کد خبر: ۶۷۲۳
۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰

خانه تاریخی احمدیان‌ را نوه‌اش ماندگار کرد

این‌بار، آتش بانی خیر شد؛ آتشی که چندسال قبل با زغال قلیان به جان خانه قدیمی احمدیان افتاد، نوه او را به این فکر انداخت که خانه تاریخ‌دار پدربزرگ را نجات دهد.

این‌بار، آتش بانی خیر شد؛ آتشی که چندسال قبل با زغال قلیان به جان خانه قدیمی احمدیان افتاد، نوه او را به این فکر انداخت که خانه تاریخ‌دار پدربزرگ را نجات دهد. حاصل این فکر بعد از پنج سال تلاش، نونوارشدن خانه‌ای در بالاخیابان شد که در مرداد ۱۳۸۴ ثبت‌ملی شده است.

آنچه مشخص است، این است که خانه احمدیان از اواخر دوره قاجار برجا مانده است و متعلق به هیچ‌یک از حاکمان وقت مشهد هم نیست، اما معماری متفاوت آن با خانه‌های مردم عادی به‌ویژه تزیینات بسیار زییایی که بخش زیادی از آن در نما دیده می‌شود، ارزش فراوانی به آن بخشیده است. این خانه صدوده‌ساله از دهه ۱۳۳۰ در تملک سیدمهدی احمدیان‌حسینی، از بنکداران پارچه مشهد، بود که تا یک‌سال قبل از فوت در آن می‌زیست.

توصیه همیشگی او به دختر و پسرهایش حفظ این خانه بود. اتفاق خوب مرمت در این خانه را، نیما زرگران، نوه مرحوم احمدیان، با کمک دیگر وارثان خانه رقم زد. کسی که قصه درازی را برای زنده‌نگه‌داشتن خانه پشت‌سر گذاشته است و خوش‌حالی‌اش در این خلاصه می‌شود که این یادگار زیبای گذشته را از گزند تخریب نجات داده است. خانه‌ای که با پایان مرمت، درش در ته‌پل‌محله باز شد و علاقه‌مندان هر روز می‌توانند با حضور در آن به گذشته پا بگذارند.

 

نسل دوم احمدیان‌ها خانه ثبت‌ملی شده او را با مرمت ماندگار کرد

 

مرمت با مصالح قدیمی

۱۵ میلیارد ریال اعتباری است که زرگران برای سرپاشدن خانه پدربزرگ با همراهی وارثان خرج کرده است. او دیوار حیاط و پشت خانه را که کامل تخریب شده بود، دوباره چیده است: باستان‌شناس آوردم تا با کمک او کف حیاط را کاوش کنیم و به آجر و مصالح قدیمی تخریب و نوسازی‌ها برسیم. در این کنکاش به دیوار حوض‌انبار رسیدیم و آجر‌هایی به‌شکل مهری، سینه‌کفتری و قاشقی کشف شد که مربوط به دیوار حیاط بود. با مشاوره مرمت‌کار قدیمی مشهد ساخت آجر‌های جدید را به کارگاهی در قم سفارش دادم.

نظر این مرمت‌کار بر این بود که، چون خاک آنجا بهتر است و در ساخت آجر از گچ کمتری استفاده می‌شود، آجر‌ها باکیفیت‌ترند. حتی آجر‌های معمولی را هم به همان کارگاه سفارش دادم، چون آجر مشهد رنگ قرمزی دارد که با آجر‌های اولیه خانه هم‌خوانی نداشت.

او به‌جز دیوارچینی، کف حیاط را آجر کرده و حوضی مشابه حوض‌های قدیم خانه‌های تاریخی با سنگ هرکاره مشهد ساخته است: این خانه حوض داشت، البته پدربزرگم در بازسازی خانه که مطبخ و حوض‌انبار را خراب کرد، حوض جدید با موزاییک درجا ساخت. من حوض جدید را مشابه قدیمی‌ها ساختم.

همچنین، تعدادی از پرواز‌های طبقه اول و تیر و پرواز‌های طبقه دوم را که بخشی از آن در آتش سوخته بود، با تیر‌هایی از نیشابور جایگزین کرده است.

آن‌طور که زرگران می‌گوید، در مدتی که خانه خالی بود، سارقان تعدادی از در‌ها و وسایل آن همچون لوستر قدیمی را دزدیده بودند: برای جایگزینی در‌های دزدیده‌شده سراغ کسی رفتم که تخریب خانه‌ها در اطراف حرم را برعهده دارد. از او سه در قدیمی که مشابه خانه پدربزرگ بود، خریدم و یک در هم به نجار سفارش دادم. در این راه سعی کردم از مصالح قدیمی و مشابه خود خانه استفاده کنم تا لطمه‌ای به اصالت آن نخورد.

