شاید عدهای، علیرضا سربدارانِ را هر سال لنگته به تن با جلیقه و پیراهن در تلویزیون دیده باشند. وقتی در خیابان شاهنشاهی سال ۱۳۵۸ تهران ایستاده و دارد رای «آری» اش به جمهوری اسلامی را در صندوق آرا میاندازد.
کلاتهبرفی با حدود ۴ هزار نفر جمعیت از محلات شلوغ بولوار شاهنامه است. دلیل نامگذاری این محله پستی بلندیهای فراوانی که مدتزمان ماندگاری برف را در اینجا زیاد میکرده است. پیشه بیشتر مردم درگذشته، کشاورزی بوده و هنوز هم مهمترین کاربری اراضیاش همین است. بیشتر ساکنان کلاتهبرفی سنی مذهب و مهاجرانی از سیستان و بلوچستان هستند.
حسن کریمیحسینآباد تعریف میکند: آن زمان، بهار و تابستان گله گوسفند را برای چِرا به روستای نجفی در محدوده چهارچشمه میبردم و خانهای اجاره میکردم و حوادث زیادی برایم اتفاق میافتاد.
سالن ورزشی ساختهشده در زمین وقفی شادروان قیاسی نیاز ساکنان محله کلاتهبرفی را برطرف کرده است.شادروان حسینعلی قیاسی همیشه دوست داشت برای این محله کاری کند.
بانوان محله کلاته برفی سالهاست صبحها دور هم جمع میشوند و والیبال بازی میکنند.
در سرای نجاتیافتگان مولا علی (سنا) کارتنخوابهای متعددی زندگی میکنند که روزی به آخر خط رسیده بودند، اما با تلنگری کوچک و البته ارادهای قوی، حالا به انسانهایی مفید در جامعه تبدیل شدهاند.
اعضای سرای نجاتیافتگان مولاعلی (ع) معروف به «سنا» سهسالی میشود که هر چهارشنبه گرد هم جمع میشوند و به امید نجات همدردهای سابقشان غذا میپزند.
کارتنخوابها به من لقب «پادشاه کارتنخوابها» را دادهاند. بهگفته خودشان، همه، شماره من را برای روز مبادا در جیبشان دارند تا هر وقت بالاخره تصمیم به ترک گرفتند، تماس بگیرند و به «سنا» بیایند.