کد خبر: ۸۷۸
۱۶ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

کارآفرین طلا

من همیشه برای خودم هدف و بازه زمانی رسیدن به آن هدف را تعریف می‌کنم. وقتی به هر هدفی می‌رسم متوقف نمی‌شوم و دنبال هدف‌های بعدی و بعدی می‌گردم. یکی از دلایل اینکه مجموعه‌ام این‌قدر توسعه یافت همین بود که من با رسیدن به یک هدف، راضی نمی‌شدم و به فکر اجرایی کردن ایده‌های بعدی می‌افتادم.

در دنیای امروز که شاهد تغییرات سریع در محصولات تولیدی و رقابت شدید بین تولیدکنندگان هستیم، خلاقیت نه تنها منبعی اصلی برای کسب سود محسوب می‌شود؛ بلکه عامل بقای کارفرماها و تولیدکنندگان محسوب می‌شود. این در حالی است که میلیون‌ها نفر از انسان‌ها یا قادر به ایده‌پردازی نیستند یا اگر هم ایده‌ای خلاقانه برای تولید محصولات و ارائه خدمات دارند، قادر نیستند ایده‌هایشان را به مرحله اجرا برسانند. 

در این بین کارآفرینان و افراد موفق به طور معمول از ویژگی‌هایی برخوردارند که وجه تمایز آن‌ها از دیگر افراد است و یکی از این ویژگی‌ها همان خلاقیت است. در حالی‌که در گذشته تولید بیشتر عامل موفقیت محسوب می‌شد امروزه این عامل به تنهایی کفایت نمی‌کند و نوآوری نقش اصلی را بر عهده گرفته است؛ بنابراین خلاقیت و نوآوری یکی از لازمه‌های هر نوع کسب و کاری و از ویژگی‌های اصلی کارآفرینان محسوب می‌شود. 

سراغ بانویی کارآفرین رفتیم که طرح‌ها و ایده‌های خلاقانه‌اش متقاضیان فرامنطقه‌ای دارد. نیلوفر میرشهیدی، طراح طلا و جواهر، است و علاوه بر اینکه آثارش در موزه خراسان نگهداری می‌شود، در مسابقات خارجی نیز مقام‌هایی به دست آورده است. او همچنین طی چند سال گذشته برای بیش از 200 نفر کارآفرینی کرده است.

نیلوفر سال 1362 در خانواده‌ای طراح و سازنده به دنیا می‌آید. پدرش طراح ماشین آلات صنعتی بود و کلیه ابزار‌آلات مورد نیاز یک کارخانه را طراحی می‌کرده است. همین موضوع نیلوفر را از ابتدا همنشین آچار و لحیم کاری و مانند آن می‌کند. او از کودکی بیشتر از اسباب بازی، با وسایل پدرش کار می‌کرد و دنبال ساخت و طراحی بوده است. البته به خوبی هم از پس این کار بر می‌آمد و تلاش، استعداد ذاتی و شرایطی که برایش فراهم بود، باعث می‌شود همیشه نقاشی‌ها و طراحی‌های منحصر به فرد داشته باشد. او کاردانی را در رشته طراحی صنعتی و کارشناسی را در رشته مهندسی صنایع می‌گذراند. پس از فارغ‌التحصیلی، مدتی در مدارس و مراکز فنی و حرفه‌ای، طراحی و مدل‌سازی سه بعدی تدریس داشته است.

او از سال 89 وارد عرصه طراحی صنعتی برای کارخانجات می‌شود و این کار را با کمک نرم افزارهای کامپیوتری انجام می‌داده است. آن زمان برای اولین بار یک دستگاه پرینتر سه بعدی جواهرات وارد مشهد می‌شود و واردکننده‌اش دنبال فردی بود که بتواند این دستگاه را راه‌اندازی و با آن کار کند. این کار به شهیدی سپرده می‌شود و او روزها و ساعت‌ها وقت می‌گذارد تا کار با این دستگاه را فرا می‌گیرد. تا این زمان تمام افکار او حول ابزارآلات صنعتی می‌گشته است؛ اما این تجربه او را وارد دنیای طلا و جواهر می‌کند و سرنوشتش را تغییر می‌دهد.

