
رمضان معمّر که برخی از آثار او به نمایشگاههای بینالمللی نیز راه پیدا کرده، درباره شروع کارش چنین میگوید: «۳۰ سال قبل با یکی از دوستانم (مجید سلطانی) کار را شروع و کوشش بسیار کردیم تا این هنر را به مردم جهان معرفی کنیم.
در مدت ۳۰ سال در بیشاز ۳۰۰ نمایشگاه در کشورهای مختلف شرکت کردیم و با دادن اطلاعات، چاپ بروشور و حتی یک هدیه کوچک به بازدیدکنندگان خارجی، قدمت و زادگاه این هنر را برای مردم جهان زنده کردیم و خوشبختانه موفق شدیم ابتدا این هنر را ثبت ملی کنیم و سپس در سازمان یونسکو ثبت جهانی آن را به نام شهر مشهد برسانیم. چنانچه در حال حاضر مردم جهان هنر هرکاره را به نام مشهد میشناسند.»
هرکاره (یا هرکره) سنگی خاص است که بهدلیل انعطافی که در تغییرشکلیافتن دارد، به این نام مشهور شده است. ازآنجاکه معادن این سنگ فقط در مشهد قرار دارد، هرکارهسازی مختص مشهد است و برطبق آثار بهدستآمده بیشاز ۲۵۰۰ سال از ساخت هرکاره میگذرد.
حتی بازرگانان یونانی، چینی و... ظروف ساختهشده با این سنگ را خریداری کرده و به سرزمین خود میبردند. اما حادثهای که معروفیت هرکاره را چندینبرابر کرده، غذاخوردن امام رضا (ع) در این ظروف بوده است. بنا بر نقلی که در کتب معتبر مذهبی و تاریخی آمده است، هنگامیکه امام رضا (ع) به مشهد میرسد، نزدیک کوه سنگ هرکارهای توقف میکند.
یکی از کارگران (هرکارهساز) که متوجه حضور امام رضا (ع) میشود، غذایی را که داخل هرکاره پخته بود، برای امام میآورد. امام نیز بعداز خوردن غذا، سازنده و پزنده غذا در این ظروف را دعا کرده و برای آنها طلب برکت و فراوانی روزی میکند. علاوهبر اینها از لحاظ علمی نیز ثابت شده است که بهدلیل ترکیبات منیزیم و آهن موجود در این سنگ، غذای پختهشده در آن مقویتر و خوشمزهتر میشود.
هنر هرکارهسازی بهدلیل قدمت بسیار طولانی تولید و ساختش در مشهد، یکی از هنرهای اصیل این شهر است و بهدلیل نبود مواد خام (معدن سنگ هرکاره) در دیگر نقاط ایران و جهان، تولید ظروف هرکاره بهجز در مشهد امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل این هنر با تلاش هنرمندانی مانند آقای معمر به نام مشهد، ثبت ملی و جهانی شده است.
برطبق گفتههای استاد معمر، هنر هرکارهسازی تنها هنر ایرانی است که هیچکس حتی چینیها نمیتوانند مشابه آن را تولید کنند. «من به بسیاری از کشورهای جهان که درزمینه هنر و صنایع دستی فعالیت دارند، سفر کردهام و در هیچ کجا آثاری مانند سنگ هرکاره ندیدهام؛ چون معدن سنگ هرکاره در این کشورها وجود ندارد، حتی چینیها که امروز هر چیزی مثل جانماز، مهر و... را تولید میکنند، باوجود تلاشهایی که انجام دادهاند، موفقبه تولید چیزی مشابه سنگ هرکاره نشدهاند و هرگز هم موفق به انجام این کار نمیشوند.»
به خاطر وجود معادن این نوع سنگ در مشهد، هرکاره هنر اصیل مشهدی است و تولید آن در سایر نقاط امکان پذیر نیست
استاد معمر معتقد است که بهدلیل بیهمتابودن معدن سنگ هرکاره و قدمت و سهولت تولید آن در مشهد، این هنر میتواند سبب اشتغالزایی بسیار زیاد و کاهش بیکاری شود. «چند سال قبل ما برای اولینبار طرح آموزش و تولید سنگ هرکاره برای زندانیان را در زندانهای خراسان رضوی به اجرا درآوردیم که اشتغالزایی و درآمد خوبی برای زندانیان داشت.
