زخمهای روی صورت عصمتزهرا شبیه سرخی گونه عروسکهاست. بچهها «لپقرمزی» صدایش میزنند، اما او این اسم را دوست ندارد. روی گونه و بینی فاطمه را هم زخمی فراگرفته که قرار است هربار که در آینه نگاه میکند، به چشمش بیاید.
مادرش بارها به او گفته است که باید درد آمپولهای درمانی را تحمل کند تا جای زخم کوچکتر شود. ما را که میبیند، فکر میکند قرار است آمپول دیگری در این زخم دردناک تزریق شود؛ میپرد بغل مادرش و میزند زیر گریه. این گریه و بیتابی برای بچههای خیابان خورشید، جزئی از زندگی روزمره به شمار میرود.
در همه محلاتی که مرزی مشترک با ارتفاعات جنوبی دارند، اوضاع بر همین منوال است. سالک، پشه بیانصافی که بزرگ و کوچک نمیشناسد، بیشتر صورت و دستها را نشانه میگیرد و زخم عمیقی بر جان مردم این محلات مینشاند.
آماری که مرکز بهداشت و شهرداری منطقه اعلام میکنند، رقمی بالغبر هزارنفر در سال در شهر مشهد است که طی برآورد مسئولان شهری، این آمار بهتبرانگیز، ۴ درصد سالک کل کشور را شامل میشود. از طرفی گزارشها نشان میدهد یکی از اصلیترین کلونیهای سالک کل کشور بیخ گوش ما، در محلات شقایق یک و دو، گلدیس، نیروهوایی، سرافرازان و چهارچشمه قرار دارد.
انتهای بولوار هاشمیه، در کوچههای خیابان خورشید با هرکس که درباره سالک صحبت کنیم، یک جای زخم به ما نشان میدهد. مریم پورهنگ یکییکی جای زخمهای کهنه سالک را روی بدنش نشان میدهد و میگوید: ما به سالک عادت کردهایم. از بچگی میدانستیم که تابستان و زمستان باید حواسمان باشد که هر دانه و جوشی روی بدنمان بود، به مادرمان نشان دهیم تا مبادا زخم سالک بزرگ شود.
از زخم روی صورتش اثر زیادی نمانده، اما روی دستش زخمی قدیمی خوب جاخوش کرده است. میگوید: زخم سالک دو مدل است، یک نوع اثرش میماند، اما یک نوع خودش خوب میشود. ما که تشخیص نمیدهیم کدام نوع است، فقط با گزیدگی، استرس و نگرانیمان شروع میشود.
حاجآقا حسینی پدر عصمتزهرا و محمدصابر است که هردوشان جای زخم دارند، اما متفاوت. او روحانی فعال محل است و بارها برای رفع مشکلات بهداشتی با اعضای شورای اجتماعی همراه شده است.
زخم عصمتزهرا و محمدصابر را با هم مقایسه میکند و میگوید: پسرم که سه هفته قبل گزیده شده نوع خشک سالک را دارد و با آمپول درحال درمان است. اما دخترم نوع تَر را داشت. با هر آمپولی که در مرکز بهداشت میزدند، زخم بزرگتر میشد تا اینکه دوطرف صورتش را پر کرد. الان بعداز دو سال هنوز هم رد زخمها دو طرف صورتش به جا مانده است.
سال قبل، خانمم را اینقدر پشه زده بود که فکر کردیم مشکل داخلی پیدا کرده است که بدنش ورم دارد. بعد از اینکه دکترها آزمایشهای مختلف گرفتند، دکتر پوست متوجه شد سالک است. چهلآمپول عضلانی به او تزریق کردند تا ورمش کم و چشمانش باز شد.
تعداد زیادی از خانمهای محل دور ما جمع میشوند تا بگویند سالک چه بلایی سرشان آورده است. پسربچهها هم با ذوق و شوق دور ما جمع شدهاند و هرکدام یکطور جلب توجه میکنند. وقتی متوجه موضوع تکراری سالک میشوند، تیشه و بیلچههایشان را برمیدارند و بازیشان را ادامه میدهند.
