امیرسام شرکت، نوجوان دهههشتادی است که در کلاس دهم رشته ماشینافزار هنرستان شهیدمهدیزاده در خیابان آیتالله بهجت درس میخواند. آنچه او را خاص میکند، غنچه اشتیاقی است که از کودکی میان او و دوچرخه جان گرفته و اکنون به ثمر نشسته است. او یک ماه پیش در مسابقات کشوری رده سنی نوجوانان متولد1386 رتبه نخست دوچرخهسواری کوهستان را کسب کرده است تا از هماکنون گزینه حضور در تیمملی جوانان ایران باشد.
محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خردهمحلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمیگردد. آب خیابان و بیشترین قناتهای مشهد از این محله وارد شهر میشده و باغها و باغچههای اعیاننشینها را آبیاری میکرده است.

محله ای که خود در طول زمان هر روز کوچک تر از دیروز خود شده است آن چنان که در سده معاصر نه تنها با ایجاد خیابان و میدان طبرسی، بخشی از آن به محله «چهارسوی نوغان » تبدیل می شود، بلکه محلاتی چون «ته پل محله»، «جوادیه»،«حمام باغ»، « تکیه علی اکبری ها» و « بهاء التولیه» نیز از آن جدا می شوند تا به این ترتیب، امروز از آن محدوده وسیع تنها یک کوچه بزرگی معروف به راسته نوغان(حدفاصل میدان طبرسی و خیابان آیت الله کاشانی که از یک سو نوغان و از دیگر سو آیت ا لله کاشانی 6 خوانده می شود) باقی بماند.
اکنون شانزده سال از آن سکانسهای تلخ ورشکستگی و شکایتهای پشت سرهم طلبکارها گذشته است و حسینآقا راههایی برای فراموشی آن تراژدی زندگیاش طراحی و اجراکردهاست: «روزهای سخت آن سالها به من یاد داد که هوای آدمهایی را که در روزهای سخت زندگیشان گیر کردهاند، داشتهباشم.»
غلامحسین رجبزاده که به اعتبار شناسنامهاش متولد سال1314 و تاریخی زنده است، برایمان از روزهایی که گذرانده است و دیروزِ کوچه معروف دریادل با نام مهدیه میگوید که تا پیش از آمدن او بهجای ردونشان خانه و خیابان و اهالی فقط زمینهای بایر و کشاورزی پیدا بود.
برای آموزش به تهران رفت و از وقتی برگشت، در مغازه برادرش که بعدها به او واگذار شد، مشغول دوختودوز شد.سیدعباس به شعر علاقه زیادی داشت. ارادتش بهحدی بود که لابهلای برشکاری و پای چرخ خیاطی، هرگاه خسته میشد، به دیوان حضرت حافظ و سعدی پناه میبرد. گاه آنچنان در ابیات عاشقانه و عارفانه ذوب میشد که وقتی به خودش میآمد، ترانهای سروده بود! اشعاری که هنوز چاپ نشدهاند.
از زمانی که اطراف بالاخیابان را باغها پرمیکردند، خیلی سال گذشتهاست و امیرحسن میری برای گفتن از قدیم کوچه به همین باغها اشاره میکند: در دهه1330 وقتی قبض آب به خانه ما در کوچه بینادل میآمد، در قسمت نشانی نام باغ اعتضاد همراه با پلاک و فرعی نوشته شدهبود. گویا در گذشتههای دور این محدوده باغهای اعتضاد رضویها بود.
این جملات روایت مردی است که در کوچههای سرشور و خیابان خسروینو کودکی کرده و در بزرگسالی هم کاسبی را در همین محدوده تجربه کردهاست؛ کسیکه بیش از شصتسال در مسجد ملاحیدر از هیچ خدمتی دریغ نکرده است. حاجعلی امینیان، متولد1314 در مشهد و از اعضای هیئتمدیره و ستون اصلی این مسجد در گزارش پیشرو، از این خیابان و تنهامسجدش میگوید که به نام ملاحیدر تابلو خورده است.