روی گشاده و لبخندی که انگار روی چهرهاش جا خوش کرده است، از همان نمای دورتر لابهلای رفتوآمد مراجعان هم به چشم میخورد. در بالاخیابان، همه او را به سنگصبور زائران میشناسند؛ نخستینبار او را پشت شیشه باجه «راهنمای زائر» خیابان آیتالله شیرازی ۳ در چندقدمی بارگاه امامهشتم (ع) در حال پاسخ به زائر دیدیم.
حالا پنج سال از شروع خدمت مهدی طاهری در ستاد راهنمای زائر میگذرد. از همان ابتدا عهدی با امام رئوفش بست که برای راهنمایی و یاریرساندن به مردم از هیچ تلاشی دریغ نکند و تا میتواند؛ دلی بهدست بیاورد و کارراهاندازی کند.
مهدی طاهری که حوالی ورودی بست شیخطوسی مشغول راهنمایی زائران است، با داشتن مدرک کارشناسیارشد و سابقه تدریس در دانشگاه، فضای خدمت و نوع روابطش با مراجعهکنندگان به باجه راهنمای زائر را بهگونهای سروسامان داده است که حالش خوب است و این حال خوب را با حس نوعدوستیاش با زائر و مجاور به اشتراک میگذارد.
طاهری معتقد است تکتک آدمهایی که به باجه راهنمای زائر مراجعه میکنند، فرستاده حضرترضا (ع) هستند. همین نگاه، او را به سمتوسویی کشانده است که تمامقد و با همه انرژیای که دارد، در خدمت زائران و رفع حاجتشان باشد.
از او میپرسم شغلت را دوست داری؟ بدون معطلی و با چندبار تأکید میگوید: خیلی زیاد! خیلیخیلی اینجا را دوست دارم! ادامه میدهد: ممکن است نشستن روی یک صندلی در اتاق ۱.۵ در ۱.۵ برای بسیاری از آدمها حتی در حد یکیدو ساعت هم سخت و طاقتفرسا باشد، چه برسد به هفتهشت ساعت کار در سرمای زمستان و گرمای تابستان! اما آنچه دل من و بسیاری از همکارانم را در این اتاق شیشهای قرص و محکم میکند، حس همین یاریرساندنها به زائر و مجاور است.
این حسوحالی که مهدی طاهری از باجه راهنمای زائر رونمایی میکند، درحالی است که او پیش از این، مدرس دانشگاه در رشته زبان انگلیسی بوده و در برخی مؤسسات نامآشنای شهر هم به زبانآموزان آموزش داده است. حتی بارها پیش آمده که بدون هیچ نگرانیای آدرس همین باجه را به دانشجویان و شاگردانش داده است که برای رفع اشکال به او مراجعه کنند!
بااینحال، طاهری کارش و لحظهلحظه حضورش در باجه راهنمایی زائر را توفیق بزرگ برای خودش میداند و میگوید: آرزوی خدمت در صحنوسرای حضرترضا (ع) را داشتم، اما از زمانی که این فرصت شغلی برایم فراهم شد، با همان نیت، اینجا به زائران و مجاوران حضرت خدمت میکنم و خارج از وظایف تعریفشده، هر کاری از دستم بربیاید، برایشان انجام میدهم.
او اولینبار هم بهبهانه آموزشهای اولیه انگلیسی به نیروهای راهنمای زائر به این دمودستگاه پا گذاشته است و از آنزمان با پایان دوره آموزشی، در یکی از پایگاههای راهنمای زائر خدمت به زائران را چراغ راه زندگیاش کرده است.
لابهلای گفتگو به پرسشهای مراجعهکنندگان هم پاسخ میدهد؛ انگار سرش درد میکند برای راهنماییکردن و گرهگشایی! یکی میپرسد: خانه داروغه با کدوم خط اتوبوس میشود؟ دیگری آدرس یک اقامتگاه را میخواهد که قیمتش مناسبتر باشد! هنوز جواب این یکی را نداده است، دختر جوانی پریشانحال از راه میرسد و درحالیکه زیر بغل مادر پیرش را گرفته است تا تکیهگاهی باشد برای روی پا نگهداشتنش، میگوید: مادرم امروز باید برای عمل جراحی در بیمارستان بستری شود، ممکن است برایمان اسنپ بگیرید؟
آقای طاهری همینطور که مسیریابی تاکسی اینترنتی را انجام میدهد، با چهرهای متبسم شروع به احوالپرسی و دلجویی میکند و رو به بارگاه نورانی امامرئوف خطاب به آنها میگوید: به خود آقا بسپرید و شفای عاجل را از خودش بگیرید.
وسط ثبت درخواست تاکسی، خانم میانسالی که مقصدش وکیلآباد است و دنبال خط ۱۲ میگردد، سؤال میکند و بهسمت موقعیتی که راهنمای زائر آدرس داده است، راه میافتد.
