آقا و خانم کرمی توانستهاند با راهاندازی کارگاه هنری زمینه اشتغال فرزندانشان را فراهم کنند. کارگاهی که در آن از نقاشی بگیر تا سفالسازی و مجسمهسازی و حجاری روی سنگ انجام میشود.
محله کلاتهبرفی با حدود ۴ هزار نفر جمعیت از محلات شلوغ بولوار شاهنامه است. دلیل نامگذاری این محله پستی بلندیهای فراوانی که مدتزمان ماندگاری برف را در اینجا زیاد میکرده است. پیشه بیشتر مردم درگذشته، کشاورزی بوده و هنوز هم مهمترین کاربری اراضیاش همین است. بیشتر ساکنان کلاتهبرفی سنی مذهب و مهاجرانی از سیستان و بلوچستان هستند.

قاسم آخری میگوید: آخرین ارباب روستا ابوالقاسم سیدی بود. زمانیکه ما به اینجا آمدیم، مسجد را ساخته بودند، اما کوچک بود. زمین داشتیم، اما پول کافی برای بزرگکردن مسجد نداشتیم. مردم بهمرور پول میدادند و حاجیمعمار خدابیامرز ساختوساز مسجد را ادامه میداد.
شاید عدهای، علیرضا سربدارانِ را هر سال لنگته به تن با جلیقه و پیراهن در تلویزیون دیده باشند. وقتی در خیابان شاهنشاهی سال ۱۳۵۸ تهران ایستاده و دارد رای «آری» اش به جمهوری اسلامی را در صندوق آرا میاندازد.
حسن کریمیحسینآباد تعریف میکند: آن زمان، بهار و تابستان گله گوسفند را برای چِرا به روستای نجفی در محدوده چهارچشمه میبردم و خانهای اجاره میکردم و حوادث زیادی برایم اتفاق میافتاد.
سالن ورزشی ساختهشده در زمین وقفی شادروان قیاسی نیاز ساکنان محله کلاتهبرفی را برطرف کرده است.شادروان حسینعلی قیاسی همیشه دوست داشت برای این محله کاری کند.
بانوان محله کلاته برفی سالهاست صبحها دور هم جمع میشوند و والیبال بازی میکنند.
در سرای نجاتیافتگان مولا علی (سنا) کارتنخوابهای متعددی زندگی میکنند که روزی به آخر خط رسیده بودند، اما با تلنگری کوچک و البته ارادهای قوی، حالا به انسانهایی مفید در جامعه تبدیل شدهاند.