در مسیر آب فاضلابی که از خانهها بیرون میآید، جوی آبی درست کردهاند و با آجرهای شکستهای که از میان نخالههای ساختمانی جمع کردهاند، حوضچهای ساختهاند. عصمت صدقی نوهاش را بین همین بچهها نشان میدهد و میگوید: سامان کلاس اول است. ماه قبل صورتش را سالک زده و درحال درمان است.
سامان با شنیدن صدای مادربزرگش جلو میآید، زخمش را نشان میدهد و میگوید: تا الان ۱۰تا آمپول زدهام. خیلی درد دارد. باز سراسیمه از اینکه فرصت ساختوساز را از دست بدهد، میدود سراغ فاضلابها و میگوید: ما میخواهیم مهندس شویم. داریم استخر درست میکنیم.
مادربزرگش سری تکان میدهد و میگوید: در کلاسهای آموزشی که از طرف بهداشت برایمان میگذارند، میگویند همین فاضلابها و نخاله ساختمانها منبع سالک هستند. خب در این تابستان به بچهها بگوییم در کوچه بازی نکنید؟ چکار کنند در خانههای پنجاهمتری؟
پورهنگ میگوید: ما خودمان فرغون برمیداریم و نخالههایی را که در زمینهای اطرافمان ریخته شده است، از اینجا دور میکنیم. شنیدهایم که سگهای ولگرد هم یکی از عوامل انتقال هستند. خب اینجا نزدیک کوه است و پر از سگ.
درمیان بچههایی که دورتادور ما جمع شدهاند، میکائیل، علیرضا، ابوالفضل، امیرعلی و محمدصابر، فاطمه و عصمتزهرا از نیش این پشه در امان نماندهاند. مصطفی با حالت برندهای میگوید: خانم اجازه! ما را تا حالا نیش نزدهاند.
امیرعلی با خندهای تلخ که میداند چه گزش دردناکی در انتظار مصطفی است؛ میگوید: اینها تازه به اینجا آمدهاند!
به هر کوچهای در امتداد دامنه کوه که سر بزنیم، بیبروبرگرد چند مورد گزیدگی سالک میبینیم. اما انتهای خیابان شقایق بیشترین موارد دیده میشود. به هرکس که درباره سالک میگوییم یا صورتش را نشان میدهد یا کمی آستینش را بالا میزند و جای زخمی را نشان میدهد. تعدادی هم روی مچ پایشان زخم دارند. اهالی جمع شدهاند و از فاضلاب روان گله دارند و معتقدند منشأ اصلی همین گندابهاست.
محمد حیدرطلب که از کودکی در همین محل ساکن بوده است و هیچکدام از اعضای خانوادهاش از نیش سالک در امان نماندهاند، یک طرف صورتش را نشان میدهد و میگوید: زخمی بود به اندازه چهار تا ۲۵تومانی که بعد از بیستسال هنوز جایش مانده است.
دو هفته قبل دختر هفتسالهام را پشه زد و پنجماه قبل دختر دوازدهسالهام را. همسرم هم پارسال دچار سالک شد. روی پا و کمر و بدنمان هم پر است. ما با بحران سالک دستوپنجه نرم میکنیم.
محمود جوانمرد از آن دست مردمی است که از بس دوندگی کرده و حرفش به جایی نرسیده، از مسئولان بهداشت و اداره آب و فاضلاب قطع امید کرده است؛ «پنجاهسال است داد میزنیم و حرفمان به جایی نمیرسد. یک شب سر راحت زمین نمیگذاریم. هرروز صبح باید چک کنیم ببینیم کداممان را سالک زده و بیفتیم دنبال دوا و درمان. یک عطاری هست در خیابان ویلا، یکی هم میدان شهدا و یکی هم طبرسی. همهشان یک دوا میدهند که شبیه روغن سوخته است. خیلی درد دارد، اما بهتر از این آمپولهاست که رد زخمش میماند.»
