سکوت شب که همه خانه را پر میکند، چراغ کار کوچکش را روشن میکند. قلم در دست میگیرد و نقطهنقطه بر صفحهای میزند که قرار است تبدیل به تصویری از هنر نگارگری شود. به قول خودش کُنجنشین است و هنرش را در خلوت، قلم میزند.
سمانه دوستینیا هنرمند محله آزادشهر است که آثار متعدد نگارگری دارد. او ایوان طلا، سقاخانه، معراج رسول گرامی اسلام (ص)، بتشکنی حضرت ابراهیم (ع) را نگارگری کرده است.
دوستینیا تا کنون آثارش را در نمایشگاههای متعدد خارج از کشور عرضه کرده است و سفارشهای مختلفی نیز از زائران و گردشگران خارجی داشته است. یک دغدغه میان صحبتهای این هنرمند موج میزند و آن، این است که هنر ایرانی را زنده نگه داریم و با مفاهیم اصیل آن، سوغاتهای هنری کوچک و قیمت مناسبی تولید کنیم که به هر شهری رسید، افراد با دیدنش یاد فرهنگ غنی ایرانی بیفتند.
از کودکی نقاشی را دوست داشت. بزرگتر که شد، آثار استاد فرشچیان را با مدادرنگی میکشید، اما نمیدانست هنری به نام نگارگری وجود دارد. اصلا این نام به گوشش نخورده بود. دوستی داشت که در هنرستان و رشته فرش تحصیل کرده بود. موقع انتخاب رشته به همان هنرستان رفت و دنبال رشتهای بود که با رنگ و نقش سروکار داشته باشد.
مشاور هنرستان به او پیشنهاد رشته هنر ایرانی را داد. همین عنوان ایرانیبودن، او را جذب کرد. آنجا هم هنوز نمیدانست دارد سر از رشته نگارگری درمیآورد؛ فقط میدانست که از طراحی فرش عمیقتر است. سال۷۸ که تحصیلش در هنرستان را شروع کرد، تازه با مفهوم نگارگری آشنا شد.
سمانهخانم تعریف میکند: در هنرستان استادان خیلی خوبی داشتم. استادرزاقی من را به استاد احسان افشار معرفی کردند و از آنجا بود که با کمک این دو وارد این عرصه شدم.
او ازطریق مربیاش افشار با آثار استاد فرشچیان، نگارگری کلاسیک و معاصر آشنا میشود، بعد هم در هجدهسالگی سر از خانه ملک درمیآورد و تا سال۹۳ در آنجا میماند. او در خانه ملک تذهیب و گل و مرغ و تشعیر را بهصورت خودآموز یاد میگیرد و بهخاطر مقامهایی که تا این سالها در جشنوارهها و مسابقات هنری کسب کرده بود، به کارگاه آستان قدس دعوت میشود.
سمانهخانم میگوید: سال۹۰ در آستان قدس کارگاهی برای احیای آثار موزه آستان قدس و موزه ملک تهران دایر شده بود و من و هنرمندان دیگری در این کارگاه مشغول شدیم.
او به واسطه استادانی که در این کارگاهها بودهاند، مطالب بسیاری یاد میگیرد، بهطوریکه بسیاری از موفقیتهای اکنونش را نتیجه آن زمان و راهنمایی استادانی همچون مجید فدائیان میداند.
در همین زمان بود که دوستینیا بیشاز پیش پی به مفاهیم عمیق نگارگری کلاسیک برد و بهجای نگارگری معاصر که تا این زمان روی آن کار میکرد، جذب نگارگری کلاسیک شد.
او در توضیح تفاوت این دو سبک نگارگری میگوید: نگارگری کلاسیک، ایدئولوژیهای معنوی و بسیار زیبایی در خود نهفته دارد. برای مثال در یک اثر نگارگری کلاسیک که روی آن دهها تصویر فرد کشیده شده باشد، همه را با یک رنگ لباس میبینید. این بهدلیل بهرهگرفتن از مفاهیم اسلامی است و میخواهد بگوید در درگاه الهی، پادشاه و کارگر و... همه جایگاه یکسانی دارند.
سمانهخانم جعبه نگارگریشده کوچکی را که روی میزش قرار دارد، برمیدارد و با اشاره به آن ادامه میدهد: نگارگری کلاسیک روی این آثار به صورتی است که زاویه دید پنهان ندارد. درواقع زاویه طراحی آن اشاره به زاویه دید خداوند دارد که همهچیز را میبیند.
