
علیاصغر محمدیان سعدآباد که تا ۲۰۰ سال سابقه خانوادگی در محله آبکوه دارد، به خوبی روزهای انقلاب را به خاطر میآورد. او که در زمان انقلاب جوان بوده، نقش جوانان در پیشبرد انقلاب را مهم میداند، چیزی که بزرگان محله آبکوه نیز آن را اذعان میکنند. در این گزارش، روایت خلاصه و کاملی از زمزمههای انقلاب تا زمان پیروزی در گفتگوی ما با علیاصغر محمدیان سعدآباد خواهید خواند.
نخستین جرقههای انقلاب در محله آبکوه از فروردین سال ۱۳۴۲ شروع شد.محمدیان میگوید: ۹ ساله بودم که پیشنماز مسجد بنیهاشمی سعدآباد بعد از نماز مغرب و عشا روی منبر رفت و به معرفی آیتالله خمینی (ره) پرداخت و از مقام ایشان بین علمای قم گفت.
او برای نمازگزاران تعریف میکرد: «چند روز قبل، مأموران ساواک به مدرسه فیضیه در قم حمله کرده اند و تعدادی از طلبهها را ضرب و شتم و شهید کردهاند.» همان شب برای نخستین بار با اندیشه امام خمینی آشنا شدیم.
وی سخنرانیهای روحانیون و بزرگان محله را مقدمهای برای همراهشدن اهالی محله با انقلاب میداند و میگوید: مدتی پس از این حادثه، حجتالاسلام حسن راستگو، پیشنماز مسجد صاحبالزمان (عج) که از اهالی همین محله است و تازه از قم بازگشته بود، یادداشتهای برخی از مراجع قم در حمایت از قیام امام خمینی (ره) را در مسجد بنیهاشمی خواند.
علاوه بر این حاج احمد سالاری از بزرگان و منبریهای محله نیز، در سال ۱۳۴۷ در مسجد بنیهاشمی علیه شاه سخنرانی کرد که صدای او از بلندگوهای مسجد به بیرون پخش شد و همین سخنرانی باعث شد تا مدتها تحت تعقیب ساواک قرار بگیرد. مرشد قاسم هم از شعرا و مداحان بنام مشهدی بود که بارها در مسجد بنیهاشمی علیه رژیم پهلوی سخنرانی کرد.
محمدیان در ادامه صحبتهای خود از نخستین گروههای راهپیمایی علیه رژیم میگوید. گروههایی که حتی موجب علنیشدن تظاهرات در مشهد نیز شدند. او تعریف میکند: به دلیل نظارت و ترس شدیدی که ساواک در شهر ایجاد کرده بود، هنوز کسی جرأت تظاهرات علنی نداشت.
اما در همین زمان چندتن از جوانان محله آبکوه به نامهای غلامرضا قدسی، محمدکاظم چوبدار، عبدا... رحمتی و مصیب سلیمانی و ... نخستین گروههای تظاهرات را به راه میاندازند. گروهی بین ۲۰ تا ۲۵ نفر که با توجه به نظارتهای شدید ساواک، به روش خاصی تظاهرات میکردند.
آنها هر روز چند نقطه از شهر را مشخص میکردند و سپس به صورت ضربتی وارد خیابان میشدند و پس از شعاردادن علیه شاه، از محل متواری میشدند و چند دقیقه بعد به محل دیگری میرفتند. این تظاهرات چنان مشهور شده بود که هر شب رادیو بیبیسی آن را اعلام میکرد.
سرانجام نخستین تظاهرات علنی مردم محله سازماندهی میشود. تظاهراتی که به دلیل فضای خفقانآور موجود، ترجیح داده شد در شب صورت بگیرد. محمدیان با بیان این موضوع ادامه میدهد: تظاهرات در شب تا آن زمان در مشهد بیسابقه بود.
در این میان با وجو همدلی بین اهالی هنوز بودند کسانی که از شاه حمایت میکردند و ما میدانستیم این افراد در تظاهرات اغتشاش ایجاد خواهند کرد. ولی بازهم وارد میدان شدیم. تظاهرات از ابتدای میدان راهنمایی شروع شد و تا داخل محله ادامه یافت.
مرحوم قدسی پیشاپیش جمع با صدای بلند شعار میداد و ما هم تکرار میکردیم. با طیکردن بخشی از مسیر، عدهای چماق به دست راه ما را بستند. ما هم با همان چوبهای علم و پرچم به جانشان افتادیم. بعد از ساعتی درگیری، چماقبه دستها شکست خوردند و فرار کردند. خبر این ماجرا در تمام شهر پیچید و بسیاری از محلات دیگر این اتفاق را به فال نیک گرفتند و به راهپیمایی شبانه اقدام کردند.
شهید قدسی در عاشورای سال ۵۷ در چهاراره شهدا به شهادت میرسد، نخستین شهید انقلابی محله آبکوه است
همزمان با اوجگیری انقلاب در سال ۵۷، امام خمینی (ره) فرمان فرار سربازان از سربازخانهها و پادگانها را اعلام میکند و سربازان بسیاری از پادگانها را اعلام میکند و سربازان بسیاری از پادگانها فرار میکنند.
تعدادی از سربازان فراری که شهرستانی هستند، در مشهد و در محله آبکوه گرفتار نیروهای ساواک میشوند. محمدیان در این باره تعریف میکند: ابتدای میدان راهنمایی قهوهخانهای به نام «قهوهخانه شهردار» قرار داشت. صاحب آن انسانی خوب و انقلابی بود.
سربازان فراری به قهوهخانه او میروند و تقاضای کمک میکنند. اما شاگرد قهوهچی که ضد انقلاب است، خبر حضور سربازان را به ساواک میرساند. جوانان انقلابی محله که از این ماجرا باخبر میشوند، فورا خود را به قهوهخانه میرسانند و سربازان را فراری میدهند و سرشان را میتراشند و خود را به جای سربازان فراری جا میزنند.
پس از ساعتی چند مأمور ساواک به دنبال سربازان وارد قهوهخانه میشوند و به سراغ جوانها میروند، اما بعد از تحقیق در مییباند که آنها سرباز فراری نیستند. بدینترتیب شاگرد قهوهچی دروغگو از کار درمیآید.
همزمان با گسترش تظاهرات در گوشه و کنار شهر مشهد، هیئت عزاداری مسجد بنیهاشمی برای حمایت از انقلاب، مقام معظم رهبری و شهید هاشمینژاد به طرف حرم مطهر حرکت میکنند. در این راهپیمایی محله آبکوه نخستین شهید خود را تقدیم انقلاب میکند.
شهید قدسی در عاشورای سال ۵۷ در چهاراره شهدا به شهادت میرسد و سیدمحسن صداقت نیز در واقعه دهم دی ماه ۵۷، به دست گاردیها در خیابان تهران به شهادت رسید.
* این گزارش شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ در شماره ۲۳۱ شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است