کد خبر: ۱۱۰۷۶
۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰

ردپای تاریخ اسلام در نقاشی‌های سیدحسن هراتی

علاقه‌مندی به مطالعه و کتاب‌خوانی، از سیدحسن هراتی شخصیتی فرهنگی و هنری ساخته که در طول زندگی‌اش، نقاشی و نگارگری، پژوهش‌گری معارف شیعی، نویسندگی و عکاسی را تجربه کرده است.

انقلاب و جنگ دست به دست هم داده بودند تا خمیرمایه هنری او را پرورش دهند. روز و شب در حال کشیدن تصویر شهدا و دیوارنگاری بود. او از نسل هنرمندانی است که پرده‌های سینما و تابلو‌های تبلیغات شهری را با دست نقاشی می‌کردند. تصویرگری کتاب کرده است، آثار حجمی و مجسمه‌سازی دارد و طراح دکور صحنه بوده است.

شاید خیلی‌ها پرونده هنری‌شان در همین‌جا بسته شود. اما اینها برای سیدحسن هراتی مقدمه‌ای بیش نبوده است. زندگی پرفرازونشیب او از این جریانات عبور کرده است و علاقه‌مندی به مطالعه و کتاب‌خوانی، از وی شخصیتی فرهنگی و هنری ساخته که در طول زندگی‌اش، نقاشی و نگارگری، پژوهش‌گری معارف شیعی، نویسندگی و عکاسی را تجربه کرده است.

 ازجمله آثار این هنرمند که حالا در محله هاشمیه سکونت دارد، می‌توان به نگارگری واقعه غدیر، نقاشی از وقایع مشهور تاریخ اهل‌بیت (ع)، حجم‌سازی در مجتمع آیه‌ها و ماکت‌سازی از آثار باستانی کشور اشاره کرد.

 

ردپای تاریخ اسلام در نقاشی‌های سیدحسن هراتی

 

تمام دیوار‌های شهر در دست هنرمندان بود

از کلاس چهارم دبستان که با کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان آشنا شد، راهش را پیدا کرد. کتاب می‌خواند و نقاشی می‌کرد. به قول خودش اگر آنجا غذا هم به او می‌دادند، دیگر خانه نمی‌رفت و تمام اوقات فراغتش را در فضای کانون سپری می‌کرد.

کلاس دوم راهنمایی که رسید، قریب به ۲هزار جلد کتاب کتابخانه کانون را خوانده بود. در دوره‌های آموزش نقاشی و تصویرگری آنجا شرکت می‌کرد و تمام دغدغه‌اش کتاب و نقاشی بود. دوازده‌سالگی‌اش مصادف شد با انقلاب و استعداد هنری‌اش، در پس این اتفاق گل انداخت.

هراتی تعریف می‌کند: وقوع انقلاب، فضا‌های متعددی برای خوش‌نویسی، نقاشی، دیوارنویسی، کاریکاتور و... فراهم کرده بود، طوری‌که هنرمندان می‌توانستند در این عرصه‌ها به‌خوبی خودشان و هنرشان را نشان دهند، ضمن اینکه در آن دوران، کتاب و کتاب‌خوانی هم بین مردم بسیار رواج داشت و مردم نسبت‌به اکنون خیلی بیشتر اهل مطالعه بودند.

این هنرمند با حسرت تعریف می‌کند: مردم آن زمان حتی بدون اینکه مدارج دانشگاهی را طی کرده باشند، خیلی اهل مطالعه بودند. همین مطالعه هم باعث افزایش آگاهی و سطح توقعات اجتماعی و اعتقادی آنها شد و انقلاب اسلامی را رقم زد.

به گفته هراتی، سال ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ از چهار خیابان منتهی به میدان تقی‌آباد تا شعاع صد متر، تخت‌های سربازی را می‌چیدند و روی آنها پر از کتاب بود. او ادامه می‌دهد: همیشه شلوغ بود. نه اینکه فکر کنید برای تماشا، نه؛ مردم این کتاب‌ها را می‌خریدند و می‌خواندند، حتی خیلی وقت‌ها همان‌جا کتابی را که خریده بودند، می‌خواندند و درباره‌اش بحث می‌کردند.