 

برگزاری نمایشگاه در حیاط خانه مادربزرگ

میرشهیدی از این پس به طراحی طلا و جواهر احساس علاقه بیشتری پیدا می‌کند و با توجه به اینکه محیطش برای او به عنوان یک خانم مناسب‌تر است، آن را انتخاب می‌کند. بدون گذراندن هیچ دوره آموزشی خاصی، به طراحی طلا و جواهر و سنگ‌های قیمتی می‌پردازد و می‌بیند که طرح‌هایش مورد استقبال قرار می‌گیرد. 

اولین نمایشگاه از آثارش را در حیاط خانه مادر بزرگش برگزار می‌کند. او می‌خواسته بداند طراحی‌هایش چقدر دیده می‌شود و چه بازخوردی دارد. بازدیدکننده‌هایش هم اقوام و اطرافیان بودند، اما در کمال ناباوری می‌بیند که تمام آثاری که در نمایشگاهش عرضه کرده است به فروش می‌رسد. این تجربه او را خیلی دلگرم به ادامه راه می‌کند. 

سال 91 به صورت شراکتی مجموعه فرشتگان طلا را راه‌اندازی می‌کند که در آن خدمات طراحی سه بعدی به طلافروشان مشهد ارائه می‌شده است. کار طراحی این مجموعه را میرشهیدی انجام ‌داده است و مدت 3 سال را به این شکل می‌گذراند. در این مدت او کنار طراحی، ایده‌هایی از جمله برگزاری مسابقات را مطرح می‌کند که در نتیجه آن، سال 93 مسابقه طلا و جواهر در کشور برگزار می‌شود.

 360 طرح به دبیرخانه این مسابقه فرستاده می‌شود و 2 داور از مشهد، 2 داور از تهران و 3داور از فرانسه، انگلستان و ایتالیا به داوری آثار می‌پردازند و در مراسم اختتامیه، به نفرات برتر سکه طلا اهدا می‌شود. سال 94 و 95 هم در راستای دغدغه دیرینه‌اش که شناساندن سنگ فیروزه خراسان بود، همایش فیروزه و عقیق را برگزار می‌کند تا بدین وسیله همگان شناخت بیشتری به این گوهرهای ارزشمند خراسان پیدا کنند.
او بعد از این، تصمیم می‌گیرد شراکت را رها و به صورت مستقل برای خودش کار کند. در این مدت هم مشتریان ثابت زیادی پیدا کرد و می‌دانست اگر مجموعه خودش را راه‌اندازی کند، دغدغه جذب مشتری را ندارد.

 

کسب مقام دوم در مسابقه آکادمی ریاچی ایتالیا

ابتدای کار زیر پله‌های خانه‌ دفتر کارش می‌شود و با 4 نفر از شاگردانش شروع می‌کند تا برند شخصی خودش را داشته باشد. پس از حدود 6ماه می‌تواند دفتری در چهارراه خیام اجاره کند. دستگاه پرینتر سه بعدی هم خریداری می‌کند. با وجود اینکه در این زمان فرزند دومش را باردار بود، روزی 18 ساعت کار می‌کند تا بتواند وضعیت کاری‌اش را تثبیت کند.

 او از 95 تا 97 در این دفتر، کارش را ادامه می‌دهد و در این مدت علاوه بر مشتریان ثابت قبلی، مشتریان دیگری هم جذب می‌کند که در نتیجه این افزایش تقاضا، تعداد کارکنانش را افزایش می‌دهد. او در این مدت در مسابقه طراحی جواهر آکادمی ریاچی ایتالیا شرکت می‌کند و در حالی که رتبه اول به هیچ کس تعلق نمی‌گیرد، او رتبه دوم را از آن خود می‌کند. 

موضوع این مسابقه شکوفایی بود و میرشهیدی که شکوفایی را در ذهن می‌بیند، نمادی طراحی می‌کند که به واسطه آن نشان می‌دهد انرژی جهان وارد ذهن بشر می‌شود، از آنجا به قلب او می‌رسد و دوباره به جهان بازمی‌گردد. جایزه این مسابقه یک سال تحصیل رایگان در فلورانس ایتالیا بود؛ اما وی به دلیل تعلقات خانوادگی از آن صرف‌نظر می‌کند.

