کار خیر، کوچک و بزرگ، مرد و زن، مسلمان و غیرمسلمان نمیشناسد. در زندگی همه ما زمانهایی بوده که نیازمندی را کمک رساندهایم. زمانهایی که بنا به شرایط فراهمآمده مثل تلنگرها، یادآوری دوستان، اقدامهای خیر گروهی و... بهصورت مقطعی در این مسیر خداپسندانه و انساندوستانه قرارگرفتهایم، اما در این میان کسانی هستند که نیاز به این تلنگرها و یادآوریها ندارند.
لازم نیست کسی آنان را به این سمتوسو ترغیب و انگیزههایشان را تقویت کند، آنها طبق یک قرارداد نانوشته با خود، همه عمرشان را وقف دیگران میکنند و هیچگاه از این موضوع غافل نمیمانند. نه نیاز به تشویق دیگران دارند و نه از پنهانماندن کارهای خیرشان بیانگیزه میشوند.
مقصود این افراد چیز دیگری است. جواد رضایی از همین نوع آدمهاست. پزشک خیّری که توسط مردم به ما معرفی شد تا در جریان کارهای انساندوستانه او از جمله معالجه رایگان بیماران و تهیه جهیزیه برای نوعروسان قرار بگیریم و البته همه اینها جزئیاتی شنیدنی دارد که در مصاحبه پیشرو آمده است.
جواد رضایی که حال پیشوند دکتر به نامش اضافه شده متولد ۱۳۴۲ در علیآباد کتول از شهرهای شمالی ایران است.
از زادگاهش خاطرات زیادی ندارد؛ چراکه در پنجسالگی به خاطر شغل پدرش که راننده بوده، به مشهد مهاجرت میکنند و در چهارراه میدانبار ساکن میشوند. او دوران نوجوانیاش را تا پایان مقطع دبیرستان در همین محله میگذراند. فارغالتحصیلشدنش در رشته علوم تجربی از دبیرستان شهید فرازی مصادف میشود با آغاز جنگ ایران و عراق.
اینطور میشود که جوانی رضایی با قبول وظیفهاش در دفاع از کشور شروع میشود. سال ۶۱ بهعنوان رزمنده، عازم جبهههای نبرد میشود و حالا هفت سال حضور در این میدان را به عنوان یکی از نیروهای سپاه در کارنامه خود دارد.
با پایان یافتن جنگ در کنکور سال ۶۸ شرکت میکند و موفق میشود با سهمیه رزمندگان رتبه ۱۲۰۰ را کسب کند؛ رتبهای که پای او را به دانشگاه علومپزشکی بیرجند بازمیکند. هفت سال بعد با اتمام دوران تحصیلش در رشته پزشکی عمومی و در سال ۷۵ به مشهد برمیگردد و در محله رازی ساکن میشود.
درباره آن روزها میگوید: «بعد از پایان درسم در سال ۷۶، به عنوان یکی از پزشکان درمانگاه امامحسین (ع) واقع در چهارراه مخابرات پذیرفته شدم و در همان موقع ریاست درمانگاه نیز به من محول شد.»
محدوده کال زرکش در امیرآباد یکی از مناطق شهر است که کمبودهای فراوانی دارد؛ محدودهای که فقر فرهنگی دارد و ساکنانش وضع اقتصادی مناسبی ندارند. اینجا همان نقطهای است که رضایی ستون کارهای خیرش را بنا کرده و از سال ۸۲ تاکنون خدمترسان مردم در حوزه طبابت در یکی از حسینیههای آنجاست.
او میگوید: «اولینبار از سوی خیریه منتظران ولیعصر (عج) درخواست دادند تعدادی از بیماران ساکن کال زرکش را که تحت حمایت این خیریه نیز بودند، رایگان درمان کنم. این بهانهای شد تا به این محله سربزنم و ویزیت بیماران را در حسینیهای که وقف یکی از ساکنان همان محله است آغاز کنم.»
