۴۵ سال موتورسواری آقا رضا روی دیوار مرگ
خیلی کار سختی نیست، کافی است نیمساعتی وقت بگذاری و پای اینترنت بنشینی و در موتور جستجوگر گوگل این عبارت را بنویسی؛ «دیوار مرگ». موتور جستجوی گوگل شناسههای بسیاری را پیش رویت باز میکند و وقتی داخل هرکدام از لینکها میروی، تصاویر عجیبوغریب از انواع خودرو و موتورسیکلت میبینی که شاید در وهله اول تصور کنی کار فتوشاپی است و این تصاویر با فوتوفن رایانهای درست شده است، اما اگر کمی دقیقتر وارد شوی و به فیلمهای منتشرشده در این حوزه رجوع کنی، متوجه میشوی که این تصاویر و فیلمها نه تنها شیطنتهای فتوشاپی و رایانهای نیست، بلکه مصداق عینی آن در همین چندقدمی و در منطقه ما آن هم در باغوحش وکیلآباد مشهد وجود دارد.
به دوروبرمان که نگاه کنیم، هرکدام از دوستان و همسایگان و اقوام ما شغلی برای خود انتخاب کردهاند، نجار، بنا، کاسب کارمند و...، اما در میان تمام این مشاغل وجود دارند مشاغلی که حالا دیگر کارشان از این عنوان گذشته و جا دارد بهجای اینکه بگوییم این نوع مشاغل، بنویسیم مشاغلی که در آن باید جانت را کف دست بگیری و به میدان کسب روزی بروی. «بازی با مرگ»، «مرگ و زندگی»، «زندگی در چنگال مرگ» و همهوهمه عباراتی است که بینندگان و مخاطبان این شغل به آن نسبت میدهند.
همیشه گمان میکردم مشاغلی مانند آتشنشانی، کار در معدن یا حتی همین روزنامهنگاری خودمان جزو مشاغل سخت و زیانآور محسوب میشود، اما با دیدن «دیوار مرگ» متوجه شدم مشاغل دیگری هم وجود دارند که بالاتر از سخت و زیانآور قرار میگیرند؛ مشاغلی از جنس مرز زندگی و مرگ...
موتورسواری روی دیوار مرگ
باغوحش وکیلآباد مشهد یکی از جاذبههای مهم دیدنی شهر مشهد محسوب میشود که همهساله بهویژه در نوروز و تابستان علاوه بر مجاوران، زائران و مسافران زیادی را میزبانی میکند. بعد از ورودی در اصلی، درست در چندقدمی در خروجی، دیوار استوانهای بزرگی قرار دارد که البته برخلاف منطق پیشبینیشده از فضای باغوحش اتفاقا صف طویلی هم پایین این دیوار استوانهای چوبی مملو از جمعیت قرار دارد. کمکم صدای بلندگو واضحتر به گوش میرسد.
دیوار مرگ، بازی با مرگ، بیننده نمایش جالب و حیرتانگیز مرد آهنین میدان باشید. با شنیدن این جملات، جمعیت تقریبا به سمت دیوار استوانهای سرازیر میشود. از داخل این استوانه صدای مبهمی از گاز دادنهای پیدرپی موتورسیکلت به گوش میرسد.
نزدیک جمعیت میشوم و با خرید بلیت به بالای دیوار استوانهایشکل چوبی میرسم. تا چشم کار میکند، چوب است و دیوار. انتهای استوانه هم تنها یک میله قرار دارد و در کنار آن هم دو موتورسیکلت. تبلیغات ادامه دارد. گویا قرار است راکب موتورسیکلت بر همین موتور ساده خود دیوار مرگ را دور بزند.
موتورسوار بر روی موتور خود قرار میگیرد و بیمحابا کار را آغاز میکند. دور زدن در استوانه را آغاز میکند. دور اول، دور دوم و دور سوم.. هرچه شدت دور موتور بیشتر میرود، ارتفاعش از زمین هم زیادتر میشود.
بالا میآید، تا آنجا که سر او از استوانه بالا میزند و حالا دیگر شهروندان و زائران که در ارتفاعی محسوس دورتادور استوانه را گرفتهاند، کاملا خود او و موتورش را میبینند. موتورسوار دستانش را رها میکند و دوبار سوتوجیغ جمعیت فضا را پر میکند. جیغها و تشویقها به او انرژی میدهد و دوباره بدون دست، موتور را در همان ارتفاع هدایت میکند و میچرخد و خاطرهای دیگر در استوانه دیوار مرگ در ذهنها جاری میسازد.
۳۷ سال در دیوار مرگ
رضا روشنضمیر معروف به «رضا روشن» همان راکب موتورسوار در دیوار مرگ است که اتفاقا کار مهیج و خطرناک موتورسواری و بدلکاری را از سال۵۷ آغاز کرده و تا الان حدود ۳۷سال از عمر خود را در این راه و حرفه خطرناک صرف کرده است. او که تنها شرط ادامه و پیشرفت در این کار را علاقه خود معرفی میکند، در اینباره میگوید: از ۱۸سالگی کار بدلکاری و انجام کارهای آکروباتیک و خاص با موتور را آغاز کردم. در ابتدا با مخالفت خانواده مواجه شدم، اما اندکاندک خانواده هم متوجه شدند که من به این کار علاقه دارم و مخالفت خود را کنار گذاشتند.
