روز شوراها به همه کسانی که به مشارکت مردم معتقدند، مبارک؛ چه آنها که به روزهای بهتر ایمان دارند و در شوراهای اجتماعی محلات، هرماه گرد هم میآیند تا دغدغهمندانه برای بهترشدن شرایط هممحلهایهایشان برنامهریزی و مطالبهگری کنند و چه مسئولانی که خود را موظف به پاسخگویی به مطالبات نمایندگان مردم میدانند.
بهمناسبت روز شوراها و عمر چهارده ساله شورای اجتماعی محلات مشهد، از میان ۲۸محله واقعدر منطقه۳ و ۴، سراغ تعدادی از اعضای شوراهای اجتماعی رفتیم و خواستیم دیدگاهشان را با ما به اشتراک بگذارند، از کارکردهای این نهاد مردمی بگویند و به موانعی اشاره کنند که مسیر را برای پیگیری خواستههای مردم، سنگلاخ کرده است. گزیدهای از مشکلات و دغدغههای آنها را در ادامه میخوانید.
شورای اجتماعی میتواند برای محلات مفید باشد، اگر مدیران شهری، کارشان را بهدرستی انجام بدهند و بگذارند برنامهها در محلات ازطریق شوراها اجرایی شود. این رویکرد، فایدهاش این است که هم هزینههای شهرداری کم میشود، هم برنامهها با قوت و سرعت بیشتری انجام میشود و هم عملکرد شهرداری در محله از نظر مردم عالی ارزیابی خواهد شد.
عملکرد شوراهای اجتماعی با حداکثر کارایی آن، فاصله دارد؛ زیرا کارهای اجرایی شهرداری به پیمانکاری ختم میشود و هربار خواسته مردم را پیگیری میکنیم با پاسخ «پیمانکار نداریم» یا «اعتبار نداریم» مواجه میشویم. نتیجهاش هم این است که ما در شورای اجتماعی محلات نمیتوانیم مشکلات مردم را بهموقع حل کنیم.
انتقاد بعدی من درنظرنگرفتن جایگاه شورای اجتماعی محلات بهعنوان خط مقدم ارتباط با مردم و اعتماد به نظرات آنهاست. نمونه عینی آن توزیع اعتبار بین مساجد شهر، صرفا براساس نظر مرکز رسیدگی به امور مساجد است، درحالیکه بهتر بود این کار، با اطلاع شهرداران مناطق، معاونتهای فرهنگی و اجتماعی آنها و شوراهای اجتماعی محلات صورت میگرفت.
جواد بابائی
سن: ۵۰ سال تحصیلات: فوق دیپلم رایانه
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله رسالت: ۷ سال
مدت سکونت در محله: ۴۰ سال
نه فقط در عباسآباد، بلکه در محلات مختلف بهویژه در مناطق حاشیه شهر، شاهد فواید و برکات شوراهای اجتماعی محلات بودهام. مثلا کوچههای خاکیای که اگر پیگیری اعضای شورا نبود، شاید به این زودیها رنگ آسفالت را به خود نمیدید یا پروژههای زودبازدهای که براساس نیاز محلات مختلف عملیاتی شد. در این بین، چالشهایی بر سر راه شوراهای اجتماعی محلات وجود دارد که باید برای آن فکری کرد.
دانهدرشتترین مسئله، این است که سازمانهای تابعه شهرداری و معاونتهای مختلف آن، شوراهای اجتماعی محلات را بهخوبی میشناسند، اما شناخت سایر دستگاههای اجرایی از این نهاد مردمی، طرحها، برنامهها و دغدغههایش در حد هیچ است. سادهتر بخواهم بگویم،
این میشود که شوراهای اجتماعی محلات ازسوی نهادها و سازمانهای دیگر، به رسمیت شناخته نمیشود. انتظار داریم که مسئولان بالادست برای ایجاد این شناخت و تعامل میان نمایندههای مردم در شوراها و مسئولان سایر دستگاهها قدمی بردارند. نفع نهایی از ایجاد این ارتباط را مردم خواهند برد.
