زینب آلبوبیری، ساکن محله کوی کارگران است که عشق برایش خلاصه میشود در دو چیز؛ مامایی و حضرت امیرالمؤمنین! دو وجه متفاوت شخصیت او به هم پیوند میخورد تا دلبستگیاش به حضرت امیر را در قالب رشتهاش نشان بدهد. زینب حدود ۳ سال در هر ماه ۱۰ روز، زیر سایه حضرت پدر زندگی کرده است. اتاقش رو به گنبد مولا بوده و هر صبح با سلام به حضرت به مطب رفته و مشغول ویزیت رایگان بیماران در درمانگاه آستان مقدس علوی شده است.
پیشینه این محدوده به قرنها قبل ازسکونت کارگران کارخانه نخریسی برمیگردد. دستکم از سال ۱۰۷۸ قمری نام «گلخطمی» در متونتاریخی آمده است. هویت محله کارگران بهواسطه سکونت کارگران کارخانه نخریسی در سالهای آخر دهه۵۰ شکل گرفت. این محله نزدیک به چهارصد کوچه بنبست دارد که در میان محلات مشهد خاص است.

صدای فرزکاری و برش آهن در فضا پیچیده است و توجه من را به خودش جلب میکند. مسیر خودم را به سمت صدا کج میکنم، تعدادی کارگاه در و پنجرهسازی را میبینم که برخی از آنها مشغول به کار هستند. برادههای گداخته آن در هوا پرت میشود و تصویری زیبا به چشم میآید. از کارشان که میپرسم متوجه میشوم سابقه تولید در و پنجره در محله کوی کارگران به حدود 70سال قبل باز میگردد.
از چند روز قبل از محرم به یادش هستم و از خودم میپرسم: «امسال چه خبر است؟ آیا ننه با پایی که دیگر به اختیارش نیست و بنیه جسمی کمش میتواند امسال از پس این مشقت بر بیاید؟» کار راحتی نیست که 16 دیگ شله را بار بگذارد. گرچه کار دیگهای امام حسین(ع) را نوههایش انجام میدهند، ولی باز هم پیرزن که حالا تقریبا از پا افتاده کنارشان هست و شخصا بر اوضاع نظارت میکند تا همه چیز باب دل خودش باشد.
خانه 2 شهید در خیابان یاران، نگین محله است که بر پیشانی یاران 23 خوش نشسته است. 2شهید حسن و حسین غفوریان در 29 مهر 1363 و24 فروردین 1362 در دفاع از میهن به شهادت میرسند تا 2 پسر بزرگتر خانه خیلی زودتر از پدر و مادرشان ترک دنیا کنند و رخت آخرت بپوشند. پدر به یادبود پسرها روضهای را بعد از شهادتشان در ماه صفر برپا میکند که سالها پس از وفات خودش هم ادامه مییابد.
فاطمه محمدیان سالهاست در محله پروین اعتصامی زندگی میکند. حدود 8ماه است که همسرش مرحوم محمود علییاری؛ مرد جانباز این خانه را به دست خاک سپردهاند. بانوی خانه که سالها بار بیماری همسرش را به دوش کشیده است، امسال تصمیم میگیرد کاری کند کارستان. او مصمم میشود برای مشارکت در روضهها و برای شادی روح مرد خانه از ابتدای ماه محرم تا پایان صفر ماسک روضههای محله را مهیا سازد.
مهدی برزگر امام جماعت 28 ساله مسجد ابالفضلی گل خطمی محله کوی کارگران است. زندگی مشترک او ومطهره جاویدی در آستانه ده سالگی است. سالها پیش زندگی آنها در فرود ناباروری قرار میگیرد و با مخاطره روبهرو میشود. مطهره و مهدی اما ماجرایی که برای بسیاری از خانوادهها پذیرفتنی نیست به فراز زندگیشان بدل میکنند و با پذیرش کوثر و راحیل به فرزندی آن را به اوج میرسانند.
او در یک اتاق کوچک در منزلش کیفهایی تولید میکند که از شهرهای مختلف کشور سر در میآورند. بسیاری از افراد جویای کار در منزل نشستند و منتظر یک فرصت برای کسب درآمد هستند، اما برخی با بهره بردن از حداقل امکانات و هنر خود درآمد کسب میکنند.