غلامحسین اصغریاحمدآبادی از موسپیدان کوچهزردی در محله صاحبالزمان (عج) است. پیرمردی خوشرو و مؤدب که در طول روز بارها راستهکوچه را عصازنان طی میکند و با همسنوسالهایش خوشوبش میکند. انگار حرفهای او و همدورهایهایش از گذشتههای دور این کوچه و آدمهایش تمامی ندارد.
حاجغلامحسین متولد۱۳۱۸ است. او بعداز فوت پدر وقتی هنوز یکسالونیم بیشتر نداشت، بههمراه مادر به مشهد آمدند و در کوچه باغسنگی ساکن شدند. دوره دبستان را در مدرسه طاهری پشت سر گذاشت. با گرفتن مدرک ششم ابتدایی در سال۱۳۳۰ ترک تحصیل کرد و به شاگردی مرد علافی (فروشنده جو و گندم و کاه) درآمد.
او در هجدهسالگی به سربازی رفت، اما یک اتفاق باعث شد همه سربازان وظیفه آن سال، سه ماه عفو خدمت بخورند؛ «سه ماه مانده بود به تمامشدن دوره اجباریام که یک روز همه ما را در محوطه پادگان جمع کردند. دل توی دلمان نبود که چه خبر است که ناگهان از بلندگو اعلام شد به میمنت تولد شاهزاده همه مشمولین وظیفه سه ماه خدمتشان کم شده است. نمیدانید چه شادی و ولولهای در پادگان راه افتاد؛ البته نه به خاطر شنیدن تولد شاهزاده، که از کمشدن سه ماه خدمت.
این برای منی که در عرض چنددقیقه سه ماه باقی ماندهام بخشیده شده بود و میتوانستم تسویه حساب کنم و به خانه برگردم، خیلی خوشحالکننده بود. آنموقع جوان بودم و کلهام داغ، اما بعدها وقتی به این ماجرا فکر میکردم، از این ناراحت شدم که بهخاطر تولد یک کودک اینقدر همه چیز تحتتأثیر قرار گرفته بود.»
غلامحسین جوان با خاتمه دوره سربازی و برگشت به خانه بهواسطه دوستی خانوادگی، در دانشگاه فردوسی استخدام شد و مدیریت باشگاه (تالار) دانشگاه به او داده شد؛ «باشگاه در بیمارستان قائم (عج) بود و در دو طبقه، جاییکه الان مسجد بیمارستان است. به وقت مجالس عروسی و عزای کارمندان و استادان دانشگاه، سالن برای مجالس شادی و عزا چیده میشد.» غذای دانشجویان این دانشگاهها در زیرزمین باشگاه درست میشد.
قیمت غذا هم ششریال بود، اما برای استادان براساس حقوقی که میگرفتند، بین ۱۰، ۱۵ و ۲۵ریال فرق میکرد. بعدها که پردیس دانشگاه فردوسی در وکیلآباد ساخته شد، مکان باشگاه هم تغییر کرد. بعد از انقلاب اسلامی، باشگاه به خانهباغ بزرگی در بولوار تلویزیون منتقل شد و به «هرباریوم مرکز رفاهی کارکنان دانشگاه» تغییر نام داد. این خانهباغ متعلق به دکتر پرویز آموزگار بود که سال۵۶ تا ۵۷، ریاست دانشگاه فردوسی را عهدهدار بود.
از خاطرات جالب و بهیادماندنی اصغری از کار در باشگاه بیمارستان قائم (عج)، مراسم بزرگی بود که با حضور وزیر و استاندار و دیگر مقامات بلندپایه کشوری و استانی برگزار میشد. در این مراسم، برنامههای باشگاه کاملا تشریفاتی بود.
جالبترین قسمتش حضور حاجیلاله بود با لالههای چندشاخه. مغازه حاجی انتهای کوچه بیمارستان شاهینفر قرار داشت. او از روز قبل مراسم با وانتی پر از لاله میآمد و با کارگران، همه میزها را پر از چراغهای لاله میکردند تا وقت ورود میهمانان، سالن پذیرایی و میزها غرق نور باشد.