بهدنبال آن، همین طرح را برای تعدادی از بانوان خانهدار اجرا کردیم که آنجا هم موفق بود. در حال حاضر بیشاز هزارو۲۸۶ نفر بهطور مستقیم و ۵هزار نفر نیز بهصورت غیرمستقیم از این راه ارتزاق میکنند. اگر مسئولان همکاری کنند، ظرفیت اشتغالزایی چندینبرابر هم وجود دارد.»
عمده معادن سنگ هرکاره در ارتفاعات جنوبی شهر مشهد قرار گرفته است، ارتفاعاتی که زمانی خارج از شهر قرار داشتهاند، اما امروز با گسترش شهر و انجام ساختوساز بر روی کوهها، بیم دفن معادن هرکارهسازی، نابودی این هنر و بیکاری جمع کثیری از افراد موجب نگرانی بسیاری از هنرمندان، چون استاد معمر شده است.
«یکی از نگرانیهای بزرگ در کار ما، تجاوز کوهخواران به حریم کوههایی است که معادن سنگ هرکاره در آنها قرار گرفته است. ساختوسازهایی که بدون قانون و ضابطه هر روز درحال افزایش است و اگر به همین ترتیب ادامه پیدا کند، دیگر معدن سنگ هرکارهای باقی نمیماند. معدن هم که نباشد، هنر و هنرمندی نخواهد بود. من از مسئولان میخواهم هرچه سریعتر مانع از گسترش این موضوع شوند و تداومدهنده تنها هنر اصیل مشهدی باشند.»
بسیاری از کسانی که بهعنوان زائر و مسافر برای زیارت به شهر مشهد میآیند، سوغاتی را با خود میبرند که هیچ ارتباطی با مشهد ندارد و معمولا از چین وارد شده، اما هرکاره که ثبت ملی و جهانی به نام مشهد شده در بین هدایا و سوغات دیده نمیشود!
«ما بهعنوان یک مشهدی، یک مسئول فرهنگی، یک هنرمند و... باید از خودمان شروع کنیم. چه اشکالی دارد که در خانه ما یک دیزی، گلدان و تابلو با سنگ هرکاره وجود داشته باشد؟ مدیران ما میتوانند در جشنها و مراسم ویژه، یک اثر از سنگ هرکاره هدیه بدهند، رسانههای محلی و روزنامهها نیز میتوانند این موضوع را مطرح کنند. همانطورکه فیروزه را به نام نیشابور میشناسند، چرا نباید هرکاره را به نام مشهد بشناسند؟»
امیرحسین اخلاقی، هنرمند نابغه و جوانی است که بهدلیل عشق به موسیقی اصیل ایرانی، از سنین کودکی بهدنبال آموختن و آموزش آن رفته است.
«هفتساله بودم که در یک جشن با شنیدن صدای سنتور یکی از استادان هنرمند به موسیقی علاقهمند شدم. این تاثیر چنان قوی بود که از همان زمان در کلاسهای آموزش موسیقی سنتی شرکت کردم و هرچه میآموختم، شوق و لذتم بیشتر میشد.
به همین دلیل کارم را ادامه دادم و در این مدت، نواختن بیشتر ادوات موسیقی اصیل ایرانی مانند تار، دف، سنتور و... را از استادان معروف موسیقی آموختم و در حال حاضر نواختن ۳۵ نوع از ادوات موسیقی ایرانی و خارجی را بهصورت حرفهای انجام میدهم.»
اخلاقی که مدتهاست عضو انجمن هنرمندان موسیقی ایران است، با اشارهبه غنا و ریشهداربودن موسیقی ایرانی میگوید: «در دیوان بسیاری از شعرای ایرانی بهویژه در شاهنامه فردوسی، نام تعدادی از ادوات اصیل موسیقی ایرانی ذکر شدهاست که نشان از ریشهداربودن و قدمت موسیقی ایرانی دارد و بهدلیل همین قدمت است که برخی کشورهای اروپایی با تغییر برخی ادوات موسیقی ایرانی، آن را به نام خود ثبت کردهاند.
