درست پس از روز خاکسپاری همسر، بیبیمریم نیز در حالی که با کمک برادرانش، توانست اشهدش را بگوید، با جاری شدن «الله اکبر» بر لبانش، نزد همسر و فرزند شهیدش شتافت.
محله صاحبالزمان کنونی پیش از انقلاب گوهرشاد نام داشت و در محل روستاهای قدیمی سناباد و سعدآباد ایجاد شده بود. قصه تغییر نام این محله با ساخت مسجد صاحبالزمان (عج) نسبت دارد. نیمقرن پیش، که بهاییت دین بیشتر ساکنان خیابان گوهرشاد بود، چهل نفر از دوستداران اهلبیت (ع) با سردمداری حاجحسن ابطحی با ساخت مسجد خواستند مقابل ترویج بهاییت بایستند.

زهرا اژدری میگوید: خیلی از نوجوانان از دانشمندان و شهدا فقط اسمی شنیدهاند و هیچ شناختی درباره شخصیت آنها ندارند. وقتی درباره برخی از آنها صحبت میشود، تازه متوجه کارهای بزرگ آنها برای کشور و مردم، میشوند.
آذر خانم گلکار باید مسئولی، مشاوری، چیزی در سازمان بازیافت شود. این بانوی ۷۵ ساله چنان با مهارت زبالههایتر و خشکش را بستهبندی میکند که اصلا نمیتوانید فکر کنید این بستههای مرتب و آمادهشده، زباله است.
مادرشهید محمدرضا مجربی از ساکنان قدیمی سناباد میگوید: از روی ناآگاهی لباسهای بچهام را در آب قنات سناباد میشستم تا اینکه یک شب خواب دیدم میگویند در این آب حضرترضا(ع) را غسل دادهاند، دیگر لباسهای بچهات را نشور.
مغازهداران دروازهقوچان، عموقربان صدایش میکنند. جثه کوچکی دارد و چشمانش هم بسیار ضعیف است. همه دوستش دارند و اگر کمی دیر سرِ کار برسد، نگرانش میشوند.
انیسآغا درباره رسوم نوروزی مردم مشهد در قدیم میگوید: عدهای لحظه سالتحویل سکهای، یا چند دانه برنج یا یک گوخدا (خرخاکی)! در مشت میگرفتند یا کله جوجهخروس در جیب میگذاشتند تا ثروتمند شوند.
از مدرسهای که بیش از نیمقرن قدمت داشت و خیلی از بزرگان شهر روزگاری دانشآموزش بودند، اکنون تنها درِ چوبی سبز کم جان و چند بیت شعر بر در و دیوار اطرافش برجا مانده و باقی خاک است و خاک.