حجتالاسلام والمسلمین قاسم حبیبی را همه اهالی قدیمی محله کوی پلیس میشناسند. از آن امام جماعتهای پای کار و فعال است که برای عمران و آبادی محلهاش بسیار زحمت کشیده؛ از بازسازی مجدد مسجد ارض اقدس گرفته تا پیگیری ساخت کلانتری کوی پلیس و تأسیس درمانگاهی در این محله. با آنکه پانزدهسالی میشود که دیگر امام جماعت مسجد ارض اقدس نیست، هنوز مردم برای کارهای مختلف از حساب سال گرفته تا رفع اختلاف زن و شوهر به او مراجعه میکنند.
حاجآقا حبیبی نزدیک ۵۷ سال از ساکنشدنش در این محله میگذرد و وقتی صحبت از این امام جماعت باصفای محله کوی پلیس میشود، اهالی از او به نیکی یاد میکنند و از خدماتی که برای محلهشان انجام داده است، میگویند.
اهل گرگان است و هشتادبهار از عمرش را پشت سر گذاشته. درس طلبگی را از گرگان شروع کرده و برای ادامه تحصیل به مشهد آمده است. بعد از اتمام درس و ازدواجش در سال۱۳۴۶ منزلی در یکی از خیابانهای پروین اعتصامی میخرد و ساکن میشود. از همان روزی که ساکن این محله میشود، دغدغه کارهای مردم را داشته و برای همین آستین بالا میزند تا سروسامانی به محله تازهتأسیس کوی پلیس بدهد.
مهمترین دغدغهاش بازسازی مسجد قدیمی ارض اقدس بوده که به همت اهالی، آن را عملی کرده است. او که چهلسال امام جماعت این مسجد بوده است، دراینباره میگوید: بنای مسجد قدیمی بود. ضمن مشورت با هیئتامنا، قرار شد آن را با هزینه خیران و مردم محله بازسازی کنیم. نگرانیهایی از تأمین هزینههای بازسازی مسجد داشتیم، اما به لطف مردم این مهم انجام شد. در حال حاضر مسجد ارض اقدس، یکی از مساجد فعال محله است که میزبان نمازگزاران و هیئتیها در مراسم مختلف مذهبی و حتی کلاسهای آموزشی است.
در روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حاجآقا حبیبی بهاتفاق سایر اهالی انقلابی در راهپیماییها شرکت میکرد. بعداز پیروزی انقلاب هم باتوجهبه اینکه محله کلانتری نداشته، تأمین امنیت محله را به دست میگیرند. همین موضوع، جرقهای در ذهن این روحانی خوشفکر میزند تا بهدنبال تأسیس کلانتری باشند. با پیگیریهایی که انجام میدهد، موفقبه ساخت کلانتری کوی پلیس میشود.
حجتالاسلام حبیبی میگوید: ظرف مدت چند ماه، در سال۱۳۵۹ کلانتری فعلی ساخته و امنیت محلهمان تأمین شد.
این امام جماعت فقط به فکر نمازگزاران مسجد نبوده و درزمینه درمانی هم دغدغهمند بوده است. دراینراستا برایمان توضیح میدهد: آن زمان درمانگاهی در محله نبود و برای مراجعه به پزشک باید به دیگر محلات میرفتیم. پیشنهاد ساخت درمانگاه را در محله مطرح کردم و موضوع را با اهالی محله و خیران درمیان گذاشتم و آنها هم برای ساخت درمانگاه سنگ تمام گذاشتند.
من فقط طرحها را پیشنهاد میدادم و برای اجراییشدنش پیگیری میکردم. این اهالی بودند که پای کار میآمدند
در آن روزها برای تأمین هزینه ساخت درمانگاه، صندوقی بین اهالی میچرخیده و هر فردی بسته به استطاعت مالیاش، پولی درون صندوق میانداخته است. بعداز تأسیس درمانگاه باز هم این صندوق هر ماه بین اهالی میگشته و مبلغ جمع شده به درمانگاه اختصاص پیدا میکرده است. بههمیندلیل هزینههای درمانی در این درمانگاه کمتر از سایر درمانگاهها بوده است.