نکته جالب مرمت او در تراشیدن رنگ در‌ها تا رسیدن به پایه اصلی و همچنین تراشیدن گچ تا آجر است؛ آجر‌هایی که در اتاق‌های پایین بندکشی شده‌اند.

نسل دوم احمدیان‌ها خانه ثبت‌ملی شده او را با مرمت ماندگار کرد

 

مرمت، سنگ‌انداز کم ندارد

زرگران جوانی دهه‌شصتی است که بخشی از کودکی‌اش در این خانه در کنار پدربزرگ گذشته است. او بعد از فوت مرحوم احمدیان در سال ۱۳۸۲ که خانه به مستأجر واگذار می‌شود، هیچ‌گاه نمی‌تواند خاطرات شیرین این خانه را فراموش کند. خاطراتی که هر هفته او را از محل زندگی‌اش به بالاخیابان می‌کشاند تا دست‌کم با ایستادن مقابل خانه حال خوب گذشته در وجودش غلیان پیدا کند.

او سال ۱۳۹۸ در یکی از همین پرسه‌زدن‌هایش متوجه خروج دود از خانه می‌شود: دود از ملاقی بیرون می‌آمد. خودم را که داخل خانه انداختم، متوجه شدم کسی که خانه را به‌عنوان انبار اجاره کرده، معتاد است و آن را محل پاتوق کرده است. او آن روز با گذاشتن قلیان موجب آتش‌سوزی شده بود. بی‌احتیاطی او ملاقی و در چوبی بالا را در آتش سوزاند.

زرگران که پیش از آن اتفاق هم مصر بود خانه در میان وارثان حفظ شود، از آن روز با گرفتن رضایت از وارثان درخواست مرمت را به اداره‌کل میراث‌فرهنگی می‌دهد.

خودش با گریزی به آن روز‌ها می‌گوید: نامه اول برای مرمت را که به اداره میراث فرهنگی دادم، یک‌سال کارشناسی سنگ‌اندازی کرد و الکی من را دواند، بدون اینکه نتیجه‌ای داشته باشد. بعد از آن فردی جایگزین شد که دل‌سوز بود و پرونده را بعد از یک‌سال به جریان انداخت. بعد از آن هم سخت‌گیری‌هایی کردند که واقعا انرژی من را گرفت. جالب بود که میراث فرهنگی فقط در این راه محدودیت می‌گذاشت.

یک روز با همه خستگی این رفت‌وآمد کار اداری به مسئولش گفتم در ازای این محدودیت‌ها چه چیزی می‌دهید، آن هم در قبال من که حسن نیتم را نشان داده‌ام و در تلاشم خانه ثبت‌ملی‌شده سرپا بماند. این اعتراض‌ها هم فایده‌ای نداشت و حتی مشاوره رایگان هم ندادند و با گرفتن مشاور و طرحی که خودمان دادیم، بعد از سه‌چهار سال خون‌دل‌خوردن و فرسوده‌شدن در این مسیر، موفق شدم مجوز مرمت خانه را بگیرم. ناگفته نماند چند مسئول میراث فرهنگی همکاری خوبی کردند.

 

نسل دوم احمدیان‌ها خانه ثبت‌ملی شده او را با مرمت ماندگار کرد

 

شیرینی زندگی با پدربزرگ

آن‌طور که زرگران می‌گوید، پدربزرگش این خانه را از معمار اصلی آن که در آنجا سکونت داشت، خریده است. حتی عروسی‌اش را هم در این خانه گرفته بود: پدربزرگم بزاز بود و در فلکه حرم مغازه داشت. در سال‌های پیری که پادرد سراغش آمده بود، کنارش بودیم. خیلی اوقات مسئول خریدش بودم و، چون خانه حمام نداشت، با دوچرخه به حمام عمومی بهاءالتولیه می‌بردمش.

خدابیامرز هم خیلی هوای من را داشت. در حیاط دوتا باغچه داشت که درخت انجیر و آلبالو و آلو داشت. آلو‌ها را می‌پوشاند تا برای من بماند. من به یاد همان روز‌ها درخت انجیر را حفظ کرده‌ام.

او که خانه را با کاربری سنت‌سرا و به‌نام پدربزرگش راه انداخته است، قصد دارد بخشی از این خانه را برای بازارچه هنر‌های دستی، رایگان در اختیار هنرمندان بگذارد.

* این گزارش ۵ شنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۲۰ شهرآرامحله ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44