جنگ که شروع شد، هراتی چهارده سال داشت و علاقه‌مند بود که هنرش را با این اتفاق نیز گره بزند. این هنرمند می‌گوید: آن موقع با بسیج و انجمن اسلامی مساجد ارتباط نزدیکی داشتم. کار‌های تبلیغاتی و فرهنگی متعددی درباره جنگ انجام می‌دادم؛ البته من تنها نبودم، بسیاری از هنرمندان در این عرصه کار می‌کردند.

تمام میادین و دیوار‌های شهر‌ها دراختیار هنرمندان بود. هر اثر هنری چند روزی در یک میدان یا دیوار و... نمایش داده و باز با ایده جدیدی از نقاشی، گرافیک یا حجم‌سازی جایگزین می‌شد.

 

۲۰هنرمند، تصویرگر شهدا بودند

هراتی که آن موقع تصاویر شهدا را نیز نقاشی می‌کرده است، تعریف می‌کند: از حدود سال ۱۳۶۰ تا انتهای جنگ، باب بود که سپاه تصاویر سیاه‌قلم شهدا را به خانواده‌شان هدیه می‌داد. من در این دوره در استخدام سپاه بودم. در بولوار ملک‌آباد، محل فعلی سپاه‌قدس، سالن بزرگی بود که بالغ‌بر بیست هنرمند در آن مشغول پرده‌نویسی، خوش‌نویسی و نقاشی بودند. بعضی مواقع آن‌قدر تعداد نقاشی‌های ترسیم‌شده از شهدا زیاد بود که شاید دوسه ماه طول می‌کشید تا تابلوی یک شهید برای خانواده‌اش آماده شود.

به گفته او، این نقاشی‌ها در اندازه ۷۰ در ۱۰۰سانتی‌متر روی بوم و به‌صورت سیاه‌قلم کشیده و به خانواده شهدا اهدا می‌شد. هراتی در اواخر جنگ، از سپاه انصراف می‌دهد و به‌عنوان نقاش و مربی پرورشی به استخدام آموزش‌وپرورش درمی‌آید، اما حضورش در آنجا هم چندان به طول نمی‌انجامد.

 

نقاشی‌های الهام‌دهنده سیدحسن هراتی در زمان جنگ و بعد از آن

 

راستی‌آزمایی داستان‌های قرآنی

سال ۱۳۶۹ به‌همراه چند نفر دیگر، «خانه هنر مشهد» را در چهارراه‌دکترا، جنب شیرینی‌فروشی طباطبایی پایه‌گذاری می‌کنند؛ مؤسسه‌ای خصوصی که رویکرد فرهنگی و هنری داشته است و علاوه‌بر برگزاری نمایشگاه، در آن آموزش‌های هنری می‌دادند.

در خلال این سال‌ها، فصل جدیدی در زندگی‌اش آغاز می‌شود که از آن به‌عنوان دوره‌ای بسیار متفاوت نام می‌برد؛ «سال۷۰ به‌عنوان مشاور هنری وارد مؤسسه پژوهشی و انتشاراتی خانه کودک شدم که با مجوز وزارت ارشاد و با محوریت معارف شیعی در حوزه کودک کار می‌کرد. بعضی مراجع عظام هم از آن حمایت مالی می‌کردند؛ البته بعد‌ها بخش بزرگ‌سالان هم به حوزه کاری این مؤسسه اضافه شد.

تمام سبک‌ها و تکنیک‌های هنری در نوع خود جذاب هستند و مخاطب دارند

یکی از کار‌های خیلی متفاوتی که به من سپرده شد، گردآوری تمام قصه‌های پیشوایان معصوم (ع)، از تمام منابع چاپی و خطی موجود در همه کتابخانه‌های جهان بود. باید بررسی می‌کردیم داستان‌ها تا چه اندازه تحریف شده یا براساس واقعیت است.»