این هممحلهای ما در دورانی که کارمند سپاه پاسداران بوده، هفتهای یک روز از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۹ شب برای معاینه بیماران به کال زرکش سر میزده است. بعد از بازنشستگی ساعات کارش را افزایش میدهد و درحالحاضر هر سهشنبه به همراه یک پزشک دیگر و دوپرستار از ساعت ۹ تا ۴ بعدازظهر به طور رایگان به بیماران آنجا خدمت میکند.
خیّری که سالها قبل بخشی از منزلش را برای ساخت حسینیه در کال زرکش وقف کرده، همان کسی است که از ابتدای ورود دکتر رضایی به این محله، روزهای سهشنبه نام بیماران را یادداشت میکند تا دکتر و همکارانش از راه برسند و آنها را به نوبت ویزیت کنند.
روزهای سهشنبه چند کارتن دارو با خودمان میبریم و بعد از ویزیت بیماران به صورت رایگان در اختیارشان میگذاریم
آنطور که دکتر رضایی میگوید اوایل بین ۶۰ تا ۸۰ بیمار را در همان یک روز پذیرش میکرده و حالا تا ۱۲۰ نفر افزایش یافته است. یکی دیگر از کارهای انساندوستانه رضایی، اهدای دارو به بیماران نیازمند است.
او دراینباره توضیح میدهد: «روزهای سهشنبه چند کارتن دارو با خودمان میبریم و بعد از ویزیت بیماران به صورت رایگان در اختیارشان میگذاریم و اگر هم نمونهای را نداشتهباشیم هفته آینده تهیه میکنیم و به دستشان میرسانیم.» به گفته دکتر، بیشتر داروها را مردم اهدا میکنند و در مواقعی هم خودش.
این دکتر خیّر محله ما فقط به منطقه کال زرکش برای ویزیت رایگان بیماران اکتفا نکرده بلکه در مطب خودش که در محله رازی قرار دارد برای تعداد زیادی از بیماران بدون دریافت هزینهای نسخه میپیچد.
او اینگونه توضیح میدهد: «هرکسی به مطبم مراجعه و عنوان کند که از سوی خیریه معرفی شده یا توان پرداخت هزینه را ندارد، به طور رایگان ویزیتش میکنم که ماهیانه به ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر هم میرسد.»
از او جویا میشویم که آیا ترسی از سوءاستفاده بعضیها برای ویزیت رایگان ندارد؟ کسانی که ممکن است به دروغ خودشان را جای افراد بیبضاعت جابزنند؟ او در پاسخ میگوید: «آدم باید کلی سرشکسته شود تا بگوید پول ندارم؛ به همین خاطر هیچ وقت فکر نکردهام که کسی قصد سوءاستفادهکردن داردیا میخواهد سرم کلاه بگذارد. اگر هم کسی باشد که در قبال اعتماد من سرم را کلاه بگذارد در بند آن نیستم.»
مطبش منشی ندارد این را همان وقتی متوجه شدیم که وارد محل کارش شدیم. درِ اتاقش باز بود و با خارجشدن بیمار، نفر بعدی داخل میرفت.
خودش در اینباره میگوید: «مدتی پیش منشی داشتم، اما پس از گذشت چند هفته تصمیم گرفتم تنها کار کنم؛ چراکه حضور منشی این تصور را برای بیماران ایجاد میکرد که باید حتما پول پرداخت کنند.» حالا او خودش هزینه ویزیت را از بیمارانی که تمایل به پرداخت آن دارند دریافت میکند آنهم در حالیکه حق ویزیتش نصف تعرفه فعلی پزشکان است.
دکتر رضایی دست خیری هم در کمک به روستاهای محروم دارد. این کار او از بیش از یک دهه گذشته -که هنوزکارمند سپاه بوده- تا به امروز ادامه داشته است. طبق همین برنامه مداوم او هرساله همراه با چند نفر از دوستان پزشکش به سه یا چهار روستا سرمیزند و با همراه داشتن دارو بین ۱۰ تا ۲۰ روز را به مداوای مردم میپردازد.
