کد خبر: ۲۰۹۰
۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

سنگ‌های زینتی عباس رستمی، سوغات چمدان مسافران مشهد است

سراغ عباس رستمی، هنرمند سنگ تراش محله وحید را از هرکس که بگیری، دستت را می گیرد و مستقیم می آورد مغازه ای که پر از اشیای زینتی و سنگی است. دورتادور قفسه های مغازه پر است از کارهای سیاه قلم که روی سنگ حک شده است. روی زمین هم انواع قندان، هاون و قابلمه های ریزودرشت سنگی چیده شده است.همه وسایلی که در این حجره به فروش می رسد، حاصل ساعت ها کار روی سنگ است.

 سراغ عباس رستمی، هنرمند سنگ تراش محله وحید را از هرکس که بگیری، دستت را می گیرد و مستقیم می آورد مغازه ای که پر از اشیای زینتی و سنگی است. دورتادور قفسه های مغازه پر است از کارهای سیاه قلم که روی سنگ حک شده است. روی زمین هم انواع قندان، هاون و قابلمه های ریزودرشت سنگی چیده شده است.

 روی بیشتر آن ها نقش سیاه قلم است و بعضی از آثار هم ساده اند، بی هیچ نقش ونگاری. سنگ هایی که دست هایی هنرمندانه به آن طرح و شکل داده اند و حالا پای هررهگذری را برای تماشا سست می کنند، ماجراهای پشت پرده زیادی دارند. 

همه وسایلی که در این حجره به فروش می رسد، حاصل ساعت ها کار روی سنگ است. البته محل اصلی کارگاه اینجا نیست. دلیل آن هم مراحل پیچیده ای است که یک سنگ باید تا شکل گیری یک اثر هنری طی کند.


عاشق کار سخت معدن شدم

عباس رستمی برمی گردد به زمانی که نه از سنگ چیزی می دانست و نه عاشق و دلبسته این هنر شده بود. تعریف می کند: از بچگی علاقه زیادی به کار الکتریکی داشتم. برای همین وقتی 21سالم بود، شاگرد مغازه الکتریکی شدم. استادم در معدن کار می کرد و یک روز از او خواستم من را هم با خود ببرد. تا آن روز معدن را از نزدیک ندیده بودم. به نظرم محل جذابی آمد. همان روز تصمیم گرفتم کارگر معدن شوم.

از او درباره چگونگی کار در معدن که می پرسم، با خنده می گوید: بودن در معدن کار هر کسی نیست. کار با پتک های شش هفت کیلویی که به دل کوه زده می شود تا تکه سنگی جدا شود، سخت است. بیشتر وقت ها هم باید با پتک یا کمپرسور، شیاری در دل سنگ درست می کردیم تا با ریختن باروت انفجار، سنگ ها چندتکه و آماده بردن به بارگاه شود.

 او از سنگینی سنگ های 7تا10کیلویی می گوید که از انتهای شیب معدن باید به شکم کشیده و به بالا و قسمت بارگاه (مکان انتقال بار سنگ به وانت) آورده می شد: انتهای معدن، شیب است. بعد کندن و تکه کردن سنگ کوه، باید آن ها را به قسمت بارگاه بکشانیم. سنگ های بزرگ تر را با با غلتاندن روی زمین تا بالا می‌کشانیم و کوچک ترها را که بین 7تا10کیلوگرم وزن داشت، به شکم می گرفتیم و تا قسمت بارگاه می بردیم. بارگاه فضایی پشت بام مانند بود و از آنجا به راحتی سنگ ها درون وانت جا می گرفتند.

هر چه بیشتر با سنگ و خواصش آشنا می شدم، عشق و علاقه ام به کار بیشتر می شد. بعد از مدتی کارگاه سنگ تراشی احداث کردم

قوه جسمانی و استقامت بدنی در کنار عشق به کار، زمینه پیشرفت و رسیدن عباس جوان به جایی شد که بعد از مدتی کارگاهی تولیدی در جاده سیمان راه انداخت و در معدن هم کار می کرد. تعریف می کند: هر چه بیشتر با سنگ و خواصش آشنا می شدم، عشق و علاقه ام به کار بیشتر می شد. بعد از مدتی کارگاه سنگ تراشی احداث کردم. البته اول مشارکتی کار می کردیم و شریک داشتم، اما بعدها خودم کار را دست گرفتم.

وقتی عشق و علاقه به هنر باشد، بدون استاد هم می توانی پیشرفت کنی و به جایگاهی برسی که همه به چشم استاد به تو نگاه کنند: اولین بار که پای دستگاه نشستم، حتی نمی دانستم چطور باید با آن کار کنم. چپ دست بودم و کار با دستگاه سنگ تراشی با دست راست طراحی شده است.

با همه حرف وحدیث هایی که می گفتند رستمی این کاره نیست و نمی تواند طرح را خوب دربیاورد، به یک سال نکشید که آوازه کارهایش در بازار کوهسنگی و چهارراه شهدا دهان به دهان می چرخید و نام استاد رستمی هم بین نام سنگ تراش های مشهد نشست: بیشترین کارهای تولیدی قابلمه های سنگی مخصوص دیزی بود، اما به مرور انواع قندان، لیوان، جاادویه ای، هاون سنگی و... را هم دست گرفتیم و کار طراحی شان را هم خودمان انجام می دادیم. 