او می‌گوید: طی هفت سال، بیش از ۱۳ هزار قصه از نشر‌ها و متون مختلف جمع‌آوری کردیم. یک گروه متخصص دانشگاهی و حوزوی نیز اسناد و مدارک و صحت‌وسقم این قصه‌ها را ریشه‌یابی می‌کردند که متأسفانه معلوم شد بیش از ۹۵درصد این قصه‌ها ساختگی است و پشتوانه مبنایی، روایی و اعتقادی ندارند.

هراتی با حالتی تأکیدی، ادامه می‌دهد: کم نیست؛ پانزده سال روزی ۱۰ ساعت مطالعه. کتابخانه مجهزی داشتیم. هر کتاب جدیدی چاپ می‌شد، از طریق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت ارشاد، آستان‌قدس ضوی و مراکز حوزوی و دانشگاهی، نسخه چاپی یا دیجیتال آن برای ما می‌آمد. پژوهش‌های بسیاری در موضوعات اساسی اعتقادی انجام دادیم. نتایجش را نیز به اطلاع مراجع تقلید و مراکز حوزوی و دانشگاهی و وزارت‌خانه‌های مربوط می‌رساندیم.

به‌گفته او، از آخرین دستاورد‌های پژوهشی در این مؤسسه، تحقیقات ریشه‌ای درباره موضوع «قرآن و قرآن‌مداری» و موضوع «امامت» در اعتقادات شیعی بوده که حدود بیست سال زمان برده است. نتایجش را هم دراختیار مراکز و اشخاص مرتبط و علاقه‌مندان معارف شیعی قرار داده‌اند؛ البته کم‌توجهی‌هایی هم شده که هراتی از آن دلگیر است.

 

نقاشی‌های الهام‌دهنده سیدحسن هراتی در زمان جنگ و بعد از آن

 

الهام گرفتن از استاد فرشچیان

این کار‌های تحقیقاتی، هراتی را نه‌تنها از هنرش دور نکرد، بلکه باعث شد هنر را با مبانی مذهبی گره بزند و در سال‌های بعد آثار هنری مذهبی منحصربه‌فردی خلق کند.

او از سال ۱۳۷۰ سبک استاد فرشچیان را پی گرفته و آثاری را با الهام از این سبک، خلق کرده است. سال ۱۳۷۴ اثری با موضوع «غدیر» به سبک استاد فرشچیان نقاشی کرده که در نمایشگاه‌های متعددی در معرض دید تماشاچیان قرار گرفته و بازخورد‌های متعددی داشته است. همچنین وقایع مهم تاریخ اسلام و اهل‌بیت (ع) را نقاشی و نگارگری کرده است که از نمونه آنها می‌توان به قصه دعوت علنی پیامبر (ص) به اسلام، لیله‌المبیت، روز مباهله، قصه هدیه انگشتری حضرت علی (ع) به سائل، حدیث کسا و بیت‌الاحزان اشاره کرد.

نقاش برجسته شهرمان می‌گوید: حدود سال ۱۳۸۵ نمایشگاهی با نام «اصل قرآن، نسل قرآن» برگزار شد. من در آن نمایشگاه، فضا‌هایی از زمان خلقت آدم تا بعثت پیامبر (ص) را به‌صورت ماکت ساخته بودم. به غار حرا و بعثت پیامبر (ص) که می‌رسید، مردم از ماکت غار عبور می‌کردند و وارد غرفه‌های آموزشی نمایشگاه می‌شدند. در انتها نیز من به‌صورت زنده و فی‌البداهه، داستان‌های تاریخ اسلام را در حضور بازدیدکنندگان نقاشی می‌کردم و یک نقال داستان، نقاشی‌هایم را برای مخاطبان تعریف می‌کرد.

