صندوق خاطرات

«چهنو» به روایت قدیمی محله
سیزده‌سالم بیشتر نبود که مرحوم علی‌اصغر عابدزاده تصمیم گرفت مسجد رضویه را بسازد. من هم شاگرد حاج‌مرتضی بنّا شدم و کنار او خشت اول مسجد را گذاشتم.
غذای عزا و عروسی آبگوشت بود
وقتی در سمزقند عروسی یا عزایی بود، همه اهالی وظیفه خود می‌دانستند که در مراسم حضور یابند. به‌همین‌دلیل غذای عروسی و عزا آبگوشت بود.
چله نشینی به سبک دانشجویان بنیاد امید ایرانیان
در باور گذشتگان، رنگ سرخ، رنگ رفتن و فراز آمدن روشنایی در غروب آفتاب و سپیده‌دمان است که در آیین مهر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.
حاج‌حسین باغبان، تاریخ زنده مشهدقلی است
سین اژدری معروف به حاج‌حسین باغبون از باغبان‌های قدیم محله مشهدقلی است. او ۸۲ سال دارد. خاطرات حاج‌حسین از مشهدقلی به دورانی برمی‌گردد که این محله سه قلعه داشت.
‌شب‌نشینی شیرین ریش‌سفیدها در شب یلدا
شب‌چله‌ها آن‌قدر برف می‌بارید که همه حیاط خانه سفید می‌شد. گاهی بچه‌ها شاد و سرخوش برای اینکه ما راحت رفت‌و‌آمد کنیم تونل برفی درست می‌کردند.
از زمستان سرد «جیگی‌جیگی» تا گرمی شب چله
۶۶ سال است که محمد‌علی توانایی، ثامنی است. همین است که از گوشه‌گوشه محلات این قسمت شهر، گفتنی‌های زیادی دارد.
فصل چغندرکشی، زمان غوغای محله کارخانه قند بود
برخلاف حالا که خودرو‌ها برای تعویض پلاک در محله کارخانه قند صف می‌کشند، در قدیم کامیون‌ها و گاری‌های حمل چغندر قند در طول این خیابان به خط بودند.