میگویند هر مالی را نمیشود وقف کرد، همانطور که هر کسی نمیتواند واقف باشد. مال وقف باید پاک و مطهر باشد و از راه حلال به دست آمده باشد.
بر اساس یک باور قدیمی در میان ما ایرانیها ۳ دسته افراد همیشه زنده هستند. دسته اول افرادی که از خود اثر و کارهای هنری به جا میگذارند همانند شاعران و نقاشان بزرگ تاریخ کشورمان. دسته دوم افرادی که فرزندان صالح تربیت میکنند و از آنها به یادگار میماند و دسته سوم افراد واقف هستند، کسانی که از خود صدقه جاریه بهجا میگذارند. یکی از این افراد که جزو دسته آخر محسوب میشوند؛ محمود مکرم است، پسر نصرالتولیه، خادم رسمی زمان قاجار.
۷۲ سال پیش در همین روزها بود که «محمود مکرم» تصمیم گرفت تقریبا نیمی از اموالش را که با سختکوشی خود به دست آورده بود، در راه علم و دانش وقف کند. او مدرسهای را در یکی از محلههای قدیمی و در عین حال محروم آن سالها بنا نهاد.
تصمیمش در راستای حمایت از مستمندان بهویژه کودکان یتیم و نیازمند بود و در این راه هیچ مضایقهای نکرد. مدرسهای که بعدها به نام مکرم، یعنی واقف آن، معروف و کمکم با اضافهشدن ۲ مدرسه حکمت و فرهنگ، بنیاد علمی نام گرفت. حال بنیاد مکرم بزرگ در محله عیدگاه یکی از بنیادهای بینالمللی علمی و فرهنگی است.
در دوره قاجار که متولان فکرشان فقط مالاندوزی بیشتر بود، افرادی همانند حاج محمدمهدی، تاجر کاشانی نصرالتولیه، فکر و ذکرش آسایش و راحتی مردم بود. او در زمان مظفرالدین شاه یکی از خادمان رسمی روضه رضوان حرم مطهر رضوی بود و بهعنوان مرد بزرگ وقف در مشهد شناخته میشد.
از نصرالتولیه وقفهای زیادی و نام نیکی بهجا مانده است. محمود مکرم پسر بزرگ نصرالتولیه بود و با الگو از پدرش جا پای او نهاد. مکرم نیز همانند اجداد و نیاکانش که نزدیک به ۲۰۰ سال نسل اندر نسل از نیکوکاران بنام زمان خویش بودند، با وقفهایش نامش را در تاریخ و هویت شهر مشهد به یادگار گذاشت.
او متولد ۱۲۸۷ شهر کاشان بود که در ۴ سالگی به مشهد آمد. او یکی از تحصیلکردهها و آشنا با فرنگ آن روزها بود و به علم و توسعه آن بسیارعلاقه داشت.
مدرسه مکرم اولین موقوفه محمود مکرم بود که در سال ۱۳۳۰ در محله عیدگاه بنا نهاده شد. محسن مکرم پسر کوچکش که این روزها رئیس بنیاد علمی و فرهنگی پدرش شده است، درباره موقوفه پدرش میگوید: ۳ سال قبل از اینکه من به دنیا بیایم یعنی در سال ۱۳۳۰ پدرم به خاطر علاقه به علم در کنار تأسیاش به مولای متقیان، امیرالمؤمنین (ع)، که اسوه جوانمردی و فتوت و یتیمنوازی بودند مدرسهای به وسعت ۲ هزار مترمربع در یک باغ ۱۲ هزار مترمربعی در محله عیدگاه بنا نهاد. این مدرسه برای تحصیل بچههای یتیم و مستمند آن محله و محلههای اطراف احداث شد.وی ادامه میدهد: مدرسه مکرم در آنزمان بسیار مجهز بود و یکی از مدرسههای خوب قبل از انقلاب در مشهد محسوب میشد.
در طول ