
روضه پنجاه ساله بانوان محله پورسینا
روضه ماهیانه یکی از متداولترین نوع جلسههای زنانه است که قدمت زیادی دارد. تصویر دور هم نشستن خانمها و قرائت ادعیه و سورههای خاصی از قرآن، از کودکی در خاطر خیلی از ما مانده است. صاحبخانه معمولا از روز قبل همسایهها را برای حضور در این جلسه دعوت میکند و در آن پس از مراسم روضهخوانی پذیرایی مختصری هم انجام میشود.
خیلیها برای این مراسم ارزش معنوی زیادی قائلاند و هر طوری که هست آن را برگزار میکنند.
ایام عزاداری بهانهای برای حضور ما در محله پورسینا و همراهی در جمع کسانی شد که از بانیان قدیمی روضههای خانگی در محلهاند. بر همین اساس به سراغ یکی از قدیمیترین آنها رفتیم.
عشق اهل بیت است و بس
روضه منزل معصومه کریمآبادی است که به گفته خودش از زمان مادر مرحومش، یعنی بیش از ۵۰ سال است که برگزار میشود. در حقیقت تأکید و وصیت مادرش علت استمرار آن بوده است. ساعت از چهارگذشته است. بعضیها زودتر آمدهاند و مشغول حالواحوال باهماند. همه یکدیگر را میشناسند؛ چون اهالی همین محلهاند. معمولا جلسات ماهانه و هفتگی هزینهای برای تبلیغات ندارد.
بانی روضه زنگ یکایک همسایهها را به صدا در میآورد و آنها را به روضه فرا میخواند.
به قول صغری خانم صفرپور که یکی از پایههای ثابت روضههاست «شاید یادم نباشد دیشب شام چه خوردهایم، اما عشق اهل بیت نمیگذارد تاریخ روضهها را فراموش کنم.» زنها که قریب به اتفاقشان بیش از ۵۰ سال سن دارند دور تا دور اتاق به پشتیها تکیه زدهاند و به نشانه تأیید حرفهای صفرپور سر تکان میدهند و میخندند.
منبری هم از همان قدیمیهاست. تا آمدن حاج آقا برای خواندن روضه، کتابهای کوچک ادعیه برای قرائت زیارت عاشورا پخش میشود.
بوی چای تازهدم اتاق را برداشته است. یکی از خانمها در حال جفت کردن کفش میهمانان است و یکی هم در آشپزخانه مشغول آماده کردن استکانها.
جلسه ساده، صمیمی، خودمانی و بدون تشریفات است. در این مجالس نه از سلسلهمراتب خبری هست و نه ساختار سازمانی برای نظم بخشی به کارها وجود دارد و همین موضوع باعث میشود که افراد شرکت کننده در آن با همدلی هر چه بیشتر کارها را به صورت خودجوش انجام دهند. گاهی لابهلای خواندن دعا برای شفای همسایههای در بستر بیماری دعا میکنند.
خانم کریمآبادی از خانمها قول میگیرد که بعد از جلسه همه با هم و دستجمعی به عیادت یکی از همسایگان، یعنی معصومه نوروزی که خودش قاری قرآن است و به بیشتر خانمهای محله قرآن آموزش داده و اکنون بیمار است، بروند.
دعا تمام میشود.
جلسه با ذکر فضیلتهای حضرت زهرا (س) و روایتی از زندگی او شروع میشود و با بیان چنددقیقهای احکام ادامه مییابد و با ذکر مصیبتی از ائمه به پایان میرسد.
وقتی روضه بهانه خیر میشود
خانم کریمآبادی صاحب مجلس و پنجاهوسهساله است و میگوید: از بچگی با جلسههای روضه امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) بزرگ شدهام. مادر مرحومم که به بیماری سل مبتلا شده بود و بعد از توسل به ائمه شفا گرفته بود، توی همه روضهها نخود مشکل گشا توزیع میکرد و من به همان نیت حل شدن مشکل، نخود و کشمش پخش میکنم.
