سالها از آن زمان که کشتی باچوخه همراه با نواختن دهل و سورنا شور و شوق دوچندانی درمیان اهالی توس ایجاد میکرد، میگذرد. از آن زمان که توسیها علاوهبر جشنهای ملی، در عروسیها و محافل خصوصی نیز اقدام به برگزاری کشتی باچوخه میکردند.
رواج کشتی باچوخه علاوه بر معرفی پهلوانان و قهرمانان نامی به کشور در ایجاد فرهنگ پهلوانی در میان اهالی دشت توس نیز تأثیرگذار بود. فرهنگی که در نبود پهلوانان روبهفراموشی میرود.
حاج غلامرضا قشنگ، حاج قنبر غلامی معروف به حاج قنبر پهلوون، حاج اکبر دوینی، محمد شیخعلی، غلامحسین حکیمی، غلامحسن کدخدایی، امیرقربانی معروف به سیدآبادی، اسماعیل شیری همگی از جمله پهلوانان نامی دشت توس بودند که پهلوان محمود قشنگ به نیکی از آنان یاد میکند.
درگیری و فوت یکی از اهالی، علتی است که پهلوان قشنگ در تعطیلی گود چوخه توس به آن اشاره کرده و میگوید: «اوستا موسی فردی مهربان و بزرگ بود که همیشه بلندگو به دست میگرفت و گود چوخه را اداره میکرد. او با میدانداری نمیگذاشت هیچگاه درگیری رخ دهد. با فوت ایشان گود چند سالی بیبزرگ ماند و به همین خاطر آن حادثه تلخ رخ داد. اما به عقیده من تعطیلی گود چوخه راهحل این مشکل نبود.»
تعطیلی گود چوخه توس، علاوه بر ضربهای که به کشتی این خطه زد، خسارات جبرانناپذیری را نیز به کشتیگیران توسی وارد کرد. پهلوان قشنگ میگوید: «تعطیلی گود چوخه، تعطیلی درآمد کشتیگیران را در پی داشت. وقتی فردی بیپول میشود خدایی ناکرده ممکن است به هزار راه کشیده شود.»
کشتی باچوخه، مادر ۵ رشته کشتی آزاد، فرنگی، جودو، کُراش و کبدی است
خسارت وارده به کشتی ملی ضرر دیگری است که پهلوان قشنگ در پی تعطیلی گود چوخه به آن اشاره کرده و میگوید: «کشتی باچوخه، مادر ۵رشته کشتی آزاد، فرنگی، جودو، کُراش و کبدی است، حال با تعطیلی مادر این رشتهها زمینه استعدادیابی برای آنها نیز از بین رفته.
این موضوع زمانی بیشتر ارزش پیدا میکند که بدانیم روستاییها به دلیل سبک زندگیشان میتوانند در رشتههای کشتی، کبدی و طنابکشی افتخارآفرینی کنند. اگر در همین حومه توس بگردید به جرئت میتوانید هزاران خادم و قشنگ بیابید.»
وی کشتی باچوخه را به صنعت فوتبال تشبیه میکند و میگوید: «همانطور که فوتبال درآمدزاست کشتی هم درآمدزاست و صددرصد خصوصی. هر یک از تماشاشاچیان که برای تماشای کشتی میآیند مبلغی را به عنوان قند در جیبشان میگذارند. این پولها میان کشتیگیران پخش میشود؛ بنابراین هم تماشاچیان لذت میبرنند، هم درآمدی برای کشتیگیران ایجاد میشود.»
حضور نمایندهای از کلانتری برای حفظ نظم و امنیت و همچنین نمایندهای از بهداشت برای جلوگیری از ابتلا به کزاز از راهکارهایی است که قشنگ برای برگزاری مجدد کشتی باچوخه در توس به آنها اشاره کرده و میگوید: «کشتی باچوخه نه کفش آدیداس لازم دارد و نه امکانات چندان پیشرفته. تنها با کمی توجه و کمک مردم و مسئولان میتوان مجدداً گود کشتی باچوخه را راهاندازی و از ادامه این خسران جلوگیری کرد.»
همیشه اطلاعات دیگران را احظار میکند، اینبار، اما محمود قشنگ ماموران اطلاعات را دعوت میکند و از آنان میخواهد فکری به حال کشتیگیران چوخهکار بکنند. وی میگوید: «مواد مخدر بیشترین ضربه را به کشتیگیران باچوخه زده است.