 

نقاشی‌های الهام‌دهنده سیدحسن هراتی در زمان جنگ و بعد از آن

 

تأثیرپذیری از نگارگری دوران صفویه و قاجاریه

هنر هراتی پس از این دوران بازهم تحولاتی را پشت‌سر می‌گذارد. او از سبک استاد فرشچیان به‌سمت مکتب سقاخانه گرایش پیدا می‌کند که از مشخصه‌های آن، ترکیب هنر مدرن با نقوش سنتی و عناصر بصری ایرانی است.

بیش از دوازده سال است که هنرش را به این سمت برده و به‌تدریج در آن، صاحب امضا شده است. از ویژگی‌های این آثار هنری او می‌توان به تأثیرپذیری از نگارگری دوران صفویه و قاجاریه، هنر‌های تزیینی ایران و نقوش روی فرش‌ها، ظروف و... اشاره کرد.

حالا هر وقت هراتی برای خودش نقاشی می‌کند، سبک سقاخانه در آثارش مشهود است، اما مانند همه دیگر نقاشان حرفه‌ای، تکنیک‌ها و سبک‌های دیگر را نیز کار می‌کند؛ به‌خصوص هنگام گرفتن سفارش.

هنر هراتی فقط روی بوم نمانده و در زمان‌های مختلف، زینت‌بخش شهرمان نیز بوده است. او بیش از ۱۰ نقاشی دیواری و پنج المان حجمی استقبال از بهار را در پرونده خود دارد.

این هنرمند در دهه۸۰، مدتی سمت مشاور مدیریت‌هنری شهرداری مشهد را بر عهده داشته است. حدود سال‌های۸۷ ترمیم مجسمه مادر در میدان مادر قاسم‌آباد نیز از کار‌های انجام‌شده او بوده است. یکی از مکان‌هایی که آثار زیادی از او در آن به چشم می‌خورد، مجتمع آیه‌هاست. او بیست تابلوی نقش برجسته را بر روی اسکلت‌های بتنی با محوریت رزمندگان، آزادگان و سرداران شهید، در این مجتمع به یادگار گذاشته است.

یکی از مکان‌هایی که آثار زیادی از هراتی به چشم می‌خورد، مجتمع آیه‌هاست

هراتی همچنین ماکت تعدادی از آثار باستانی کشور ازجمله تخت‌جمشید، باغ نادری، رباط‌شرف، قصر خورشید و... را ساخته است. خودش تعریف می‌کند: با انگیزه شخصی و به کمک برادرم، تصمیم به ساخت ماکت آثار باستانی کشور گرفتیم و، چون فضایی برای نگهداری از آنها نداشتیم، به‌صورت امانت دراختیار میراث‌فرهنگی استان خراسان قرار دادیم؛ البته بعد از دوسه سال که سراغشان را گرفتیم، با لاشه‌های تخریب‌شده‌شان در انبار میراث مواجه شدیم.

دغدغه‌های هنری، هراتی را به‌سمت عکاسی نیز کشانده است. او زمانی که موضوع تخریب و بازسازی بافت اطراف حرم امام‌هشتم (ع) پیش آمده، دوربین به‌دست از تمام بافت قدیمی اطراف حرم عکاسی کرده است. این هنرمند تعریف می‌کند: بسیاری از بناها، جنبه تاریخی و هنری برای شهر دارند؛ برای همین قبل از تخریب، با همراهی چند نفر از دوستانم از تمام کوچه‌ها، حجره‌ها، خانه‌ها، درها، پنجره‌ها، ستون‌های قدیمی و... بالغ‌بر ۴هزار قطعه عکس گرفتیم که هنوز هم آنها را داریم و حتی نگاتیوشان را نگه داشته‌ایم.

او همچنین در تهیه یک مجموعه عکس از عزاداری کودکان در ایام عاشورای حسینی، همکاری کرده که تبدیل به کتاب سال۱۳۷۴ شده است.

 

نقاشی‌های الهام‌دهنده سیدحسن هراتی در زمان جنگ و بعد از آن

 

تخریب بنا‌های اطراف حرم مطهر فاجعه فرهنگی بود

- درحال‌حاضر چند نفر در مشهد به سبک سقاخانه، نقاشی می‌کنند؟

به‌صورت اختصاصی و حرفه‌ای کسی که مطرح باشد، در این سبک کار نمی‌کند.

