کد خبر: ۸۴۲۴
۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

کارآفرینی «شادی» با سنگ‌های زینتی

«شادی استادی» ۱۴ ساله عاشق سنگ‌های زینتی و جفت و جور کردن و به نخ کشاندن‌شان است تا اینکه تبدیل شوند به وسایل زینتی خاص، چشم‌نواز و قابل استفاده.

کیانی| عاشق سنگ‌های زینتی و جفت و جور کردن و به نخ کشدن‌شان است تا اینکه به یک سر انجام معلوم و مشخصی برسند و تبدیل شوند به وسایل زینتی خاص، چشم‌نواز و قابل استفاده. با ولع خاصی سنگ‌ها را ردیف می‌کند و چرم‌ها را برش می‌زند و دانه دانه آن‌ها را به نخ می‌کشد و فرم و شکل‌شان می‌دهد و برای فروش آماده‌شان می‌کند.

با این که یک سال بیشتر نیست که به صورت جدی کار سنگ را شروع کرده، اما آن قدر تجربه دستش آمده که ذائقه  مخاطب را بشناسد و تولیداتش به گونه‌ای باشد که بازار داشته باشد.

اتاق «شادی استادی» ۱۴ ساله حالا پر از وسایل تزئینی ریز و درشتی است که خودش درست کرده است. بشاش، خنده‌رو و پر انرژی؛ همه این‌ها می‌شود توصیف‌هایی از دختری نوجوان که این روز‌ها بازار پر فروشی از وسایل زینتی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام به راه انداخته و با استفاده از این فرصت، هنرش را به نمایش می‌گذارد تا هم آن را معرفی کند و هم روی پای خود ایستادن را از همین الان تمرین کند و البته به اقتصاد خانواده هم یاری برساند.      

 

شناسایی استعداد‌ها اصل است 

شادی کلاس هشتم است و فعالیت‌های هنری خود را در کنار درسش دنبال می‌کند. علاوه بر آن‌ها لنز و دوربین را خوب می‌شناسد و عکس زیاد می‌گیرد و این کار‌ها را بدون این که دوره یا آموزش خاصی دیده باشد، فقط به واسطه علاقه و پشتکار خودش یاد گرفته است.  

مادرش، زهرا پورثابتی می‌گوید: در تمام سفر‌های درون شهری و خارج شهری دوربین از دست  شادی نمی‌افتد و تصویر‌های او این روز‌ها در اینستاگرام طرفدار پیدا کرده است. شادی علاوه براینکه عاشق دنیای سنگ‌های تزئینی است، عکاسی و نقاشی را هم خوب بلد است.  

مادر شادی ادامه می‌دهد: روحیه هنری از همان یک سالگی با  شادی بود، وقتی در میهمانی‌ها بر خلاف همه بچه‌هایی که عاشق شیطنت هستند یک گوشه آرام می‌نشست و من می‌توانستم ساعت‌ها با یک مداد رنگی و دفتر سفید سرگرمش کنیم، این را فهمیدم.

البته این علاقه بی‌اندازه او به نقاشی در دوران مدرسه و ابتدایی پر رنگ‌تر شد. در همان دوران ابتدایی شروع به طراحی و نقاشی کشید کرد، تا جایی که موجب تعجب آموزگارانش می‌شد.  

مادر این هنرمند نوجوان می‌گوید: شادی فرزند سوم و آخر من است. از اول او را در انتخاب رشته مورد علاقه‌اش آزاد گذاشتم و خیلی سخت نگرفتم که حالا حتما باید در درس ممتاز باشد. فکر می‌کنم شناسایی استعداد‌ها و بها دادن به آن اولین شرطی است که خانواده‌ها باید برای پیشرفت فرزندشان ملاحظه آن را داشته باشند. او ادامه می‌دهد: شادی استعداد خوبی دارد و امیدوارم با فراهم آوردن امکانات لازم بتوانیم ضامن موفقیت او باشیم. 

  

کارآفرینی «شادی» با سنگ‌های زینتی

 

بازار کار از اینترنت شروع شد 

حالا نوبت شادی است که از خودش و فعالیت‌های هنری و اقتصادی‌اش بگوید. وقتی می‌خواهد  تعریف کند چه جرقه‌ای او را به این سمت کشانده است نمی‌تواند علت خاصی را جز علاقه در خود پیدا کند. او می‌گوید: از همان کودکی عاشق به هم زدن اشیا بودم، اینکه می‌توانستم بعد از ساعت‌ها تلاش یک وسیله تازه و نو، شکل بدهم و به وجود بیاورم به وجدم می‌آورد.  

او ادامه می‌دهد: اوایل از عروسک و وسایل بازی شروع کردم و بعد رفتم سراغ دستبند‌های کهنه و وسائل زینتی غیر قابل استفاده و آن قدر روی آن‌ها وقت می‌گذاشتم تا یک اثر تازه و جدیدی خلق کنم و کار‌های قابل قبولی هم از آب درمی‌آمد، به طوری که وقتی تصمیمم گرفتم تصاویر آن را در شبکه‌های اجتماعی بگذارم باورم نمی‌شد با این همه استقبال روبرو شود.  

این هنرمند نوجوان خاطرنشان می‌کند: حالا کار‌های من کلی مشتری از شهر‌های مختلف دارد که یا کار را سفارش می‌دهند و یا راهنمایی می‌خواهند و یا با کمک من در مورد نوع سنگ و خواص و تاثیر آن، جنس مورد علاقه‌شان را انتخاب و خرید می‌کنند.  

تمام ابزار کار شادی، یک دم باریک کوچک، قیچی و فندک است، او دوست دارد در آینده کار بر روی جواهرات را هم شروع کند

  

 

تمام ابزار کارم دم باریک، قیچی و فندک است

شادی می‌گوید: تمام ابزار من یک دَم باریک کوچک و ارزان قیمت است، همراه با یک قیچی و فندک. اما دوست دارم با تجربه‌هایی که کم‌کم به دست می‌آورم در آینده نزدیک کار روی جواهرات را شروع کنم.

شادی در سنگ‌های تزئینی مطالعه و تحقیق داشته و اطلاعات خودش را در مورد سنگ‌ها بالا برده تا بتواند کسانی که تمایل به خرید دارند را راهنمایی کند. می‌گوید: در بازار‌ها حواسم همیشه به مغازه‌های جواهرفروشی و وسایل زینتی هست تا از ترکیب رنگ‌ها و اشکال آن‌ها بتوانم در کارهایم سود ببرم و استفاده کنم.

شادی هم حرفش را با این کلام تمام می‌کند: خوشحالم که در این سن می‌توانم از دست‌رنج خود برای خانواده‌ام مایه بگذارم و همه وسایل مورد نیاز خودم را از درآمدم تهیه کنم.


* این گزارش پنج شنبه، یک بهمن ۹۴ در شماره ۱۷۹ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44