صندوق خاطرات

از زمستان سرد «جیگی‌جیگی» تا گرمی شب چله
۶۶ سال است که محمد‌علی توانایی، ثامنی است. همین است که از گوشه‌گوشه محلات این قسمت شهر، گفتنی‌های زیادی دارد.
فصل چغندرکشی، زمان غوغای محله کارخانه قند بود
برخلاف حالا که خودرو‌ها برای تعویض پلاک در محله کارخانه قند صف می‌کشند، در قدیم کامیون‌ها و گاری‌های حمل چغندر قند در طول این خیابان به خط بودند.
برادران اطمینان شعبه مشهد تی‌بی‌تی را تاسیس کردند
«تی‌بی‌تی» شاید واژه گمنامی برای من و شما باشد، اما خیلی از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما هنوز هم که می‌خواهند آدرسی را در حوالی چهارراه میدان‌بار تا چهارراه‌ابوطالب بدهند، از تی‌بی‌تی کمک می‌گیرند.
شام غریبان؛ رسم آشنای اهالی مشهدقلی
بیش از ۵۰ سال است که حاج صفدر احمدی تمام خرج شام شب تاسوعا را یک‌نفره به‌عهده دارد و حتی یک سال هم نشده که هیئت ابوالفضلی‌ها بدون شام بماند.
۷۰ سال تعزیه‌خوانی؛ از سکینه خوانی تا کارگردانی
«محمدامین دیانی» می‌گوید: گاهی سکینه (س) می‌شدم و گاهی شمر. چنان در نقشی که ایفا می‌کردم، غرق بودم که متوجه نبودم اطرافیانم مرا زیرنظر دارند.
اسماعیل امکانی، آخرین زنجیرباف سنتی مشهد بود
اسماعیل امکانی‌مقدم، عمری را به آهنگری گذراند، اما آنچه او را سخت کرده بود، آهن و آهنگری نبود؛ بی‌کسی و تنهایی بود. آهن، تنها سهم او از زندگی بود. دست‌های گرم او از هر ورق آهن سرد چیزی می‌ساخت.
خاموشی بازار تنورمال‌های شهرک شهیدرجایی
علی آشام از اولین تنور‌سازان مشهدی است که پیشترها آرزو‌ها و رؤیا‌هایی برای شغلش داشت. حالا اما کارگاهش دارد نفس‌های آخر را می‌کشد.