او بیان میکند: از همان ابتدای جوانی علاقه زیاد به موتور باعث شد که به سمت کارهای درارتباط با موتور پیش بروم. به همین دلیل کار تعمیر و راهاندازی موتورهای خراب را بهعنوان شغل دیگر انتخاب کردم.
روشن تاکید میکند: درمورد راه و روش و آموزش کار با موتور در دیوار مرگ از هیچکجا و هیچ منبعی آموزش ندیدهام و همه آموزشهای من تجربی و اکتسابی بوده است.
او درمورد ابتدای شروع کارش در دیوار مرگ میافزاید: در سالهای اولیه شروعبهکارم در خواجهربیع کار میکردم. مدتی بعد در باغوحش و زمانی که در کوهستانپارک فعال بودم، کار را ادامه میدادم. حدود ۲۰سالی میشود که در محدوده وکیلآباد و پارک کارم را به مردم نمایش میدهم.
حادثه نداشتم
این موتورسوار با سابقه منطقه ما در ادامه با بیان اینکه کار در تمام این سالها برایش همراه با لحظات خوش و مهیج بوده است، ادامه میدهد: در تمام این سالها تنها دوبار برایم اتفاق جزئی افتاد که البته در مقابل این همه لحظات خوش و با مردم بودن آن اتفاقات هیچ است.
برای موتورسواری روی دیوار مرگ یک موتورسیکلت سوزوکی 125 دارم
او به بیان جزئیات کارش میپردازد و اینکه از موتور سوزوکی ۱۲۵ برای کار استفاده میکند و اگر هم موتور نیازمند تعمیر باشد، خود بهتنهایی آن را راهاندازی و سرپا میکند.
اجرای ۶۰ برنامه برای ۲۰۰هزار تماشاچی بهطور میانگین
روشن در ادامه به تعداد برنامههایی که در یک روز در دیوار مرگ اجرا میکند، اشاره میکند و میافزاید: بهطور میانگین در یک روز ۶۰ بار برنامه اجرا میکنم. در هربرنامه هم حدود ۳۰ تا ۴۰بار در داخل استوانه دور میزنم. او تاکید میکند: هر مرتبه که دور میزنم، ۵۰درصد حواسم به دور زدن و ۵۰درصد دیگر حواسم را به توجه و ارتباطگیری با مردم اختصاص میدهم.
او از ارتباط با مخاطبان در هنگام دور زدن میگوید و بیان میکند: نگاه کردن به مردم و دستها و تشویقهای آنان به من انرژی میدهد و گاهی اوقات همین انرژی باعث میشود که از حد میانگین بیشتر دور بزنم.
رضا اذعان میدارد: درمجموع میتوان چنین برآورد کرد که روزانه ۲۰۰هزار تماشاچی از برنامه اجرای من استفاده میکنند. او این نکته را هم یادآوری میکند که برای هر اجرا بین ۵ تا ۱۰ دقیقه زمان میگذارد.
ورزشی به نام دیوار مرگ
این ورزشکار منطقه ما در ادامه به رشته ورزشی خود اشاره میکند و میگوید: دیوار مرگ معادل فارسی این ورزش است. در تمام دنیا از این کار بهعنوان یک رشته ورزشی یاد کرده و به آن بها میدهند. او بیان میکند: من از هیچ منبعی حمایت نمیشوم.
درحالیکه اگر حمایت بشوم، میتوانم کارهای خارقالعاده دیگری مانند حرکت در فضای کرهایشکل و حتی بدلکاری را انجام دهم. او از همه مسئولان و متولیان امر ورزش میخواهد که به این رشته ورزشی مهیج و پرطرفدار دنیا توجه کنند و به آن بها دهند.
تنها راکب دیوار مرگ در استان خراسان رضوی
روشن میافزاید: هماکنون دعوتنامههای زیادی از کشورهایی مانند عراق، ارمنستان، تایلند، مالزی، یونان و... به دستم رسیده است که میخواهند در مقابل برآورده کردن همه نیازها و خواستههای من از هنرم استفاده کنند.
او میگوید: هرکسی که وارد این رشته ورزشی میشود، درواقع بازی با جان و گذشتن از جان خود را پذیرفته است؛ به همین دلیل در کل کشور درمجموع سه یا چهار نفر هستیم که این کار را انجام میدهیم و درمورد حمایتها بسیار مظلوم واقع شدهایم.
او با بیان اینکه در خراسان رضوی تنها راکب دیوار مرگ خود اوست، ادامه میدهد: این ورزش بهدلیل کمبودن افراد ماهر، بسیار پرطرفدار و مهیج است. اگر به ورزش ما بهای بیشتری داده شود، میتوانیم سهم بسزایی در جذب توریست و گردشگر داخلی و خارجی داشته باشیم.
مدیون همراهی خانواده هستم
تنها راکب دیوار مرگ در استان که این روزها ادامه فعالیتش در منطقه ماست، به درآمد ماهیانه اندک خود در این حوزه اشاره میکند و میگوید: کسی که از جان خود مایه میگذارد، نیازمند حمایت مالی و معنوی است؛ چیزی که تا الان از آن به نحو محسوس بهرهمند نبودهام. او در ادامه میگوید: دو فرزند دختر و دو فرزند پسر دارم.
در پسرانم نیز این استعداد وجود داشت، اما به آنها اجازه کار ندادم. او موفقیت امروز خود را مرهون حمایتهای خانواده و بهویژه همسرش میداند و در پایان از مسئولان میخواهد که به این ورزش توجه ویژهای داشته باشند.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۷ خرداد ۹۴ در شماره ۱۵۲ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.