محبوبه برجی
سن: ۴۰ سال تحصیلات: دیپلم
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله عباسآباد: ۱ سال
مدت سکونت در محله: ۳۶ سال
کارایی شورای اجتماعی محلات دستکم در محله مهرگان را میشود با استناد به نتایج آن توضیح داد؛ امکاناتی که با پیگیری مستمر اعضای شورا و سایر فعالان محله به دست آمد، از فضای سبز آیلندها بگیرید تا بهبود وضعیت ناوگان حملونقل عمومی در این شهرک، راهاندازی مرکز خرید «شهر ما»، ساخت مساجد، روشنایی جاده کلات، روشنایی معابر که به بهبود امنیت شهرک کمک کرد، پروژههای فضای سبز در فاز دوم مهرگان، ساخت مدرسه در این فاز، کلیدزدن ساخت بوستانهای چندهکتاری در محله، نامگذاری معابر بینام، پیادهروسازیها و خیلی چیزهای دیگر.
کسب این دستاوردها به این معنی نیست که بر سر راه ما مانعی وجود ندارد. اما اجازه بدهید به این موانع از زاویه دیگری نگاه کنم؛ اینکه رفع برخی از این موانع، به خود اعضا برمیگشت و اصلاح آن را انجام دادیم و همچنان ادامه میدهیم؛ اقداماتی مثل تغییر اساسنامه، تعیین شرح وظایف نمایندگان برخی تشکلها، ابلاغ این موارد به نمایندههایشان با این رویکرد که حل مشکلات مردم تسریع شود.
مجید حسنی
سن: ۳۴ سال تحصیلات: کارشناسی مدیریت و فناوری
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله مهرگان: ۶ سال
مدت سکونت در محله: ۱۱ سال
به جز همه مزایایی که برای فایدهمندبودن شورای اجتماعی محلات میتوان بیان کرد و در صحبتهای دوستان هم به آن اشاره شد، این نکته را هم باید اضافه کرد که هر محله، ظرفیتهایی دارد که، چون اعضای شورا ساکن محله هستند، به این امکانات و ظرفیتها واقفاند؛ بنابراین اگر از نظرات آنها استفاده شود، هم این ظرفیتها به نفع محله به فعلیت میرسد و هم کارایی شهرداری در مدیریت شهر بالا میرود.
وقتی به جایی برای پیگیری مشکلی از مردم مراجعه میکنیم مثل یک ارباب رجوع عادی و نه نماینده مردم رفتار میشود
تصور کنید اگر چنین ساختاری نباشد و در شهری با این وسعت و انبوه برنامهها، ساکنان هر محله برای رفع مسائلشان تکتک به شورای مرکزی شهر مراجعه کنند، چه هرجومرجی رخ میداد. پس بهتر این است که وظایف شهر با محلات تقسیم شود و شورای هر محله، با قبول بخشی از این مسئولیت، بار را از روی شانه شورای شهر بردارد و هر محله در وهله اول، خودش برای رفع مشکلاتش تلاش کند.
الان این فایدهمندی شوراها از حد ایدهآل خود پایینتر است. ارتباط مستمر اعضای شورای اجتماعی محلات در طول سال با مدیران شهری، در انتقال مزایا و معایب طرحها مؤثر است.
معصومه استادحسینی
سن: ۴۹ سال
تحصیلات: کارشناسی علوم تربیتی
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله خیرآباد: ۱۲ سال
مدت سکونت در محله: ۲۳ سال
اگر بخواهیم مختصر به فایدههای شورای اجتماعی محلات اشاره کنیم، از چند مورد نمیشود چشم پوشید. یکی جنبه نظارتی شوراست و اینکه شوراها میتوانند ناظر اجرای برنامهها و پروژههایی باشند که دستگاهها در محلات اجرا میکنند.
کارکرد دیگرشان این است که رابط هستند بین مدیران شهری و مردم و راهی برای اینکه سهم مردم را در برنامهریزیهای محلی افزایش داد. اگر این اتفاق در حد مطلوب آن رخ بدهد، نهفقط مشارکت مردم برای امورات محله بیشتر میشود، بلکه امیدواری به مسئولان شهری هم افزایش پیدا میکند. به این فهرست، موارد دیگری را هم میشود اضافه کرد؛ مثلا این مورد که، چون نظرات مردم به مدیران منتقل میشود، بودجهها بهسمتی هدایت میشود که نیاز عموم است.
رسیدن به آنچه اشاره شد، دور از دسترس نیست به شرط اینکه موانع آن از سر راه برداشته شود. معتقدم یک مانع این است که همدلی بین شهرداری و اعضای شورای اجتماعی محلات کم است و کمبود چنین روحیهای باعث کاهش اعتماد به شوراهای اجتماعی میشود. مانع دیگر، نبود آموزشهای بدو و ضمن خدمت افتخاری برای اعضای شورای اجتماعی محلات است. وجود چنین آسیبی باعث میشود که نگاه اعضای شورای اجتماعی محلات، کاربردی نباشد که تأثیر خود را خواهینخواهی در طرحها و برنامههایی که ارائه میدهند، میگذارد.
یحیی کوهستانی
سن: 46سال
تحصیلات: کارشناسی حسابداری دولتی
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله میثم شمالی: 4 سال
مدت سکونت در محله: از بدو تولد
بهعنوان کسی که سالها تجربه خدمت در شورای اجتماعی محله را دارم، معتقدم این ساختار، قبلا قدرت بیشتری داشت. یکی از دلایل آن به جایگاهی برمیگردد که شوراها در شهرداری داشتند و جلساتی که ماهیانه و مستمر برگزار میشد. الان شرایط اینطور است که اگر بخواهیم در شورای اجتماعی محله، برنامهای را پیگیری کنیم، باید ازطریق یک هیئت یا مسجد انجام بدهیم.
از پارسال، شورای اجتماعی محلات بهدلیل حذف همان اندکبودجه ماهانهای که داشتند، ضعیف شدهاند. از جنبه رفتاری نیز برخوردها طوری است که وقتی به جایی برای پیگیری مشکلی از مردم مراجعه میکنیم مثل یک ارباب رجوع عادی و نه نماینده مردم رفتار میشود. آسیبهایی که اشاره شد، اصل فایدهمند بودن شوراهای اجتماعی محلات را نفی نمیکند بهویژه اگر بتواند با سایر دستگاههای اجرایی ارتباط بگیرد و صرفا به شهرداری متصل نباشد.
این ارتباط همهجانبه، اهمیت دارد از این نظر که شاهد موازیکاریهای متعددی در دستگاهها هستیم؛ ادارههایی که برای موضوعی واحد، هرکدام بهصورت مجزا ردیف اعتباری دارند، اما متأسفانه به رفع مشکلات اساسی درزمینه آسیبهای اجتماعی که میرسد، آنطورکه باید پای کار نیستند.
نمونهاش طرحی که یکونیم سال روی آن کار کردیم و با تضمین دستاوردهای محسوس به جاهای مختلف ارائه دادیم. اما چیزی که دریافت کردیم، صرفا تعریف و تمجید بود. موازیکاری دفاتر تسهیلگری با شوراهای اجتماعی محلات سرفصل دیگری است که دغدغه مشترک بنده و همه اعضای شوراهای محلاتی است که با آنها صحبت کردهام و شرح مصادیق آن، مجال دیگری میطلبد.
سیدعلی معراجی
سن: ۳۳ سال
تحصیلات: دانشجوی مدیریت امور اداری
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله خواجهربیع: ۶ سال
مدت سکونت در محله: ۳۰ سال
شوراهای محلات یکی از راههای تعامل شهروندان با مدیریت شهری است. هرکدام از محلات با جمعیت چندهزارنفری مشکلات و خواستههایی مشترک دارند. طبیعی است که تکتک آنها نتوانند این دغدغهها را به گوش مسئولان برسانند و امکان مطالبه خواستههایشان از مسئولان را نداشته باشند.