او آنقدر شیرین، عمیق و جذاب این موضوعات را بیان میکند که باعث میشود سراغ دیگر آثارش برویم تا این تفسیرهای معنوی و عرفانی را بیشتر جستوجو کنیم.
سمانهخانم باز به آثار اشاره میکند و توضیح میدهد: در نگارگری معاصر، شما بهعنوان مثال، ممکن است خانمی را ببینید که دارد گلی را میبوید، اما در نگارگری کلاسیک همهچیز نور است. دو رنگ اصلی آن هم لاجوردی و طلایی است که نماد آسمان و نور هستند. بهعنوان مثال برای کشیدن امامرضا (ع) دور ایشان را ابرها یا هالههایی از طلا میکشیم و پشت زمینه را لاجوردی میکنیم تا بدینطریق نور متصل به آسمان و معنویتی را که ریشه در عبودیت دارد، نشان دهیم.
به گفته او، در نگارگری کلاسیک وقتی ساقه را پیچ میدهند و قلم را بهصورت دایرهای میچرخانند، نشاندهنده چرخه زمان است و اینکه همه هستی به هم متصل است.
سمانهخانم از اواخر دهه ۸۰ که این مفاهیم را درک کرده، عاشق نگارگری کلاسیک شده و نگارگری معاصر را کنار گذاشته است. به نظر او نگارگریهای حرم رضوی هم به صورتی است که افراد را وارد چرخه معنویت میکند.
او ادامه میدهد: در نگارگریهای صحنهای قدیمیتر حرم رضوی، این معنویت خیلی بیشتر موج میزند؛ برای مثال در صحن انقلاب و آزادی، این شکل نگارگری بیشتر دیده میشود، اما در صحن رضوی که جدیدتر است، زیاد از رنگ خاکی استفاده شده است.
معنویت حرم امامرضا (ع) است که باعث شده بهترین نگارگرها در مشهد رفتوآمد داشته باشند
به گفته او براساس روانشناسی هنر و رنگ، هرچه افراد جامعهای بهسمت مادیگری گرایش پیدا کنند، استفاده از رنگهای خاکی در هنرشان بیشتر میشود. برای همین هم در زمان ساخت صحن رضوی، او و بعضی دیگر از هنرمندان مخالف استفاده از رنگ خاکی در آن بودهاند.
در عین حال، دوستینیا هم مانند بسیاری از استادانش، مشهد را قطب نگارگری کشور میداند و معتقد است حرم رضوی در این قطبشدن تأثیر بسیار داشته است. به نظر او این معنویت حرم امامرضا (ع) است که باعث شده بهترین نگارگرها در مشهد رفتوآمد داشته باشند و هنرهای رضوی را در عرصههای مختلف به منصه ظهور برسانند.
او در آثارش، ایوان طلا را به سبک نگارگری کلاسیک کشیده است و دربارهاش چنین میگوید: در مطالعاتی که داشتم، دیدم چقدر ایوان طلا به لحاظ معماری، عیار بالایی دارد. کتیبههای خاصی که آنجا هستند و طلاکاریهای بسیار ارزشمندش باعث شد که یک اثر نگارگری از آن بکشم.
قلمگیری سقاخانه، از دیگر آثار این هنرمند است که آن را با خاطرات کودکیاش کشیده است. سمانهخانم میگوید: از همان بچگی که به حرم میرفتم، عاشق سقاخانه و آن پیالههای فلزی کوچکی که در آن آب میخوردیم، بودم.
به نظر او زائران، علاقه بسیار به هنرهای رضوی دارند و اگر بتوانند اثری پیدا کنند که هروقت آن را ببینند یاد حرم امامرضا (ع) بیفتند، آن را ترجیح میدهند. منتهی، چون بعضی آثار هنری قیمت زیادی دارد، ممکن است توان خریدش را نداشته باشند.
البته درباره زائران کشورهای دیگر شرایط فرق میکند و آنها حاضرند مبلغ زیادی صرف هنر هنرمندان ایرانی کنند. به گفته دوستینیا، اروپاییها به هنر ایرانی، «هنر ظریفه» میگویند؛ زیرا ظرافتهای بسیاری دارد که آنها جذب همین ویژگی میشوند.
سمانهخانم که حدود ۱۰بار در نمایشگاههای هنری خارج از کشور حضور داشته و آثارش را به حدود پانزدهنمایشگاه خارجی دیگر فرستاده است، میگوید: به تجربه دیدهام وقتی مردم کشورهای عربی، آلمان و ... هنر ایرانی را میبینند، جذب آن میشوند و سفارش میدهند.
