نیکوکاری

قصه چهار زنِ سوزن‌دوز که هنرشان قرار است سنگ مضجع حضرت رضا(ع) را در آغوش بگیرد
چند بانو نشسته و پارچه مشترکی را دست گرفته اند. یک دستشان پارچه است و یک دست سوزن. چشمانشان رد کوک ها را دنبال کرده و روشن نیست کدام عالم را سیر می کنند. از کارگاه ساخت پوش سنگ مدفن امام رضا(ع) حرف می زنم. جایی که آدم ها پایشان روی زمین است و روحشان در آفاقِ رضوی سیر می کند. به سراغ هرکدامشان که بروی سیر و سلوکِ خودشان را با حضرت دارند، قصه، مرام، کلام و مسیر خودشان. اکنون آن ها در این نقطه طلایی زندگی کنار هم هستند و ترس دارند این تجربه شیرین زود به پایان برسد.
مرثیه‌ای برای دیگ‌های یتیم!
از چند روز قبل از محرم به یادش هستم و از خودم می‌پرسم: «امسال چه خبر است؟ آیا ننه با پایی که دیگر به اختیارش نیست و بنیه جسمی کمش می‌تواند امسال از پس این مشقت بر بیاید؟» کار راحتی نیست که 16 دیگ شله را بار بگذارد. گرچه کار دیگ‌های امام حسین(ع) را نوه‌هایش انجام می‌دهند، ولی باز هم پیرزن که حالا تقریبا از پا افتاده کنارشان هست و شخصا بر اوضاع نظارت می‌کند تا همه چیز باب دل خودش باشد.
خیرِ مدرسه‌ساز طرق، راه پدرش را ادامه داد
به همت حسن حیدرعلی، خیّر مدرسه ساز در زمینی به مساحت 3600 متر در شهرک طرق عملیات ساخت یک مدرسه با زیربنای 1800 متر و با 12 کلاس آغاز شد. هزینه ساخت این مدرسه بین 8 تا 10 میلیارد تومان پیش بینی شده که این خیّر آن را به طور کامل تقبل کرده است.
حاج علی قطعه زمین 600متری در محله اقدسیه را برای ساخت مسجد اهدا کرد
سید علی عنبری از اهالی محله الهیه که اکنون نزدیک به 9دهه از زندگی خود را پشت سر گذاشته است، 9سال پیش قطعه زمینی به وسعت 600مترمربع را برای ساخت مسجد وقف کرد. زمینی که اگر کاربری مسکونی داشت این روزها برای سوداگران ملک و آپارتمان در الهیه حکم طلا را داشت و بیش از 10میلیارد تومان ارزش‌گذاری می‌شد.حاج علی همان 9سال پیش، به غیر از وقف زمین، برای ساخت مسجد رقمی حدود 2میلیارد تومان هم برای ساخت آن هزینه کرد.
قدیمی‌ترین خادم حرم امام رضا(ع) شوخ‌طبع و نیکوکار بود
یک‌بار که رهبر انقلاب برای زیارت به حرم مطهر مشرف شده بودند در هنگام تعویض کشیک، خدام با حضرت آقا دست می‌دهند و پدربزرگم موقع دست دادن با آیت‌ا... خامنه‌ای با شیوه قدیمی خودشان به ایشان دست می‌دهند. حضرت آقا که این شوخی قدیمی را در خاطر داشتند با مزاح و خنده به پدربزرگ می‌گویند: شما هنوز دست از این شوخ طبعی برنداشته‌اید؟
میهمانی غدیر عروس چهارده ساله را خیر کرد
کم کم با کمک دیگر خیران، نازنین ام‌البنین دارالحسینی به عنوان فردی که تأمین‌کننده جهیزیه نیازمندان است شناخته می‌شود. چند سال بعد در سفری به تهران با رئیس یکی از بانک‌ها دیدار می‌کند. وقتی رئیس بانک متوجه می‌شود او به صورتی گمنام و داوطلبانه در حال فعالیت برای ازدواج جوانان است از او می‌خواهد کانون ازدواج آسان آن بانک در مشهد را مدیریت کند.
گپ و گفتی با خیران گمنامی که هر هفته برای کارتن خواب‌ها غذا می‌پزند
ما گروهی مردمی هستیم که هفته‌ای یک‌بار در این مکان دور هم جمع می‌شویم و با کمک یکدیگر یک وعده غذایی آماده می‌کنیم و به حومه شهر مانند کال اسماعیل‌آباد، جاده قدیم، قلعه ساختمان، انتهای سیدی و... برای کارتن‌خواب‌ها، همان‌هایی که سقف روی سرشان نیست می‌بریم و غذا را بین آن‌ها توزیع می‌کنیم. در واقع این غذا بهانه‌ای است تا با آن‌ها ارتباط برقرار کنیم و بتوانیم آن‌ها را به اردوگاه ترک اعتیاد ببریم.