حجتالاسلام حبیبی میگوید: درمانگاه مراجعهکنندگان بسیاری از محلههای دیگر داشت. اما این روزها با موانعی اداری که علوم پزشکی گذاشته، این درمانگاه تعطیل شده است. اهالی برای راهاندازی مجددش پیگیری کرده، اما به جایی نرسیدهاند. از مسئولان میخواهم که برای بازگشایی مجدد درمانگاه با مردم همکاری کنند.
درِ خانه حاجآقا حبیبی به روی اهالی باز است. این روحانی فعال محله کوی پلیس میگوید: هنوز هم مردم به من لطف دارند و برای رفع اختلافهایشان مراجعه میکنند. پاسخگوی سؤالات شرعی هستم. برخی هم حساب سالشان را میآورند و باتوجه به ارتباطی که با دفاتر مراجع دارم، مبالغ جمع شده را تحویل میدهم. در هفته، چند روز را برای پاسخگویی تلفنی به سؤالات شرعی به دفتر یکی از مراجع میروم.
در هر کلامش تأکید میکند که هر فعالیتی در محله انجام داده به پشتوانه مردم بوده است؛ «من فقط طرحها را پیشنهاد میدادم و برای اجراییشدنش پیگیری میکردم. این اهالی بودند که پای کار میآمدند و با حمایتهایشان، کار را پیش میبردند. هنگامیکه بازسازی مسجد، درمانگاه و... را شروع کردیم، صندوق خالی بود. این مردم بودند که هزینه کرده و محلهشان را آباد کردند. به نظرم مسجد، پایگاه اصلی و رمز اتحاد اهالی محله بوده و هست.»
اهل گرگان است و هشتادبهار از عمرش را پشت سر گذاشته. درس طلبگی را از گرگان شروع کرده و برای ادامه تحصیل به مشهد آمده است. بعد از اتمام درس و ازدواجش در سال۱۳۴۶ منزلی در یکی از خیابانهای پروین اعتصامی میخرد و ساکن میشود. از همان روزی که ساکن این محله میشود، دغدغه کارهای مردم را داشته و برای همین آستین بالا میزند تا سروسامانی به محله تازهتأسیس کوی پلیس بدهد.
مهمترین دغدغهاش بازسازی مسجد قدیمی ارض اقدس بوده که به همت اهالی، آن را عملی کرده است. او که چهلسال امام جماعت این مسجد بوده است، دراینباره میگوید: بنای مسجد قدیمی بود. ضمن مشورت با هیئتامنا، قرار شد آن را با هزینه خیران و مردم محله بازسازی کنیم. نگرانیهایی از تأمین هزینههای بازسازی مسجد داشتیم، اما به لطف مردم این مهم انجام شد. در حال حاضر مسجد ارض اقدس، یکی از مساجد فعال محله است که میزبان نمازگزاران و هیئتیها در مراسم مختلف مذهبی و حتی کلاسهای آموزشی است.
در روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حاجآقا حبیبی بهاتفاق سایر اهالی انقلابی در راهپیماییها شرکت میکرد. بعداز پیروزی انقلاب هم باتوجهبه اینکه محله کلانتری نداشته، تأمین امنیت محله را به دست میگیرند. همین موضوع، جرقهای در ذهن این روحانی خوشفکر میزند تا بهدنبال تأسیس کلانتری باشند. با پیگیریهایی که انجام میدهد، موفقبه ساخت کلانتری کوی پلیس میشود.
حجتالاسلام حبیبی میگوید: ظرف مدت چند ماه، در سال۱۳۵۹ کلانتری فعلی ساخته و امنیت محلهمان تأمین شد.
