بازار

رسالت۱۲۰؛ راسته مسگرهای مشهد
تا چند سال قبل، استفاده از مس خیلی کم شده بود. تنها چیزی که مسگر‌ها می‌ساختند، دیگ‌های شله بود. بعد دیگ‌های گلاب‌گیری هم اضافه شد.
در محاصره بازار‌ها
خیابان آزادی۶ از آن دست معابری است که پیدا‌کردنش کار راحتی نیست؛ معبری فرعی در محله زیباشهر که ورودی آن برای خودرو‌ها بن‌بست است و تابلو آن دور میدان استقلال زیر شاخ‌و‌برگ درختان گم شده است.
خرید طلا، یکی از موانع جدی ازدواج‌ شده است
در قدیم، خانواده‌هایی که بضاعت مالی‌شان کمتر بود، برای رونمایی به عروس انگشتر می‌دادند. یک مجلس که پیش می‌آمد، کلی انگشتر می‌فروختیم و بعد دوباره همان‌ها را می‌آوردند برای فروش.
اقامه نماز اول‌وقت در یک مجموعه تجاری
ما مشتری‌هایی داریم که به‌صورت کلی از ما خرید می‌کنند و خودشان در جایی دیگر از مشهد یا خارج از شهر مغازه دارند. خبر داریم که آن‌ها هم وقت اذان کار را تعطیل می‌کنند تا نماز اول وقت را به جا آورند.
قدیمی‌ها می‌گفتند دهنه اسب قصاب طلاست!
قدیم ارزانی بود و مردم گوشت‌خور بودند. در همین راسته بازار چه حاج‌آقاجان بیست قصابی بود. به‌جز آن‌ها، کلی دست فروش گوشت بود که دور فلکه حضرت بساط می‌کردند.
رنگ‌فروشی در بازار عباسقلی‌خان با خط سیاق
حجره‌ سید حسن موسوی تنها چراغ روشن است میان حجره‌های بی‌فروغ کاروانسرای عباسقلی‌خان و بازار ی که پارکینگ خودرو‌ها شده است.
سرای شاهرودی؛ از علافی تا خواربارفروشی
در گذر زمان علافی‌ها و پشم فروشی‌ها جمع شد و درحال حاضر سرای شاهرودی بیشتر به فروش کلی خواروبار و حبوبات شهرت دارد.