جایزه این مسابقه یک سال تحصیل رایگان در فلورانس ایتالیا بود؛ اما وی به دلیل تعلقات خانوادگی از آن صرف‌نظر می‌کند

میرشهیدی بهمن سال 98 در موزه خراسان همایشی را برگزار می‌کند که به مسابقه دیگری منجر می‌شود. او در این همایش و مسابقه دنبال برقراری ارتباط بین نقاشان و هنرمندان صنایع دستی بوده است چراکه به عقیده او نقاشان ما طراحان و ایده‌پردازان خوبی هستند اما کارشان دیده نمی‌شود. از طرفی، هنرمندان صنایع‌دستی ضعف در ایده‌پردازی دارند؛ بنابراین اگر بین این دو قشر ارتباط برقرار شود، شاهد ارتقای وضعیت هنرمندان خواهیم بود. اختتامیه این مسابقه قرار بود سال گذشته برگزار شود؛ اما به دلیل شیوع بیماری کرونا تاکنون به تعویق افتاده است.

او در ادامه فعالیت‌هایش آکادمی میرشهیدی را با دو رشته مدل‌سازی سه بعدی و طراحی‌دستی راه‌اندازی می‌کند که آن هم مورد استقبال هنرجویان قرار می‌گیرد.این هنرمند کارآفرین، برای رسیدن به اهداف بعدی‌اش نیاز به داشتن مکانی بزرگ‌تر را احساس می‌کند؛ بنابراین از فروردین سال 98 مجموعه‌اش را به مکان کنونی که در وکیل‌آباد قرار دارد، منتقل می‌کند.

 او از این پس ساختمان بزرگ سه طبقه‌ای در اختیار دارد که در آن می‌تواند ایده‌های مختلفش را اجرا کند و چون در سال‌های قبلی، حدود 150 نفر از شاگردانش توانسته بودند وارد عرصه اشتغال شوند، اداره کار خیلی زود مجوزهای لازم را به او می‌دهد و با ادامه فعالیتش موافقت می‌شود.

 

 

مرگ خلاقیت در نظام آموزشی

یکی از دغدغه‌های همیشگی او آموزش دادن است چراکه به عقیده خودش در مدارس و نظام آموزشی ما خلاقیت دانش‌آموزان نه تنها رشد پیدا نمی‌کند بلکه در بسیاری موارد سرکوب می‌شود. او در این باره می‌گوید: نظام آموزشی ما به شدت ضعف دارد و باید آگاهی‌های روان‌شناسانه زیادی به معلمان بدهیم تا بتوانیم از آن‌ها بخواهیم به گونه‌ای تدریس کنند که خلاقیت دانش‌آموز از بین نرود چراکه متأسفانه اکنون هر دانش‌آموز خلاقی، در مدارس بیشتر از اینکه تشویق شود، مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد به عنوان مثال اگر دانش‌آموزی تصویری نقاشی کند که در آن دنیا رنگی متفاوت از رنگ‌های کنونی داشته باشد یا اگر از یک وسیله غیر معمول برای آب دادن به گل‌ها استفاده کند، نمره‌ای کمتر از دیگر دانش‌آموزان می‌گیرد.

او اظهار می‌کند: اینکه به جای نمره دادن از امتیازدهی با عبارات خوب، عالی، متوسط استفاده کنیم کافی نیست ما باید روش‌های آموزشی‌مان را تغییر دهیم و به سمت روش‌های خلاق محور حرکت کنیم.
این بانوی کارآفرین ادامه می‌دهد: امروزه یکی از مهم‌ترین عوامل در کسب موفقیت و جایگاه شغلی، خلاقیت است؛ اما چون دانش‌آموزان ما با روش‌های غیرخلاقانه رشد پیدا می‌کنند وقتی تحصیلشان به پایان می‌رسد نمی‌توانند شغل مناسبی داشته باشند و به کارآفرینی بپردازند.