حرف از روستا که به میان میآید خاطراتش را تا حدود سالهای ۸۸ به عقب برمیگرداند؛ سالهایی از زندگیاش که در روستاهای سراوان سپری شده است. همان چهار سالی که باعث آشناییاش با شهید شوشتری میشود و بعد موفق میشوند به همراه هم در این منطقه درمانگاهی راه بیندازند و آمبولانسی هم بخرند.
بعد از مدتی فعالیت در محدوده کال زرکش و آشناشدن با وضعیت زندگی ساکنان آنجا با کمک همسرش تصمیمات جدیدی میگیرد؛ این میشود که خیریه سیدالشهدای قاسمآباد را در سال ۸۶ راهاندازی میکنند و بعد از آن با حضور در جلسات قرآنی، کمک خیّران را برای یاریرساندن به نیازمندان جمع میکنند.
از همان ابتدای کار، تهیه جهیزیه برای نوعروسان این محدوده را هدف خود قرار میدهند و بعد از شناسایی ۳۰ زوج که زندگی مشترکشان معطل تهیه وسایل خانه بوده، با کمک مردم وسایل آنها را جور کرده و میفرستند خانه بخت.
این خیریه تا به امروز ۵۰۰ سری جهیزیه برای نوعروسان نیازمند تهیه کرده و برنامه سالیانهاش را بر تهیه بیش از ۴۰ سری جهیزیه گذاشته است؛ این خیریه همچنین ۱۵۰ نفر را تحت پوشش خود دارد که در مناسبتهای خاص همچون اعیاد، ماه رمضان و مدارس بستههای کالا را در اختیارشان قرار میدهد.
از دکتر میپرسیم آیا بین درمان بیمارانی که رایگان ویزیت میشوند با بیمارانی که هزینه درمان را میپردازند تفاوتی وجوددارد؟ او در پاسخ میگوید: «بهعنوان یک پزشک، درمان افراد برایم فرقی نمیکند، اما از آنجا که سائل فرستاده خداست و باید آن را بیشتر تحویل گرفت برای بیماران کمبضاعت اهمیت ویژهای قائل هستم، درمان این بیماران را وظیفه خودم میدانم و بابت پول نگرفتن از آنها منتی سرشان نمیگذارم.»
حدود ۱۷ سال است که ساکن منطقه ما شده است و از همنشینی با اهالی محله رازی رضایت دارد. گذشت این همه سال از او «معتمدی» برای اهالی محلهاش ساخته است و طبق گفته خودش مردم او را بهعنوان پزشک خانواده میشناسند.
دکتر رضایی نه تنها با تعدادی از ساکنان محله رفتوآمد دارد و بیشتر آنان را به چهره میشناسد بلکه بیمارانی از بین همسایگان قدیمش دارد که با وجود نقل مکان از این منطقه، اما هنوز هم برای درمان به او مراجعه میکنند.
او «معتمد» اهالی محلهاش است و طبق گفته خودش مردم او را بهعنوان پزشک خانواده میشناسند
خلاصه زندگی خانوادگی پزشک محله ما اینگونه است: «در اوایل دهه ۶۰ در همان دورانی که در جبهه فعالیت میکند با بانوی طلبهای ازدواج میکند که حاصلش دو دختر و دو پسر میشود. فرزند دومش با قبولشدنش در دانشگاه به دنیا میآید و از همان زمان مجبور میشود برای تامین مخارج زندگی هم کار کند و هم درس بخواند.»
انتهای گفتگویمان از انگیزهاش در انجام این همه کار خیر میپرسیم و او که دلیل همه کارهایش را به نعمتهایی که خدا داده و مسئولیتی که در مقابل آنها دارد مربوط میداند، میگوید: «انسان در برابر هرنعمتی که خدا به او بخشیده است باید زکاتی بپردازد و زکات سلامتی هم در خدمت کردن به مردم است.»
به گفته او خدمتکردن به مردم عملی نیست که فرد تلاش کند تا انجامش دهد بلکه توفیقی است که خدا به بندهاش میدهد؛ و خدا هم لطفش را شامل حال دکتر رضایی کرده تا با استفاده از علم و تخصصش کمکرسان نیازمندان باشد.
* این گزارش چهارشنبه، ۹ بهمن ۹۲ در شماره ۸۸ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.