این امام جماعت فقط به فکر نمازگزاران مسجد نبوده و درزمینه درمانی هم دغدغهمند بوده است. دراینراستا برایمان توضیح میدهد: آن زمان درمانگاهی در محله نبود و برای مراجعه به پزشک باید به دیگر محلات میرفتیم. پیشنهاد ساخت درمانگاه را در محله مطرح کردم و موضوع را با اهالی محله و خیران درمیان گذاشتم و آنها هم برای ساخت درمانگاه سنگ تمام گذاشتند.
در آن روزها برای تأمین هزینه ساخت درمانگاه، صندوقی بین اهالی میچرخیده و هر فردی بسته به استطاعت مالیاش، پولی درون صندوق میانداخته است. بعداز تأسیس درمانگاه باز هم این صندوق هر ماه بین اهالی میگشته و مبلغ جمع شده به درمانگاه اختصاص پیدا میکرده است. بههمیندلیل هزینههای درمانی در این درمانگاه کمتر از سایر درمانگاهها بوده است.
حجتالاسلام حبیبی میگوید: درمانگاه مراجعهکنندگان بسیاری از محلههای دیگر داشت. اما این روزها با موانعی اداری که علوم پزشکی گذاشته، این درمانگاه تعطیل شده است. اهالی برای راهاندازی مجددش پیگیری کرده، اما به جایی نرسیدهاند. از مسئولان میخواهم که برای بازگشایی مجدد درمانگاه با مردم همکاری کنند.
درِ خانه حاجآقا حبیبی به روی اهالی باز است. این روحانی فعال محله کوی پلیس میگوید: هنوز هم مردم به من لطف دارند و برای رفع اختلافهایشان مراجعه میکنند. پاسخگوی سؤالات شرعی هستم. برخی هم حساب سالشان را میآورند و باتوجه به ارتباطی که با دفاتر مراجع دارم، مبالغ جمع شده را تحویل میدهم. در هفته، چند روز را برای پاسخگویی تلفنی به سؤالات شرعی به دفتر یکی از مراجع میروم.
در هر کلامش تأکید میکند که هر فعالیتی در محله انجام داده به پشتوانه مردم بوده است؛ «من فقط طرحها را پیشنهاد میدادم و برای اجراییشدنش پیگیری میکردم. این اهالی بودند که پای کار میآمدند و با حمایتهایشان، کار را پیش میبردند. هنگامیکه بازسازی مسجد، درمانگاه و... را شروع کردیم، صندوق خالی بود. این مردم بودند که هزینه کرده و محلهشان را آباد کردند. به نظرم مسجد، پایگاه اصلی و رمز اتحاد اهالی محله بوده و هست.»
رضا زمانینیک از سال۱۳۷۲ کسبوکارش را به این محله آورده است. او که برای اقامه نماز به مسجد آمده و به قول خودش حسن خلق حجتالاسلام حبیبی او را پایبند کرده است، در حال حاضر یکی از اعضای هیئتامنای مسجد هم محسوب میشود. با آنکه زمانینیک ساکن محله نیست، از کارهای این روحانی فعال بسیار شنیده و در سالهای بعد که همراهش شده، تلاشهایش را به چشم دیده است.
او میگوید: زمانیکه حاجآقا میتوانست کمی راه برود، دم مغازهام میآمد و با مردم صحبت میکرد. به نظرم همین مردمیبودنش و سکونت در محله باعث شده است که ارتباط نزدیکتری با اهالی داشته باشند. بهعبارتی هر زمان مردم محله مشکلی داشته باشند، مستقیم به درِ منزلش مراجعه میکنند. از سوی دیگر در طول روز در صف نانوایی، در مغازه سبزیفروشی و... او را میبینند. مردم میدانند که حاجآقا حبیبی برای محله دلسوز است.
* این گزارش سهشنبه ۱۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۶ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.