محله صاحب الزمان

محله
منطقه ۱

صاحب الزمان

محله صاحب‌الزمان کنونی پیش از انقلاب گوهرشاد نام داشت و در محل روستاهای قدیمی سناباد و سعدآباد ایجاد شده بود. قصه تغییر نام این محله با ساخت مسجد صاحب‌الزمان (عج) نسبت دارد. نیم‌قرن پیش، که بهاییت دین بیشتر ساکنان خیابان گوهرشاد بود، چهل نفر از دوستد‌اران اهل‌بیت (ع) با سردمداری حاج‌حسن ابطحی با ساخت مسجد خواستند مقابل ترویج بهاییت بایستند.

محله صاحب الزمان
کوچه زردی
کوچه زردی فعلی، نام قدیم کوچه توحید 6است که هنوز هم قدیمی‌ترها آن را به این نام می‌شناسند. این کوچه در محله صاحب الزمان(عج)قرار دارد. از زیبایی‌های این کوچه، وجود خانه‌های آجری قدیمی است که پرسه در آن آدمی را به گذشته‌ها می‌برد .برخی از اهالی می‌گویند یرقان یا زردی در مشهد در دوره قاجار از این کوچه شیوع یافته است به همین دلیل نام زردی روی آن مانده است. دو مسجد احمدی و مسجد جعفری از مساجد قدیمی این کوچه به شمار می‌‌رود.
کوچه قراول‌خانه
به گفته ساکنان قدیمی کوچه دانشگاه یک، این معبر تا پنج دهه قبل به کوچه قراول‌خانه معروف بوده است. وجه تسمیه آن هم بارویی گلی‌‌ بوده‌ ‌‌که ‌نگهبانی بیست‌وچهارساعته‌ داشته است. به گفته همان قدیمی‌ها، کارخانه قندی نیز در محل شرکت برق فعلی تا سال‌ها فعال بوده است. به‌ روایت ساکنان محله، خود مکان کارخانه قند هم پیش از احداث در زمان رژیم پهلوی، محلی برای بسته بندی مواد مخدر سنتی بود. این بسته‌ها ‌به دست کسانی می‌رسید که سهمیه دریافت کوپن تریاک داشتند.‌
مقاومت تا پای جان
کم‌سن و سال‌ترین اسیر اردوگاه پسری 10 ساله به نام علیرضا بود که به همراه پدرش برای دفاع از کشور عازم جبهه شده و در نهایت اسیر شده بودند. در ابتدا نگذاشتند که دشمن بفهمد با هم نسبتی دارند زیرا شکنجه‌هایشان بیشتر می‌شد اما کم‌کم این موضوع لو رفت. یکی از تلخ‌ترین خاطراتم برمی‌گردد به همین کودک! آن‌هم زمانی که پدرش را جلو چشمانش به شکل وحشیانه‌ای کتک می‌زدند و آن پسر کاری از دستش برنمی‌آمد و فقط غصه می‌خورد.
نقش ماندگار مشهد قدیم در راسته توحید
شاید بتوان ادعا کرد این محدوده، از کوچه‌‌های اطراف حرم بسیار زنده‌‌تر و روپاتر باقی مانده است. شاعرانه‌‌تر اینکه روی پیراهن این محله هنوز نقش مشهد قدیم باقی‌‌است؛ یعنی هنوز معماری‌اش نسبت به گذشته تغییر زیادی نکرده است و این را هم باید مدیون آن بود که پای تخریب و نوسازی چندان به این محدوده باز نشده است. البته تخریب‌‌ها به میدان شهدا و ابتدای خیابان توحید رسیده و میراث گذشته‌اش را به‌طور کامل برده است.
خیابان پیشین دانشکده ادبیات
خیابان اسرار یکی از معابر قدیمی منطقه ماست. از دهه30 تا 70این خیابان محل رفت و آمد دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی بوده است و این دانشگاه از سال 1377به محوطه دانشگاه فردوسی منتقل شد. اسرار پر از درختان سپیدار صدساله است و قدمت این معبر به بیش از 70سال می‌رسد. تا پیش از ساخت مجتمع تجاری آلتون، این خیابان راسته کفش‌فروشی بوده است.خیابان اسرار در محله سناباد قرار دارد و به معابر مهمی همچون خیابان دانشگاه21، مولوی، طاهری و منوچهری متصل است.
گل و مرغ، داستان شیدایی گل و بلبل است
هادی خورشیدی می‌گوید: گل و مرغ شرح عشق است و داستان شیدایی بلبل و مرغ در مقابل گل را توصیف می‌کند که کاملا با مضامین ادبیات ما مرتبط است. گل و مرغ یکی از گرایش‌های خاص نقاشی ایرانی محسوب می‌شود که از اواخر دوره صفویه نخستین نمونه‌های آن در فرهنگ ایران از سوی محمد شفیع عباسی، شاگرد برجسته رضا عباسی، آشکار شد و ظهور پیدا کرد.
تفریح مسجدی‌ها درو گندم بود
آقای تدین، حاج آقا سیدان را از قبل می‌شناختند. پس از اتمام ساخت مسجد به ملاقات حاج‌آقا سیدان رفتند و به ایشان گفتند که مسجد ما، امام جماعت ندارد و ما متفق‌القول به این نتیجه رسیده‌ایم که شما امام جماعت مسجد ما بشوید. در آن زمان روحانیون منبری‌ای همچون آقای سیدان که منبرهای بسیار پرباری داشتند و معروف بودند را برای مراسم‌های مختلف به تهران دعوت می‌کردند و به همین‌خاطر حاج آقا به آقای تدین گفتند شما شرایط من را می‌دانید، من نمی‌توانم قبول کنم چون امام‌جماعت باید هر روز جهت اقامه نماز در مسجد حاضر باشد و این امکان برای من نیست. آقای تدین بارها به سراغ حاج آقا رفتند و هربار ایشان جوابشان منفی بود. دفعه آخر آقای تدین عبا و عمامه خود را در‌آوردند و نشستند و به حاج آقا گفتند من از اینجا نمی‌روم تا شما جواب مثبت بدهید.حاج آقا سیدان تأملی کردند و گفتند قبول می‌کنم و چنین شد که فرد سرشناسی همچون حاج آقای سیدان، امام جماعت مسجدالجواد (ع) شدند.