کفش و جورابش را درمیآورد، کف پایش را نشان میدهد و میگوید: این زخم را ببینید؛ ما خودمان واکسن درست کردهایم. یعنی میگذاریم پشه کف پایمان را نیش بزند و درمانش میکنیم. اینطوری واکسینه میشویم. خیلی از مردم اینجا کف پایشان زخم سالک دارد. البته بگویم این کار بعضی وقتها جواب میدهد و خیلی مواقع پشه باز هم نیش میزند.
با چند نفر از اهالی خیابان شقایق راهی غرفههای سالک میشویم. شهرداری منطقه هر سال در فصل تابستان، نمایشگاههایی را برگزار میکند تا هم به مردم شیوه پیشگیری و مقابله با گزیدگی پشه سالک را آموزش دهد و هم افرادی را که سالک دارند، شناسایی کند. حسین لطفعلیخانی بیشاز ۱۰سال است که مسئول برگزاری این نمایشگاههاست.
او میگوید: ما دو غرفه داریم؛ یکی برای آگاهسازی که با بروشور و فیلم، بیماری را برای مردم توضیح میدهیم. یک غرفه هم مربوط به سلامت است که به بهانه گرفتن فشار خون، مردم را به اینجا دعوت میکنیم و علاوهبر چکاپ سلامت، اگر گرفتار سالک باشند، آنها را شناسایی و راهنمایی میکنیم تا زودتر برای درمان اقدام کنند.
لطفعلیخانی توضیح میدهد: اطراف سطلهای زباله و فضاهایی را که نخاله زیاد است، آهکپاشی میکنیم و برای خانههایی که طبقه اول هستند، بهرایگان توری نصب میکنیم. سگهای ولگرد را هم بعد از گزارش مردمی جمع میکنیم. هرچند سگ عامل اولیه نیست، میتواند ناقل باشد؛ البته منظور سگهای ولگرد است.
پشه سالک بیشتر از هشتادسانت نمیتواند بپرد، اما مرحلهبهمرحله بالا میرود و وارد خانهها میشود. به لباس و کفش و کیف هم میچسبد و آنقدر ریز است که بهراحتی دیده نمیشود. فعالیت این پشه از غروب آفتاب تا صبح است. بههمیندلیل بعد از غروب آفتاب بچهها را با لباس آستین کوتاه و شلوارک نباید بیرون فرستاد. توری هم که نصب میکنند، باید مشبکهای ریز داشته باشد؛ زیرا پشه سالک ۲ میلیمتر بیشتر نیست و میتواند از توریهای درشت رد شود.
مهدی ناصحی، عضو کمیته نظارتی شورای شهر در منطقه، وقتی با آمار چهاردرصد کشور مواجه میشود، از مسئولان متولی میخواهد با جدیت و فوریت این موضوع را دنبال کنند.
او میگوید: باتوجهبه آماری که ازسوی کارگروههای بهداشتی و مسئولان منطقه۹ ارائه شده موضوع سالک، از بزرگترین مشکلات بهداشتی در منطقه است. این مشکل بیشتر در محلاتی دیده میشود که در دامنه ارتفاعات جنوبی قرار دارند و تعدادی از آنها محلات کمبرخوردار هستند.
ما در کمیته نظارتی که هفتههای گذشته با محلات پیرامونی برگزار شد، به شهرداری منطقه مأموریت دادیم که برای این بیماری سازوکار ویژهای به شورا ارائه کنند. منتظریم که برنامه عملیاتی به ما ارائه شود تا با حمایت و پشتیبانی همهجانبه شورایشهر تاحد زیادی این مشکل را رفع کنیم. ناصحی تأکید میکند: در تصمیماتی که اتخاذ شده است، پرداختن به این موضوع و اجراییشدن طرحهای ارائهشده مرتبط با سالک در اولویت اعتبارات قرار خواهد گرفت.