این دغدغه‌ها موجب شد یکی از اهداف مهم او در توسعه مجموعه‌اش برگزاری کلاس‌های آموزشی برای جبران این ضعف نظام آموزشی باشد. میرشهیدی در 4 رشته نقاشی، طراحی روی کاغذ، طراحی مدل‌سازی و ساخت، کلاس‌ آموزشی دایر کرده و قبل از ثبت نام، مشاوره رایگان به افراد می‌دهد تا ببینند هر فردی متناسب با روحیه و استعداد خودش در کدام رشته موفق‌تر است. تاکنون حدود 90 درصد از کسانی که در این کلاس‌ها آموزش دیده‌اند وارد عرصه اشتغال شده‌اند و فقط کسانی که خودشان دل به کار نمی‌دهند و برای حضور در کلاس‌ها انگیزه، دقت و نظم لازم را ندارند نمی‌توانند موفق شوند.
او ادامه می‌دهد: با توجه به ارتباطات کاری گسترده‌ای که در این سال‌ها کسب کرده‌ام هر هفته حداقل دو یا سه کارفرما با من تماس می‌گیرند و نیرو می‌خواهند و کسانی که در کلاس‌ها حضور موفقی دارند را به آن‌ها معرفی می‌کنم تا با حقوقی ماهانه بین دو تا پنج میلیون تومان مشغول به کار شوند.

 

فعالیت‌های فرهنگی رایگان

در مجموعه میرشهیدی هر چند وقت یک بار، نمایشگاهی از آثار هنرجویان برگزار می‌شود تا فرصت دیده شدن در اختیارشان قرار گیرد و بدین طریق انگیزه بیشتری داشته باشند.
او کلاس‌هایش را از عرصه طلا و جواهر فراتر برده و علاوه بر آن، با استادان مختلف در ارتباط است تا کلاس‌های آواز و آموزش ساز در مجموعه‌اش برگزار شود. این موضوع به علایق شخصی او مربوط می‌شود چراکه خودش از 10 سالگی پیانو می‌نوازد و در حال حاضر هم علاقه زیادی به عرصه موسیقی دارد. 

علاوه براین، استادانی هم با مجموعه او در ارتباط هستند تا بازیگری و تئاتر را به علاقه‌مندان این رشته‌ها آموزش دهند. کافی شاپ مجموعه هم به نوعی کافه کارآفرینی است چراکه این محیط در اختیار کسانی است که می‌خواهند کارهای اشتراکی یا مستقل انجام دهند، اما محیط مناسب برای برگزاری جلسه‌ها را ندارند. طراحی و چیدمان دکوراسیون داخلی از دیگر فعالیت‌هایی است که در مجموعه او انجام می‌شود.

او همچنین کلاس‌های نمایشنامه‌خوانی، گویندگی و فن بیان را برای علاقه‌مندان دایر کرده است. اکنون به دلیل شیوع بیماری کرونا بسیاری از جلسه‌ها و برنامه‌های مجموعه تعطیل شده، اما در گذشته، کلاس‌های مختلف حافظ و مولوی‌خوانی، برگزار می‌کرده‌اند. 

کتاب‌خوانی از دیگر برنامه‌های آن‌ها بود تا بدین طریق فرهنگ مطالعه بین مردم افزایش یابد و با کتاب‌های به روز و معروف آشنا شوند. جلسه‌های نقد فیلم از دیگر اقدامات او در مجموعه‌اش بوده است و بدین وسیله فیلم‌های برتر دنیا را پخش کرده و مورد نقد قرار می‌دادند. ناگفته نماند که تمام کلاس‌های فرهنگی مجموعه به صورت رایگان برگزار می‌شود. 

به عقیده او همه کارها را نباید برای کسب درآمد انجام داد. او دوست دارد در مجموعه‌اش جلسه‌ها و کلاس‌های فرهنگی را به صورت رایگان برگزار کند تا هم فرصت‌های فرهنگی در اختیار مردم قرار گیرد و هم استادان فرصتی برای شناساندن خودشان پیدا کنند.

 

 

ارتباطات فرا منطقه‌ای

او خودش بالغ بر 200 اثر منحصر به فرد دارد و بیش از 10 هزار طراحی انجام داده و مانند حس مادر به فرزندش، تمام آثارش را دوست دارد. البته او این حس را ناشی از همان نشئت گرفتن اثر از درون می‌داند و می‌گوید: وقتی اثری از حس و حال درونی هنرمند نشئت می‌گیرد، جزیی از وجودش می‌شود و علاقه‌ای درونی به آن پیدا می‌کند.