او مثل همه زنهای دیگر خیلی به این مجالس اعتقاد دارد و میگوید: روضههایی که خانه به خانه میرود بهانهای میشود تا از حالوهوای همدیگر با خبر میشویم. فرصت خوبی است تا از مشکلات و گرفتاریهای اطرافیانمان با خبر شویم و قدمی هر چند کوچک برای رفع آن گرفتاری برداریم.
خود ائمه درباره رفع گرفتاریها وگرهگشایی از کار مؤمن سفارش زیادی کردهاند. با این که میدانم خانوادههای اینجا به لحاظ مادی خیلی روبهراه نیستند، اما باز هم برای کمک حاضرند و از دل و جان مایه میگذراند و اتفاق افتاده برای تهیه سیسمونی خانواده بیبضاعتی هرکس هر اندازه در توانش بوده هزینه کرده است. خیلی پیش آمده توی همین جلسهها برای دختر و پسرهای جوان آستین بالا زدهاند و بهانه خیر شدهاند.
خانم کریمآبادی خاطرهای به یادش میآید و با لبخند آن را تعریف میکند: یکی از جوانهای محله که مهر دختری را به دل گرفته بود و چند بار هم به خواستگاری رفته و پاسخ رد شنیده بود، از من خواست برای حل مشکلش کاری انجام دهم. با این که هم مادر پسر که از جلسه ایها هستند و هم پدر دختر با این وصلت مخالف بودند، با صحبت هر دو را راضی کردم و خدا را شکر الان که میبینم زوج خیلی خوشبختی هستند. از این اتفاقها در مجالس روضه زیاد میافتد.
مادرم که به بیماری سل مبتلا و بعد از توسل به ائمه شفا گرفته بود، توی همه روضهها نخود مشکل گشا توزیع میکرد
تربیت دینی غیرمستقیم
عصمتالسادات کلالی، از شرکت کنندگان در مراسم، میگوید: برپا کردن روضههای خانگی عشق ائمه را به صورت غیرمستقیم در دل کودکان مینشاند.
مثل روشی که مادران ما برای تربیتمان استفاده کردند و ما را در مجالس روضه و امام حسین (ع) بزرگ کردند و حالا آن روزگار یکی از خاطرههای خوب و به یاد ماندنی شده است. والدین ما با چه عشقی به ائمه متوسل میشدند وحاجت هم میگرفتند.
خواهرخانم کریمآبادی هم اهل همین محله است و پنجشنبه اول هر ماه روضه دارد و میگوید: در ماه تقریبا هر روز جلسههای روضه خانگی برپاست و همه مطلعاند که اول هر ماه جلسه قرآن یا روضه منزل کدام یک از خانم هاست.
او اعتقاد دارد روضهها باعث تقویت روابط بین اهل محله و خانواده میشود و یک جور صله رحم به حساب میآید که همه میتوانند از حال همدیگر با خبر شوند. بهخصوص در خانههای آپارتمانی که میتواند صمیمت و همبستگی بین ساکنان را بیشتر کند.
میراث مادرانه
حالا نوبت خانم کریمآبادی است که بگوید مهم نیت برگزاری یک مراسم بیتکلف است و ما تأکیدمان بر این است که صاحب مجلس به زحمت نیفتد. روضه با یک چای و خرما میتواند برگزار شود و باعث گشایش امور است و برکت زیادی در زندگی ما دارد.
وی در ادامه میگوید: یکی از خاطرات خوبی که از مادران ما برایمان به یادگار مانده، همین روضههای خانگی است که در قدیم خیلی ساده برگزار میشد و اتفاقا بانیان خیلی هم جواب میگرفتند.
او از جلسه قرضالحسنه خانگی که حالا در بیشتر روضهها انجام میشود، یاد میکند و میگوید: پسانداز پول به این طریق گره خیلی از مشکلات مالی خانوادهها را باز کرده است.
* این گزارش دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ در شماره ۲۸۲ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.