بهترین گزینه برای رساندن دغدغههای مردم به مسئولان، این است که صدایی از جنس مردم این کار را انجام بدهد؛ ساختاری مثل شورای اجتماعی محلات که اعضای آن در محدوده یادشده زندگی میکنند و مشکلات را لمس کردهاند.
این بایدهای خوب که اشاره شد، در مقام عمل، بهصورت کامل محقق نمیشود؛ بهدلیل برخی موانع که یکی از مهمترینهایش این است: متأسفانه بهجز شهرداری که تقریبا شورای اجتماعی محلات را به رسمیت میشناسد، سازمانهای دیگر چنین رفتاری ندارند و پاسخگوی دغدغهها و مطالبات اعضای شواری اجتماعی محلات نیستند.
حتی خود شهرداری و شورای شهر مشهد که با کارهایی مثل پروژههای زودبازده درصدد استفاده از ظرفیت شورای اجتماعی محلات هستند، براساس خروجی کار چندان موفق عمل نکردهاند. دلسردی اعضای شوراهای اجتماعی محلات و کاهش مشارکت مردم برای انتخاب اعضای دورههای بعدی میتواند نتیجه آسیبهایی باشد که به بخشی از آن اشاره شد.
زهرا نجفزاده
سن: ۳۲ سال
تحصیلات: کارشناس روانشناسی اسلامی
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله پنجتن: یک سال
مدت سکونت در محله: از بدو تولد
از همان روز اولی که شورای اجتماعی محلات داشت شکل میگرفت تا همین لحظه، یک سؤال مطرح است: ضمانت اجرایی تصمیمات اعضای این شورا چیست؟ اگر سر موضوعی جلسه گذاشتیم، دربارهاش تصمیمگیری و تصویب کردیم، چنددرصد از آن اجرایی میشود؟ نمونه عینیاش پروژههای زودبازده است. کاری که از ما بهعنوان اعضای شورای اجتماعی محله تلگرد برمیآمد، این بود که جلسات فشرده بگذاریم و براساس نیاز مردم، مواردی را مصوب کنیم، اما درصد ناچیزی از آن اجرایی شد.
چنین شرایطی باعث ایجاد حس نومیدی در اعضای شورا میشود و خواهینخواهی چنین حسی از ما بهعنوان نمایندگان مردم به مردم نیز سرایت خواهد کرد. آسیب دیگری که نمیگذارد کارکرد شورای اجتماعی محلات، حداکثر باشد، مبهمبودن بودجه شوراست.
الان روند اینطور است که موضوعی را مطرح میکنیم و بعد از جمعبندی، دوستان باید بگویند بودجه هست یا نیست. راه منطقیتر این است که بدانیم چقدر بودجه داریم و براساس آن، مصوبه داشته باشیم. تمام صحبتهایم ناظر به یک واقعیت است؛ اینکه شوراها باید مشارکت مردم را در امور افزایش بدهند. رسیدن به این هدف، ملزوماتی دارد؛ اینکه مردم به جایی که در آن زندگی میکنند، حس تعلق داشته باشند.
برای ایجاد چنین حس تعلقی، تنها راه این است که از نظرات آنها در تصمیمگیری و اجرای برنامهها در محله استفاده شود. توجه به شورای اجتماعی محلات، یعنی رسیدن به این هدف. بدون این توجه، بهتر است دستیابی به هدف یادشده را هم فراموش کرد.
محمد یوسفی
سن: ۴۷سال
تحصیلات: دیپلم
سابقه خدمت در شورای اجتماعی محله تلگرد: بیش از یک دهه
مدت سکونت در محله: از بدو تولد
* این گزارش یکشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۵ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.