زمانیکه من ریاست هیئت کشتی استان را به عهده داشتم از ماموران اطلاعات دعوت کردم بیایند و فکری به حال کشتی باچوخه کنند، چرا که به عینه دیدم موادمخدر چه عاقبتی برای برخی از کشتیگیران رقم زد.
اعدام و زندان عاقبت برخی کشتیگیران بود؛ چراکه معمولاً آنها افراد خوشهیکل و اسمی هستند که بعد از اتمام دوران کشتی، قاچاقچیان مواد مخدر آنان را نشان کرده و به سراغشان میآیند که در نهایت به دلیل سادگی و خالی بودن دست کشتیگیران بیشترشان به دام میافتند.»
معمولاً رسم است که به کشتیگیران لقب پهلوان میدهند. البته پهلوان قشنگ تعریف پهلوانی را گستردهتر میکند و میگوید: «به نظر من هرکس در هر رشته و کاری که دست ضعفا را بگیرد، پهلوان است، اما با این حال بیشتر این لقب را به کشتیگیران میدهند و همین لقب وظایف آنان را دوچندان میکند.»
وی با اشاره به رسوم قدیم در محلات میگوید: «قدیم رسم بود که هر کس مسافرتی میخواست برود پهلوانان محل را امین خود میدانست و زن و بچه و اموال خود را به دست آنان میسپرد. پهلوانان نیز به حق امین ناموس و اموال مردم بودند و گاهی تا پای جان از آنها محافظت میکردند.»
پیام مقام معظم رهبری درباره توس و الحاق آن به شهر مشهد دو رویدادی است که پهلوان قشنگ به نیکی از آن یاد کرده و میگوید: «پیام مقام معظم رهبری منجر به احداث سه قنات و آبادانی و سرسبزی توس شد، از آن سو الحاق آن به شهر مشهد نیز آبادانی بولوار آرامگاه را به همراه داشت.»
در کنار این اتفاقات مثبت، اما پهلوان قشنگ همت مضاعفی را برای ادای دین به فردوسی این شاعر بلندآوازه جهانی از مسئولان میخواهد و به عنوان نمونه به چند نمونه از مشکلات توس اشاره میکند.
رسیدگی به وضعیت دیوار تاریخی توس و حریم تابران مشکلی است که همگان به آن واقفاند و پهلوان قشنگ نیز از اشاره به آن نمیگذرد و میگوید: «برای بهبود وضعیت باره توس لازم است که مسئولان فکری جدی کنند و همانند بافت فرسوده پیرامون حرم یا قلعه آبکوه طرحی جامع ارائه کنند.»
وی در این زمینه به همکاری و علاقه مردم توس به بهبود اوضاع حریم اشاره کرده و میگوید: «مردم ساکن در این محدوده بیش از هر کسی علاقهمند به ثبت جهانی و بهبود اوضاع توس هستند، اما به واقع دستشان تنگ است.
وقتی از آنان میخواهیم حریم را ترک کنند میگویند شما بگویید با زن و بچه کجا برویم؟ جوابی که حق است و پاسخی برای آن نیست مگر اینکه مسئولان همکاری کرده و خانههایی را مشارکتی بیرون از محدوده برای آنان آماده کنند.»
وی با اشاره به دیوار تاریخی توس نیز میگوید: «ارزش دیوار تاریخی توس چیزی کم از دیوار چین ندارد، اما ببینید انها چگونه با آثار باستانی خود برخورد میکنند و ما با تاریخمان چه میکنیم؟»
همانطور که حتماً مشاهده کردهاید درخت توت در توس بیشتر از سایر نقاط مشهد است. پهلوان قشنگ دلیل آن را رسم دیرینه اهالی میداند و میگوید: «کشت درخت توت یکی از رسوم اهالی توس بوده است. آنان برای اجدادشان درخت توت میکاشتند.
در همین اطراف توس میتوان درختهایی یافت که حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰سال عمر دارند، اما متأسفانه به دلیل خشکسالی و آبیارینشدن، یکی پس از دیگری خشک میشوند. از مسئولان میخواهم فکری به حال این درختان بکنند و نگذارند به همین راحتی بمیرند.»
گردوخاک ناشی از کارخانه گچسازی پشت تپههای توس یکی دیگر از مشکلاتی است که پهلوان قشنگ با اشاره به آن میگوید: «هر روز گردوخاکی که از این کارخانه گچسازی بلند میشود، در حلق مردم توس میرود و به واقع آنان را عاصی کرده است. از مسئولان محترم میخواهم برای رفاه حال اهالی فکری هم برای این موضوع بکنند.»
* این گزارش پنج شنبه، ۲۳ مرداد ۹۳ در شماره ۶۲ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.