت به من گفت: شما که این‌کار را به عهده گرفته‌اید برای اینکه زحمات پدرتان هم حفظ شود، از اعضای صندوق بخواهید که به غیر از ۱۰۰ تومانی که برای صندوق قرض‌الحسنه پرداخت می‌کنند، نفری ۳۰ تک تومانی در ماه برای خیریه پرداخت کنند تا از این طریق بشود دردی از نیازمندان دوا کرد.
روایت تشکیل صندوق قرض‌الحسنه و ستاد حل مشکلات محله امام هادی
قدیمی‌های محله امام هادی (ع) هر وقت از مقابل صندوق قرض‌الحسنه شهید گذری رد می‌شوند به یاد روز‌های اول انقلاب می‌افتند و جمع ۵ نفره‌ای که اگر کار‌های ستادی آن‌ها برای پیگیری امورات محله نبود، امروز همچنان بین ادارات مختلف شهری و روستایی پاسکاری می‌شدند! از آن ۵ نفر یکی‌شان شهید غلامحسین گذری بود که برای مردم بحرآباد، حکم شهید بهشتی را داشت و همان سال‌های اول جنگ به دیدار معشوق شتافت و دیگری حاج محمدتقی خاوری که سال‌ها بعد فوت شد.
همسرم می‌گفت ای کاش آدم طوری بمیرد که بتواند به دیگران هم کمک کند
مراسم سالگرد همسرم بود، عده‌ای ناشناخته را دیدم که در مراسم حضور دارند. هنگامی که پرسیدم گفتند خانواده افرادی هستند که عضو را دریافت کرده‌اند. آن لحظه منقلب شدم احساس کردم همسرم زنده است و ما را می‌بیند. آدرس آن‌هایی که عضو را دریافت کرده‌اند دارم گاهی بدون اینکه خودم را نشانشان بدهم می‌روم و از احوالشان خبر می‌گیرم. هنگامی که می‌بینم همان چشم‌ها دارد نگاه می‌کند حس می‌کنم همسرم است که در حال نگاه کردن به دنیاست.