محله پایین خیابان

محله
منطقه ثامن

پایین خیابان

محله پایین خیابان

محله پایین‌ خیابان به‌ دستور شاه‌عباس اول صفوی به‌طول یک کیلومتر از حرم مطهر تا دروازه پایین‌خیابان ایجاد شد. از آن‌جا که بخش انتهایی خیابان اصلی شهر در این محله قرار داشت، مردم مشهد به این محله «ته خیابون» می‌گفتند. اکنون بسیاری از هتل‌های معروف مشهد در پایین خیابان قرار دارد.

محله پایین خیابان
وحدت 25، کوچه شیخ برپا
شیخ علی‌اکبر واعظ‌کرمانی، یکی از صدها واعظ زمان خودش(1261-1325) بودکه در مشهد منبر می‌رفت؛ مردی از پایین‌خیابان که همیشه سرپا سخن می‌گفت. به همین دلیل مردم او را به «شیخ برپا» می‌شناختند. اصالتش کرمانی بود و بعد از مهاجرت‌ به مشهد در خیابان وحدت۲۵ ساکن شده بود؛ کوچه‌ای که هنوز هم نواده‌های او در آن ساکن هستند.
«شیخ هادی»، سمسار محبوب ته‌پل‌محله
چندی پیش بود که تغییرنامش تصویب شد تا انگار نام محله‌ای که هرروز رنجورتر از گذشته می‌شود، دیگر وجود نداشته باشد؛ محله‌ای که زمانی در همسایگی نوغان، آخر شهر حساب می‌شد و چون در انتهای آن پلی روی کال قرار داشت، به آن ته‌پل‌محله می‌گفتند. پلی که ته شهر بود. حالا ما رفته‌ایم دنبال آدم‌ها و خانه‌هایی که هنوز در این محله مانده‌اند و قصه‌‌دار هستند؛ آن‌ها که انگار با بازگویی نام اشخاص و جای‌ها تاریخ را بازسازی می‌کنند.
ظروف مسی در سبد سوغات مشهد
درست در همان روزهایی که بعد از پایان جنگ تحمیلی مردم چشم به تغییر و خبرهای تازه داشتند، بازار مسگرها در ایران پر از خبرهای ناخوشایند بود. ظروف جدید‌تری وارد ایران شده بود که گفته می‌شد سبک‌تر و بهتر است. ظروف استیل و تفلون که نه‌تنها جا را برای ظرف‌های مسی تنگ کرد، بلکه کار و کاسبی مسگرها را هم کساد کرد. بارزترین زمین‌خوردگی مسگران در مشهد هم جمع‌شدن بازار مسگران محله عیدگاه بود؛ بازاری که امروز فقط نامی از آن مانده‌است.
پسرم گز می‌خرید و به دیدار مجروحان انقلاب می‌رفت
پسرم، جواد هم همیشه راهی تظاهرات می‌شد. او خیلی تلاش می‌کرد که حواسش به مردم تظاهرکننده هم باشد. بیشتر پول‌هایش را صرف خرید دستمال و آبلیمو می‌کرد تا زمانی که در درگیری‌ها گاز اشک‌آور می‌زدند، از آن‌ها استفاده کند. یک بار هم که به بیمارستان امام رضا (ع) تیراندازی شده بود، جواد کلی گز خرید. به خانه آمد و همه ما را جمع کرد که به دیدن مجروحان حادثه برویم. اعتقاد داشت که باید اعضای خانواده‌اش بدانند و ببینند که رژیم منحوس چه بر سر مردمانش می‌آورد.
۱۷شهریورشمالی ۷، کوچه‌ای با پنج حسینیه بی‌مانند
مشهد قدیم با اینکه به گستردگی امروز نبود، حسینیه‌ و تکیه‌های زیادی داشت. برای همین است که در کوچه‌پس‌کوچه‌های امروز اطراف حرم مطهر پر از ساختمان‌هایی با همین تابلوهاست که از قدیم به یادگار مانده‌اند. 17شهریورشمالی7 یکی از همین کوچه‌هاست؛ کوچه‌ای با پنج حسینیه که «مددیان» و «محمدسرخه» آن در مشهد خاص هستند.
حمامی که درآمدش وقف سوگواری امام‌حسین(ع) می‌شد
تا همین سی‌چهل سال پیش ثروتمندان مشهد اگر می‌خواستند خانه‌ای برای سکونتشان بخرند یا برای آینده سرمایه‌گذاری کنند، کوچه و خیابان‌های اطراف حرم مطهر انتخاب اول بود. از سر همین نیت، امروز رد و نشان خیلی از متمولان را می‌توان در این محدوده پیدا‌کرد. یکی از همین افراد حاج‌ابراهیم بود که 200سال پیش یکی از کوچه‌های پایین‌خیابان(شهیدنواب‌صفوی) به نامش شد؛ کوچه‌ای که امروز به چهارراه بزرگ و اصلی خیابان شهیدنواب‌صفوی تبدیل شده است و به‌جز حدود100متر که همچنان به نام این مرد نیک مشهدی است، چیزی از آن نمانده است.
نقش فاطمه سلیمی بر دنیای پهلوانی
نام فاطمه سلیمی به‌عنوان نقاش مشهدی چندان شناخته‌شده نیست، اما هنرش که از شرق به غرب و از شمال به جنوب ایران رفته است، چرا. از آن نظر که او به‌جای تکنیک‌های رایج نقاشی، تصمیم گرفت از شیوه‌ای روبه‌انقراض برای بیان هنرش استفاده کند و پس از آن به‌عنوان نخستین نقاش مشهدی ادوات ورزشی زورخانه شناخته شد؛ ادواتی مانند میل، ضرب و تخته‌شنا که از سال‌های دور نقاشی روی آن حذف شده بود و فقط رنگ می‌خوردند.