این هنرمند که به ادبیات ایران بسیار علاقه‌مند است، در آثارش الهام‌هایی از این عرصه دیده می‌شود. به عنوان مثال هفت خان رستم را در هفت انگشتر طراحی کرده که بر هر انگشتر تصاویر یک خان حک شده است و این اثرش در موزه استان خراسان نگهداری می‌شود. همچنین انگشتری طراحی کرده که برگرفته از داستان زال و رودابه است و با آن در مسابقه طلا و جواهر ایتالیا شرکت کرده است. او در انگشتری دیگر چهارگانه زنان جسور فردوسی را طراحی کرده است که به آن هم خیلی علاقه دارد.

شهیدی اکنون نه تنها از بیشتر استان‌های کشور سفارش دارد؛ بلکه حتی با دیگر کشورها از جمله آمریکا، هند، چین، تایلند و کشورهای اروپایی هم در ارتباط است به گونه‌ای که فایل‌های طراحی‌اش را به آن‌ها می‌فروشد.
او توضیح می‌دهد: نمی‌توانیم بگوییم بهترین هستیم. خیلی کشورها هستند که با ابزارآلات بهتر از ما کارهای با کیفیتی ارائه می‌کنند؛ اما اگر ما در طراحی هوشمندانه عمل کنیم می‌توانیم همین طراحی‌های خودمان را به همه جهان نشان دهیم. 

به عنوان مثال داستان‌های شاهنامه شهرت جهانی دارد و وقتی کاری براساس آن‌ها طراحی می‌شود مورد توجه تمام دنیا قرار می‌گیرد. در واقع اگرچه ما ممکن است از لحاظ ابزارآلات و امکانات به پای کشورهای توسعه یافته نرسیم، اما فرهنگ غنی و جهان شمولی داریم که اگر به آن تکیه کنیم می‌توانیم با همین شرایط، خودمان را به دنیا نشان دهیم و برای کشورمان ارزآوری داشته باشیم.

او ادامه می‌دهد: افزایش قیمت دلار، هزینه خرید بعضی ابزارآلات را به شدت افزایش داده است درحالی‌که اگر دولت حمایت کند و این دستگاه‌ها را وارد کنند می‌توانیم از طریق آن‌ها کلی ارز آوری برای کشور داشته باشیم. البته تحریم‌ها و بلوکه بودن بانک‌های ما، کار را سخت‌تر کرده و من برای هر سفارشی که از کشورهای دیگر دارم مجبورم معامله را از طریق کسی انجام دهم که حساب بانکی دارد.

 هفت خان رستم را در هفت انگشتر طراحی کرده که بر هر انگشتر تصاویر یک خان حک شده است و این اثرش در موزه استان خراسان نگهداری می‌شود

 

رؤیاپردازی برای رسیدن به هدف

او رؤیاپردازی و هدفمند بودن را رمز موفقیت خودش می‌داند و ابراز می‌کند: من همیشه برای خودم هدف و بازه زمانی رسیدن به آن هدف را تعریف می‌کنم. وقتی به هر هدفی می‌رسم متوقف نمی‌شوم و دنبال هدف‌های بعدی و بعدی می‌گردم. یکی از دلایل اینکه مجموعه‌ام این‌قدر توسعه یافت همین بود که من با رسیدن به یک هدف، راضی نمی‌شدم و به فکر اجرایی کردن ایده‌های بعدی می‌افتادم.
این کارآفرین ادامه می‌دهد: همه ما ناراحتی‌ها و دل‌نگرانی‌هایی داریم و منتظریم اتفاقی روی دهد تا آن ناراحتی برطرف شود؛ اما اگر این اتفاق بیرونی باشد ممکن است هیچ وقت روی ندهد درحالی‌که اگر برای خودمان هدف داشته باشیم همین که ببینیم در مسیر هدفمان در حرکت هستیم حال خوبی پیدا می‌کنیم و می‌دانیم که کنترل بسیاری از اتفاقات بعدی در دست خودمان است.

او می‌گوید: ما از یک سو سرمایه‌دارانی داریم که نمی‌دانند چطور از سرمایه‌شان استفاده کنند و از طرفی نقاشان، مخترعان و افراد صاحب ایده داریم که سرمایه لازم را برای اجرایی کردن ایده‌هایشان ندارند. حال کافی است بین این دو گروه ارتباط برقرار کنیم تا شاهد نتایج مسرت بخشش باشیم.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44