اول کار همیشه خطا هست و چند موردی ناموزون در می آمد، اما سرانجام کار دستم آمد و حتی نقش ونگارها که با مته های مخصوصی روی دل سنگ می نشست، آن قدر ظریف بود که هم به دل ما بنشیند و هم مشتریان.


سخت اما شیرین

از سختی کار سنگ تراشی که می پرسیم، به انگشتان دست راستش که باندپیچی شده است، اشاره می کند و می گوید: این نمونه ای از سختی کار است. خطر در کار با دستگاه فرز زیاد است. از طرفی وقت کار با این دستگاه و برش سنگ باید لباس ضد آب مخصوص ماهیگیرها را بپوشیم که تا روی سینه زیپ می خورد؛ زمستان و تابستان هم ندارد.

 استفاده از چند دستکش که تکه تکه تا روی بازو کشیده می شود، کار را سخت تر می کند. گوشی و عینک مخصوص هم برای جلوگیری از آسیب به گوش و چشم باید هنگام کار استفاده شود. موقع کار دستگاه و برش سنگ، آب با شدت از بالا روی صفحه فرز ریخته می شود. 

حوضچه زیر پا هم تا زانو پر از آب و به مرور گل می شود. این ها سختی کار کسی است که پای دستگاه برش می نشیند. حال بماند که گاه تکه های سنگ برش خورده با شدت پرتاب می شود و گاه خیلی خطرناک است. درحقیقت هنر سنگ تراشی ، کار خیلی سختی است.


سفارش از کشورهای عربی

رستمی کار طراحی را هم تجربی یاد گرفته است و نقش ونگار روی سنگ را با ذوق و سلیقه خودش کار می کند و می گوید: کارهای نقش ونگار طرح خورده بیشتر تزیینی و دکوری است، اما کارهای ساده برای استفاده است و کاربردی هستند. برای همین ظروفی مثل قابلمه دیزی و ظرف مخصوص دم کردن زعفران را ساده می زنیم. 

او درحالی که به وارمر سنگی روی میز روبه رو اشاره می کند، می گوید: این یکی از جدید ترین طرح های ابداعی مان است که در دوره کرونا برای استفاده از انواع دمنوش های گرم بسیار پرفروش بود؛ وارمری کوچک که با روشن کردن شمع در محفظه پایینی آن و گذاشتن لیوان روی صفحه شیارمانند، دمنوش را داغ نگه می دارد. اما پرکارترین تولید به قابلمه های تک نفره دیزی برمی گردد که با سنگ هرکاره درست می شود و از سرتاسر کشور و گاه حتی کشورهای عربی سفارش داریم.

 

هنر خاص مشهدی‌ها

درباره منحصربه فردبودن سنگ هرکاره همین بس که تنها سنگی است که هرچه حرارت ببیند، سرخ می شود، اما ذوب نه. این را هم رستمی، هنرمند سنگ تراش، وصف می کند و ادامه می دهد. این سنگ از دل کوه هایی به دست می آید که فقط در مشهد است و هیچ جای دنیا یافت نمی شود. برای همین این هنر را کمتر در جاهای دیگر می بینید. 

ما به صورت خرده فروشی کار می کنیم و کوهسنگی و چهارراه شهدا از بازارهای اصلی تولیدات سنگ هرکاره هستند

زیرا ماده اولیه اش که سنگ است، فقط در کوه های خلج و زکریای مشهد پیدا می شود؛ کوه هایی که رو به نابودی اند. او ادامه می دهد: ما به صورت خرده فروشی کار می کنیم و کوهسنگی و چهارراه شهدا از بازارهای اصلی تولیدات سنگ هرکاره هستند. رستوران دارها و دیزی پزها از مشتری های پروپاقرص آن ها هستند. 

بیشترین مشتری ها هم زائرانی هستند که برای زیارت به مشهد می آیند و عاشق تولیدات این سنگ ها می شوند و سوغات می برند. او می خواهد این نکته هم از قلم نیفتد که علاوه بر خواص پزشکی، طعم خوب و خوش رنگ ولعاب شدن خورش و آب گوشت یکی از دلایل استفاده از دیزی های هرکاره است. البته برای خیلی ها هم استفاده از تولیدات این سنگ ها حکم دکور را دارد و تزیینی است.

 

تولید نخستین سیخ سنگی

روایت های زیادی درباره متبرک بودن این سنگ نقل شده است؛ اینکه در «عیون اخبارالرضا(ع)» نقل شده است: حضرت در گذر از قریه سناباد، به کوهی تکیه کردند که مردم از سنگ آن برای غذاپختن دیگ می ساختند. از همان زمان مردم به غذا درست کردن در این دیگ ها اعتقاد زیادی دارند. رستمی تعریف می کند: مشتری هایی داشتیم که به توصیه پزشک برای موارد درمانی به سراغ ما آمده و سفارش کار داده اند.

 چندی قبل خانمی آمد و سفارش سیخ سنگی برای کباب و جگر داشت. به سبب مقاومت دربرابر حرارت مستقیم، اولین بار سیخ سنگی ساختیم که بعد به مرور مشتری خودش را پیدا کرد. در موردی پیشنهاد مشارکت در تولید پودر سنگ برای استفاده در صابون های زیبایی و آرایشی داشتیم که با توجه به اینکه کار و هنر من چیز دیگری است، قبول نکردم. چند مورد هم سفارش برای درست کردن گوی و قطعاتی برای استفاده در ماساژهای درمانی داشتیم.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44