حسینیه بهادرخان در محله عیدگاه یکی از حسینیههای قدیمی شهر است که قدمت آن به بیش از 70سال میرسد. حسینیهها از گذشته تاکنون مکانی برای تجمع هیئتهای مذهبی و برگزاری مراسمهای عزاداری و جشنهای اعیاد بوده است، اما حضور افراد مختلف در همین فضاها این فرصت را ایجاد کرده است تا بتوانند علاوه بر برگزاری مراسمهای مذهبی، اقدامات خیرخواهانه و خداپسندانهای نیز انجام دهند.
اینکه تو هر کوچه و خیابان چند آدم دلسوز و متعهد باشند که دلشان برای محله و آنهایی که در آن محدوده زندگی میکنند، عاشقانه بتپد و بخواهند برای پیشرفت و هویتبخشیاش قدمی بردارند، نعمتی بزرگ است. اینکه مسجد و کانون فرهنگی تبدیل شود به مأمنی دلچسب برای نوجوانها و جوانها، کلی بهنفع خانوادههاست. کانون فرهنگی اشرفیاصفهانی در مسجد امامسجاد(ع) با وجود متولیانی دلسوز و دغدغهمند توانسته است در دوره زمانی نزدیک به یک دهه، تحولی بزرگ در محله ایجاد کند.
وارد مغازه که میشوی چیزی توجهت را جلب نمیکند. یک چهاردیواری کوچک ساده میبینی با اجناسی که توی طبقهها چیده شدهاند، همین. به ظاهر تفاوتی با دیگر مغازهها ندارد اما در پشت صحنه آن فعالیتهای زیادی در جریان است. اینجا شبیه پایگاهی کوچک شده است برای انجام فعالیتهای عامالمنفعه در محله. یک خیریه جامع و بزرگ برای کمک به نیازمندان محله که حالا خیلیها آن را میشناسند. مجید اسلامی، جوان دغدغهمند ساکن خیابان سرخس کاسب خوشنام این مغازه کوچک است که سال٩٥ با هدف اجرای همین ایدهها و فعالیتها آن را به راه انداخته است.
هویت محله هنرستان بهدلیل وجود این کوچه است. اولین هنرستان کشاورزی دارای خوابگاه کشور سال 1346 در همین کوچه تاسیس شد. بخش اصلی این هنرستان قدیمی حالا به نام هنرستان فنی شهید نورا... کاظمیان شناخته می شود و بقیه آن به 11هنرستان، دبیرستان و مجموعه ورزشی و فرهنگی تبدیل شده است.
در دوران کرونا بسیاری از مساجد شهر و منطقه ثامن با تهیه بستههای معیشتی برای خانوادههای کمبضاعت و همچنین دوخت ماسک و توزیع رایگان آن در میان مردم، بهخوبی نقش حمایتی خود را ایفا کردند. این مساجد امروز نیز با طرحی جدید به نام «سنگر سلامت» بهدنبال راهکاری جدید برای ابتلای کمتر همشهریانشان به ویروس کووید19 هستند.
مامان ثریای بچههای همدم آنقدر عاشق بچههاست که دخترها هم به او دلبستگی خاصی دارند: زینب گلکار دختر هجده ساله و معلول جسمی و حرکتی است. او وابستگی زیادی به من دارد، راستش را بخواهید من هم خیلی دوستش دارم هر وقت وارد همدم میشوم حتما سری به او میزنم و حالش را میپرسم. من هم وقتی مرخصی باشم او سراغم را میگیرد و از علت نبودنم سؤال میکند. این دخترها واقعا فرشتهاند. وارد خوابگاه که میشوم دورم جمع میشوند و بغلم میکنند. آنها تشنه محبت هستند
خانه رویش که از سال 86 در مدرسه هادوی افتتاح شده است در ایام شیوع بیماری به تولید ماسک و توزیع آن در مدارس استثنایی و نیازمندان اختصاص یافته است.