محله بالاخیابان

محله
منطقه ثامن

بالاخیابان

محله بالاخیابان

محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خرده‌محلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمی‌گردد. آب خیابان و بیشترین قنات‌های مشهد از این محله وارد شهر می‌شده و باغ‌ها و باغچه‌های اعیان‌نشین‌ها را آبیاری می‌کرده است.

محله بالاخیابان
کوک‌های منظم خیاط خوش قریحه
برای آموزش به تهران رفت و از وقتی برگشت، در مغازه‌ برادرش که بعدها به او واگذار شد، مشغول دوخت‌ودوز شد.سیدعباس به شعر علاقه زیادی داشت. ارادتش به‌حدی بود که لا‌به‌لای برش‌کاری و پای چرخ خیاطی، هرگاه خسته می‌شد، به دیوان حضرت حافظ و سعدی پناه می‌برد. گاه آن‌چنان در ابیات عاشقانه و عارفانه ذوب می‌شد که وقتی به خودش می‌آمد، ترانه‌ای سروده بود! اشعاری که هنوز چاپ نشده‌اند.
کوچه بینادل،باغ اعتضادی که ترک‌ها ساکنش شدند
از زمانی که اطراف بالاخیابان را باغ‌ها پر‌می‌کردند، خیلی سال گذشته‌است و امیرحسن میری برای گفتن از قدیم کوچه به همین باغ‌ها اشاره می‌کند: در دهه1330 وقتی قبض آب به خانه ما در کوچه بینادل می‌آمد، در قسمت نشانی نام باغ اعتضاد همراه با پلاک و فرعی نوشته شده‌بود. گویا در گذشته‌های دور این محدوده باغ‌های اعتضاد رضوی‌ها بود.
خانه‌ای که مسجد حیدر شد
این جملات روایت مردی است که در کوچه‌های سرشور و خیابان خسروی‌نو کودکی کرده و در بزرگ‌سالی هم کاسبی را در همین محدوده تجربه کرده‌است؛ کسی‌که بیش از شصت‌سال در مسجد ملاحیدر از هیچ خدمتی دریغ نکرده است. حاج‌علی امینیان، متولد1314 در مشهد و از اعضای هیئت‌مدیره و ستون اصلی این مسجد در گزارش پیش‌رو، از این خیابان و تنهامسجدش می‌گوید که به نام ملاحیدر تابلو خورده است.
کوچه حمام بهاءالتولیه (رضوان13)،حیطه وقفیِ علی‌خیاط
دویست سال قبل، وقتی علی خیاط بخشی از زمین‌های ته‌پل‌محله را خرید، هنوز کشاورزی بیخ گوش مردم این محدوده جریان داشت. او همان زمان زمین‌هایش را در رضوان13 به باغچه تبدیل کرد و مردم آن را به «حیطه علی‌خیاط» می‌شناختند. قبل از فوتش هم وقفشان کرد با شرط اینکه تا سی‌سال به‌ازای متری یک‌قران به مردم اجاره داده شود و پولش در تابستان برای خرید یخ سقاخانه اسماعیل‌طلا صرف شود. بعد از آن هم با ساخت خانه، دست نیازمندان گرفته شود. با همین نیت خانه‌های زیادی ساخته می‌شود. که در طرح نوسازی، بخشی خراب شده است.
شهیداندرزگوی11، کوچه‌ای به نام ملای قرآن
طبق شنیده‌های حاج‌آقا امینی،‌ یکی از قدیمی‌های خیابان خسروی‌نو، ملاحیدر در دوره قاجار به مسجدی‌ها عربی و قرآن می‌آموخت و این محل به نام او مشهور شد. گویا آن زمان مسجد، خانه‌ای کوچک و قدیمی بود که حاج‌محمدعلی اتحادیه‌قراجه‌داغی بخشی از زمین خانه‌اش را وقف آن کرد و وقتی در سال 1299شمسی فوت‌کرد، طبق وصیتش داخل مسجد به خاک سپرده شد.
امام‌حسین(ع) زائرانش را نشان کرده است
حاج‌محمد اخوان و رفقایش در محله بالاخیابان نیز از آدم‌هایی هستند که اسباب رسیدن دل‌دادگان اباعبدالله الحسین(ع) به آن تربت اعلا هستند. آن‌ها هرسال دور هم جمع می‌شوند و تعدادی از افراد نیازمند آرزوبه‌دلی را که تاکنون زیارت کربلا نصیبشان نشده است، با همراهی خیران به راهپیمایی اربعین گسیل می‌کنند. امسال آن‌ها نزدیک به سیصد نفر را راهی کربلا کردند.
فرش قرمزی که برای نماز اول وقت پهن می‌شود
اینجا سرای «عالی» است؛ پاساژی در حاشیه خیابان شهید اندرزگو، حوالی ورودی باب‌الجواد حرم رضوی که در سال‌های دور چند پارچه‌فروش‌ بنای آن را ساختند و مشغول کسب و کار شدند. آن‌زمان 24نفر از صنف قماش‌فروشان که پیش از این اطراف حرم امام‌رضا(ع) بُنکدار بودند، هسته اولیه را تشکیل ‌دادند. از همان ابتدا تمام فکر و ذکرشان نماز اول‌وقت بود. یکی از این 24نفر، حاج عباس پورزرندی بود که حالا در نود و چند سالگی خانه‌نشین شده است.