آقا مهدی بدون معطلی به همه این پرسشها جواب میدهد، بدون اینکه خم به ابرو بیاورد. دراینبین، برای او بزرگترین رنج، دیدن چهره نگران و غمگین زائران است وقتی از پسِ هزینهها برنیامدهاند و با کولهباری از فشار روحی و شرمندگی جلو زن و بچه با اسبابواثاثیه به او مراجعه و درخواست کمک میکنند.
میگوید: اینجور اتفاقات در ایام شلوغ بیشتر میافتد و وقتی از همهجا ناامید میشوند، به راهنمای زائر مراجعه میکنند تا شاید از نظر قیمتی مکان مناسبتری را بتوانیم به آنها معرفی کنیم، حال آنکه ما بازوی اجرایی نیستیم و زورمان به جایی نمیرسد.
ماجرا به تابستان سال قبل برمیگردد. آن زمان در باجه راهنمای زائر میدان بیتالمقدس خدمت میکرد. با گریزی به آن روز میگوید: در حال راهنمایی یک زائر بودم که خانمی در نوبت بعدی منتظر صحبت بود. چهرهاش ناراحت و مضطرب بود.
میگفت برای خرید جزئی به بازاررضا (ع) رفته و وقتی بابت خرید یک شیشه کوچک عطر کارت کشیده، تازه متوجه شده قیمت آن ۲ میلیون تومان بوده است، نه ۲۰۰ هزار تومان! آنجا از خجالت حرفی نمیزند، اما یکیدو روز بعد برای خرید بلیت برگشت به شهرشان کرمانشاه، پول کم میآورد.
آقا مهدی میگوید: این خانم پیش من آمده بود تا کمکش کنم عطر به مغازهدار برگردانده شود و مبلغ واریزی به حسابش برگردد تا بلیت بخرد. من هم اول به او گفتم این مسئله به من ربط ندارد.
با اصرار این زائر سرانجام طاهری مجاب میشود درِ پایگاه را ببندد و برای یافتن فروشنده عطر دستبهکار شود: به بیشتر مغازههایی که در کار عطر بودند، سر زدم و گفتند این عطر از آنها خریده نشده است. خوشبختانه در آخرین مغازهای که عطر را نشان دادم، مغازهدار هم عطر و هم خریدار را شناخت و با پَسگرفتن جنسخریدهشده، مبلغ پرداختی را به آن خانم بازگرداند.
فرقی نمیکند در حال شارژ منکارت باشد یا آدرسدادن، صحبتهایش را با درسهایی از قرآنی شروع میکند: بگو ببینم قرآن چند سوره دارد؟ میدانی سورهای بهنام «جاثیه» داریم؟ معنی آن چیست؟ او که به مطالعه کتابهای دینی علاقهمند است، اطلاعات دینی خودش را از همین طریق و گپوگفت با روحانیهایی که گذرشان به او میافتد یا در مسجد ملاهاشم میبیند، بهدست میآورد و خیلی کوتاه و خلاصه به دیگران منتقل میکند.
طاهری حتی به بانوانی که آداب حضور در حریم رضوی را رعایت میکنند، با مشورت همسرش که خادم حرممطهر است، بستههای فرهنگی هدیه میدهد. بیشتر این هدیهها را همسرش، فاطمهخانم، با هزینه شخصی تهیه میکند.
آقا مهدی که سؤالهای زائران را به ۳ دسته زیارتی، تفریحی و گردشگری تقسیم میکند، همیشه پاسخگوی آنهاست. او در توضیح بیشترین سؤال زائران چنین توضیح میدهد: بیشتر زائران دنبال تفریح هستند تا بازدید از اماکن تاریخی و به همین دلیل، موجهای آبی و خروشان، بوستان کوهسنگی، چالیدره و... اماکن پرطرفدار بازدید در میان مسافران مشهدالرضا (ع) هستند و باز در میان همه این مراکز گردشگری و تفریحی، اگر فقط بخواهیم یک مکان را نام ببریم، موجهای آبی در صدر قرار میگیرد.
عربزبانها در میان مراکز تفریحی، چالیدره و در میان اماکن مذهبی به زیارت امامزاده یاسرناصر که برادر تنی امامرضا (ع) بودهاند و زیارتگاهشان در جاده طرقبه است، ارادت خاصی دارند. تجربه رستورانهای شاندیز هم برایشان خالی از لطف نیست و از طرفداران پروپاقرص برندهای معروفاند.
در داخل کشور، همدانیها، شیرازیها و اصفهانیها بیشترین متقاضیان بازدید از مراکز تاریخی همچون باغ نادری، آرامگاه فردوسی و محدوده شاهنامه، خانه تاریخی داروغه و توکلی هستند. گنبدخشتی و امامزاده سیدمحمد هم در فهرست پرطرفدارهای اماکن مذهبی قرار دارند.
* این گزارش پنجشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۲۹ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.