این نگارگر که سفارشهای متعددی برای گردشگران خارج از کشور کشیده است، میگوید: عربها بهویژه شیعههای آنها علاقه زیادی به امامرضا (ع) دارند و مخصوصا در اولین سفرشان دوست دارند اثری به سوغات ببرند که نمایانگر معنویت و حرم رضوی باشد.
به گفته دوستینیا عربها آنقدر کار هنرمندان ایرانی و مشهدی را قبول دارند که حتی آثار مربوط به امامحسین (ع)، حضرتعلی (ع) و پیامبر (ص) را به آنها سفارش میدهند.
او تاکنون به زائرانی از کشورهای آمریکا، آلمان، سوئیس، ایتالیا، ترکمنستان، امارات و... آثار نگارگری داده و معتقد است هنر ابزار قدرتمندی برای انتقال فرهنگ ایرانی و رضوی است.
سمانهخانم یاد یکی از خاطراتش درباره یک فرد غیرمسلمان میافتد و تعریف میکند: چند سال پیش، یکی از دوستانم که در صفحههای فضای مجازی فعال است، به تلفن همراهم زنگ زد و گفت برایت یک مشتری خارجی دارم.
طبق قول و قرارهایی که گذاشتیم، من به هتل آن فرد رفتم و درباره سفارش کارش صحبت کردیم. بعد که دیدم، میخواهد به زیارت حرم رضوی برود و مسیر را بلد نیست، به خواست خودش همراهش شدم. وقتی به حرم رسیدیم، قبل از اینکه من چیزی بگویم، خودش به امامرضا (ع) سلام داد. گمان کردم باید مسلمان باشد، اما بعد فهمیدم اینطور نیست و بهخاطر توصیفهایی که از امامرضا (ع) شنیده است، به ایشان ارادت دارد.
او ادامه میدهد: این گردشگر خارجی و غیرمسلمان یک تابلو خوشنویسی به من سفارش داد که برایش آماده کردم، اما در همه مدت کار به این فکر میکردم که این تابلو دارد به کشوری غیراسلامی میرود و هرکس آن را ببیند، یاد هنر ایرانی میافتد؛ بههمیندلیل خودم هم یک تابلو «السلام علیک یا علیابنموسیالرضا (ع)» تذهیبشده کشیدم و به او هدیه دادم.
با هنر میتوان آثاری تولید کرد که هروقت زائر آن را ببیند، دلش را به ضریح امامرضا (ع) گره بزند
به نظر او هنر ما هنوز آنطورکه باید و شاید در خدمت ترویج اصالت و فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی قرار نگرفته است و خلأهای بسیاری در آن وجود دارد.
دوستینیا ادامه میدهد: متأسفانه هنوز، هنرمندان چندان روی احادیث و سبک زندگی اسلامی کار نکردهاند، درحالیکه با این ابزار میتوان داستانهای قرآنی و افکار و اندیشههای ائمه (ع) را تا دورترین سرزمینها رساند.
این هنرمند صحبتش را به شهر خودمان میآورد و میگوید: با هنر میتوان آثاری تولید کرد که هروقت زائر آن را ببیند، دلش را به ضریح امامرضا (ع) گره بزند. حتی جوانانی را که اطلاعات کمی درباره ائمه (ع) دارند، با هنر میتوان جذب کرد و وقتی پی به مفاهیم عمیق آن ببرند، خودشان جذب دین و اندیشههای رضوی میشوند.
به نظر او هنر همچنین باید در خدمت ترویج مفاهیمی همچون داستانهای قرآنی و شاهنامه باشد، اما این امر نیز چندان محقق نشده است.
سال۱۳۸۶ / نفر برگزیده جشنواره هنرهای تجسمی جوانان مشهد در رشته نگارگری
سال۱۳۸۷ / نفر اول پانزدهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان در رشته نگارگری
سال ۱۳۸۸ / نفر اول شانزدهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان در رشته نگارگری
سال ۱۳۹۰/ نفر اول هفتمین جشنواره ملی هنرهای تجسمی امام رضا (ع) در بخش گل و مرغ
سال۱۳۹۰/ نفر سوم جشنواره ملی جوان ایرانی در بخش گل و مرغ
ســال ۱۳۹۸ / نفر اول جشنواره هنرهای تجسمی فجر در بخش نگارگری
* این گزارش پنجشنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۰ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.