- آیا شما این سبک را به هنرجویان علاقه‌مند آموزش داده‌اید؟

اصولا سبک‌ها آموزش‌دادنی نیستند. وقتی هنرمندی مراحل کلاسیک نقاشی را طی کرده و در نقاشی به مرحله حرفه‌ای رسیده باشد، از آن به بعد معمولا یکی از سبک‌های هنری را انتخاب یا متأثر از یکی از هنرمندان تاریخ هنر، آثارش را خلق می‌کند.

- جوانان امروز چقدر به این سبک علاقه دارند؟

تمام سبک‌ها و تکنیک‌های هنری در نوع خود جذاب هستند و مخاطب دارند، اما آنچه بیشتر با استقبال روبه‌رو می‌شود، همان تکنیک‌های نقاشی و کار با آبرنگ، رنگ‌روغن، آکرولیک و مانند اینهاست.

- هنوز هم نقاشی دیواری می‌کنید؟

چنانچه همه شرایط مناسب فراهم باشد، این کار را می‌کنم. یکی از موضوعات مهم در این زمینه، نگهداری از دیوارنگاری‌هاست. متأسفانه تمام آثار خوب دیوارنگاری در مشهد پس از یکی‌دو سال، به‌علت نگهداری نامناسب، فرسوده و تخریب می‌شوند.

یکی از کار‌های خیلی متفاوتی که به من سپرده شد، گردآوری تمام قصه‌های پیشوایان معصوم (ع) بود

- واکنش مردم هنگامی که نقاشی‌دیواری می‌کشید، چگونه است؟

همیشه بازخورد نقاشی در انظار عمومی بسیار مثبت و جالب است. خیلی‌ها می‌ایستند و تماشا می‌کنند؛ به‌خصوص اگر نقاشی در راستای دید مردم و ارتفاع پایین انجام شود.

- کدام نقاشی‌دیواری که انجام دادید، برایتان خاطره‌انگیزتر است؟

نقاشی‌دیواری روبه‌روی بنای مصلی (پایین‌خیابان، خیابان مصلی) بیشترین بازخورد و خاطره را داشت؛ چراکه دیوار خیلی نزدیک به مردم و در محل ایستگاه اتوبوس بود. مردم محلی هم با توجه به اینکه موضوع دیوارنگاری درباره فعالیت‌های کسبه و مردم همان محله بود، توجه و علاقه‌مندی نشان می‌دادند.

- موقع عکاسی از بافت قدیم حرم، کدام بنا‌ها بیشتر توجهتان را جلب کرد؟

متأسفانه بنا‌های قدیمی و جذاب زیادی از بافت قدیم تخریب شد؛ بنای عسکریه واقع در کوچه عباسقلی‌خان، کوچه و حمام حاج‌ابراهیم، مدارس مذهبی و حسینیه‌ها و تکایای زیادی مانند فاطمیه، تکیه نانواها، تکیه پوست‌فروش‌ها و بسیاری از مغازه‌ها و منازل سنتی و اعیانی که همگی شاهکار‌هایی از سبک معماری مشهد بودند.

- چه خاطره‌ای از آن زمان دارید؟

برخورد گلایه‌آمیز و غم و حسرتی که مردم از بی‌توجهی ارگان‌های دست‌اندرکار و تخریب بنا‌ها داشتند، بیشترین چیزی است که از آن زمان در ذهنم باقی مانده است.

- آیا بنای خاصی بود که از تخریبش بیشتر ناراحت شده باشید؟

تخریب و از بین رفتن بافت قدیمی و سنتی اطراف حرم، درمجموع یک فاجعه و مصیبت فرهنگی و هویتی بود. همواره تخریب تک‌تک بنا‌ها برایم ناراحت‌کننده بوده است.

* این گزارش چهارشنبه ۲۸ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۹ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44