یکی از این ادوات، گیتار است. در قرن ۱۵ میلادی دوتار به اروپا برده و با تغییراتی به گیتار تبدیل میشود. ویلن نیز در همین ایام از روی کمانچه ایرانی کپیبرداری میشود. درباره ارگ نیز که برگرفته از ارغنون ایرانی است، چنین نظری وجود دارد.»
در بسیاری از اشعار ایرانی به ویژه شاهنامه، نام تعدادی از ادوات موسیقی ایرانی ذکر شده است
اخلاقی در ادامه با ابراز نگرانی از رواج انواع موسیقی خارجی بهویژه آمریکایی میگوید: «موسیقی اصیل ایرانی حتی آنجا که برای عزاداریها نواخته میشود، همیشه آرامبخش و تسکیندهنده بوده است. خود من هر وقت دچار استرس و نگرانی میشوم، با نواختن چنددقیقهای موسیقی شاد و سرزنده میشوم، اما موسیقی آمریکایی که برگرفته از موسیقی جاز آفریقایی است، بیانکننده زجر و سختی است که بردگان آفریقایی کشیدهاند؛ موسیقی شورش، شکایت و طغیان. بهطور قطع بازتاب بیرونی این نوع موسیقی چیزی جز ویرانگری و خشونت نخواهد بود.»
یحیی مددی، یکی دیگر از هنرمندان نمایشگاه است. او که بیشاز ۱۰ سال است بر روی چوب و مس معرقکاری میکند، در کارش همیشه خلاق و مبتکر بوده است.
«معرق روی مس، هنری چند صدساله است، اما حدود ۱۰سال پیش که روی مس، معرقکاری میکردم، به این فکر افتادم که برای آنکه معرق بر روی مس نما و زیبایی بیشتری داشته باشد، از رنگهای جدید استفاده کنم؛ رنگی که ثابت و تغییرناپذیر باشد.
با انجام ترکیبات تازه و با روش اسیدپاشی و استفادهاز سولفاتها بر روی مس، معرق مسی با رنگ فیروزه، آبی و... را کشف کردم که علاوهبر زیباکردن ظاهر اثر، بر مقاومت و عمر آن نیز افزوده شده است. این ابتکار برای نخستینبار در مشهد اتفاق افتاده است و فقط دوسهنفر با این روش آشنا هستند.»
مددی که هنرمند مبتکر و جوانی است، در نمایشگاههای مختلف شرکت کرده و آثار بسیاری ساخته، اما بهترین خاطره او ساخت تابلو برای حرم امام حسین (ع) است.
«در کارگاه مشغول کار بودم که فردی بهسراغم آمد و سفارش چند تابلو برای نصب در حرم امام حسین (ع) را داد. من که خیلی خوشحال شده بودم، به او گفتم: من سابقه چندانی ندارم. استادان بهتری هم در مشهد وجود دارند، اما آن مرد اصرار کرد که تابلوها را بسازم. من هم چند تابلو که را مزین به آیات قرآنی بود، ساختم و به آن فرد تحویل دادم.»
مددی در پایان با اشارهبه تولیدات ماشینی که به نام هنر دستی در بازار عرضه میشود، میگوید: «برخی با استفادهاز لیزر و کپیبرداری از آثار دست هنرمندان در مدت خیلی کوتاهی، آثاری را به وجود آورده و در بازار به فروش میرسانند. این کار علاوهبر ضربهزدن به هنرهای دستی باعث دلسردی هنرمندان نیز شده است و بسیاری این کار را کنار گذاشتهاند. من از مسئولان خواهش میکنم برای حفظ آبروی هنرمندان با این جریان مقابله کنند.»
* این گزارش پنج شنبه، ۲۱ خرداد ۹۴ در شماره ۱۰۲ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.