معاون فنی و عمران شهرداری منطقه۹ بیماری سالک را بومی منطقه میداند و میگوید: از ۲۵هزار نفری که در کل کشور به سالک مبتلا میشوند، هزار نفر در مشهد و بیشتر آنها در منطقه ما سکونت دارند؛ یعنی آماری بین سه تا چهاردرصد گزیدگی در کل کشور.
اولین چیزی که در محیطهای شهری مهم است، تعیین تکلیف زمینهایی است که به شهر متصل شدهاند. ازطرفی هرقدر بتوانیم محدوده تخلیه نخاله و اراضی بلاتکلیف و محدودهای را که سگهای ولگرد در آن جولان میدهند، به حداقل برسانیم، شیوع بیماری سالک هم کاهش مییابد.
به گفته علی خانمحمدی، پشه سالک در محدودهای بین چهل تا پنجاهمتر امکان مانور دارد؛ یعنی اگر بین محل سکونت انسانها و سالک پنجاهمتر فاصله باشد، امکان گزیدگی به حداقل میرسد. این فاصله چطور باید ایجاد شود، وقتی تعدادی از خانههای مسکونی در دامنه ارتفاعات ساخته شدهاند؟
معاون شهردار منطقه به این سؤال اینطور پاسخ میدهد: ما حدود ۳ هزار متر مرز مشترک منطقه مسکونی با اراضی ارتفاعات جنوبی داریم. بیشترین محدوده شیوع سالک هم در محلات گلدیس و شقایق یک و دو است.
در سالهای گذشته بهدلیل جلوگیری از تصرف اراضی، دیواری در این مرز کشیده شد که به محل امنی برای زندگی سالک در همسایگی انسانها تبدیل شده است. از لحاظ رفع تصرف قطعا کار درستی بوده، اما از لحاظ دسترسی پیاده مردم و بحث ناامنی و موضوع بهداشت محیطی مشکلی رفع نشده است. ما با ایجاد یک پارک خطی به طول سهکیلومتر و عرض پنجاهمتر که حدفاصل انتهای بولوار صیادشیرازی تا انتهای بولوار دلاوران امتداد خواهد داشت، میتوانیم زمینهای خاکی را که محل زندگی و کانون تخمریزی سالک هستند، از محل زندگی مردم دور کنیم.
خانمحمدی با اعلام این خبر که پارک خطی به طول هشتصدمتر بین لادن و صابر تعیین تکلیف شده است، ادامه میدهد: متأسفانه در سالهای گذشته بخشی از اراضی در انتهای شقایق و گلدیس تصرف شده است که با رفع تصرف آنها روند احداث پارک آغاز خواهد شد. در فازهای بعد از لادن تا هاشمیه نیز پارک خطی را احداث میکنیم. ضمن اینکه همزمان از سمت بولوار هاشمیه هم احداث این پارک را شروع کردهایم.
معاون شهردار منطقه با اعلام این خبر که با انجام این پروژه ظرف چهارسال آینده بحران سالک به حداقل میرسد، ادامه میدهد: پشه سالک معمولا در محیطهایی که خلوت است، خانه میکند و تردد انسانها باعث عقبنشینی پشه میشود.
یکی از این فضاها حریم کالهاست. داخل کالها را دیواره بتنی زدهایم و غیر از مواقع بارندگی، حرکت آبی وجود ندارد که گنداب یا مانداب داشته باشد. ازطرفی برای حریم کال هم با ایجاد فضای سبز، کانونهای سالک را از بین خواهیم برد. در حریم کال چند مورد تداخل سند وجود داشته است که مراجع قضایی پرونده آنها را بهزودی تعیین تکلیف میکنند.
* این گزارش چهارشنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۸ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.