پدر شهید امجدی دوست داشت کاری کند که خانه پدریاش در جوار بارگاه حضرترضا (ع) آباد شود و همیشه زنده و پویا بماند.
محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خردهمحلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمیگردد. آب خیابان و بیشترین قناتهای مشهد از این محله وارد شهر میشده و باغها و باغچههای اعیاننشینها را آبیاری میکرده است.

حاجی هاشمیان همان فردی است که نامههای محرمانهای که زائران برای امامرضا(ع) نوشتهاند و داخل ضریح انداختهاند را در مغازهاش مانند گنجی نگه میدارد.
رشته سراجی مخصوص کارهای چرمی برای تولید کیف زنانه و مدرسه، کیف پول، کلاه و لباسهای چرمی است. البته روزهای اولی که وارد این رشته شدم، حس خوبی نداشتم. خیال میکردم به رشتهای با آینده نامعلوم آمدهام، اما کمی که گذشت، فهمیدم رشته سراجی کارآمد است.
بزرگترین پشتوانه ما، مرام و درستی حاجی بود که در مدت کمتر از ۲۵سال بیوقفه در زمینه کار و صنعت رشد کردیم و توانستیم در حد توان و بضاعت دست خیلیها را بگیریم.
محسن صباغیانطوسی که اکنون واپسینروزهای شصتویکسالگیاش را پشت سر میگذارد، یکی از مهندسان تأثیرگذار در طراحی رواقهای حرم رضوی است. خودش یکی از پروژههای کاری ماندگارش را «رواق امام (ره)» میداند.
اشرف خانم شهادت سید کاظم را همان شب در خواب دیده بود. او کاظم را دیده بود که با نیمه بدنش درحالیکه میخندد به سوی آسمان میرود.
در و دیوار این خانه با عطر و بوی مادربزرگ و پدربزرگ و همسایههایی که مدام در پی خیررسانی به هم بودند، عجین شده بود. وقتی صحبت آن روزها را میکند، چهرهاش خندان و دهانش شیرین میشود. هنوز هم با خاطره همان آدمها و حالوهوایی که در آن بزرگ شده و خو گرفته، دلخوش است. علی علماخباز، یکی از قدیمیهای تهپلمحله، با خاطراتش ما را به نیمقرن پیش میبرد و روایتهای جذابی درباره جریان مهربان زندگی به تصویر میکشد.