حسن ذوالفقاری وقت نوشتن کتاب درباره شهدا حس خاصی داشته است؛ «زمان تحقیق در پرونده شهدا، طوری با آنها حس نزدیکی میکردم که انگار سالها با آنها زندگی کردم و دارم درباره رفقای صمیمیام مینویسم.»
این هنرمند میگوید: در پنجششسالگی، از روی یک پوستر، چهره امامخمینی (ره) را با جزئیات کامل کشیدم و اطرافیان بهخصوص مادرم خیلی خوششان آمد. آن روزها بود که فهمیدم میتوانم نقاش شوم.
حیدرعلی محبتی، گچبریهای حرم امامرضا (ع)، چندی از هتلهای پنجستاره مشهد و خیلی از مساجد و ساختمان شخصی و اداری را انجام داده است که جملگی هنر دست هنرمندی زبردست را نشان میدهد.
هدیه جهانبخش، هنرمندی که عشقش به ایران را با آبرنگ به تصویر کشیده، دختری ایرانیالاصل است که نیمی از زندگی خود را در آلمان سپری کرده، اما عشق به وطن دوباره به ایران بازگشته است.
جواد قنبرپور میگوید: تحصیلات آکادمیک ضروری است، اما ۹۹ درصد از کار را پای دیوار یاد میگیریم. بسیاری از نقاش ان برجسته کشورمان ممکن است وقتی پای دیوار قرار گیرند، نتوانند آن را انجام دهند.
الهه عامری، جوان محله کویپلیس میگوید: نخستینبار که با آبرنگ کار کردم، متوجه بیمرز بودن رنگها در این سبک نقاش ی شدم و همین موضوع، برایم جذابیت ایجاد کرد.
فاطمه بارویی میگوید: از همان بچگی که دائم با مدادرنگیهایم سرگرم بودم. توی اینترنت میگشتم و تصویر موردعلاقهام را دانلود میکردم، میگذاشتم مقابلم و میکشیدم.