ادیبالممالکفراهانی وقتی برای تصدی موقوفه خانوادگی قائم مقامیها به مشهد میآید، نخستین روزنامه مشهد را با عنوان «ادب» منتشر میکند؛ او یک سیاستمدار زبده و شاعری توانا در سبک عراقی نیز است.
میرمرتضی الموسوی که بعدها فامیل رویینتن برای خود انتخاب کرد و در روسیه در کار چاپ سابقه کار داشت، نخستین دستگاه حروفی چاپ را به مشهد آورد. او چاپخانهاش را با نام توس در بازار دایر کرد.
علیاکبرخان آزادی، معروف به «گلشن آزادی»؛ شاعر، روزنامه نگار، نویسنده است که اسمش با تاریخ مطبوعات مشهد گره خورده؛ با روزنامه های آزادی، فکرآزاد و مهرمنیر.
سال ۶۱؛ سیل و طوفان صدها خانه را در مشهد ویران کرد، کمر صدها اصله درخت را شکست و سبب شیوع بیماریهای فراوانی در شهر شد.
سمانه رحیمی در ۱۳سالگی به عنوان مربی احکام در کانون فعالیت میکرد و توانست در چاپ دو نشریه «صراط» و «پرواز» نقش مهمی داشته باشد.
علیاصغر آذری غیر از اینکه خبرنگار بود، قدیمیترین نمایندگی مطبوعات را در مشهد داشته است. او بعد از ۵۵ سال که از کار بازنشسته و خانهنشین شد همه خاطراتش را در مغازهای کوچک در بولوار طبرسی دوم گردهم آورد.
خیلی از اهالی او را «علی اطلاعاتی» و «خبرنگار محله» صدا میزنند. اما «علی حیدرنیا» نه روزنامه نگار است و نه خبرنگار، فقط یک آرایشگر قدیمی است که سعی میکند از اخبار روز و حال همسایهها خبر داشته باشد.






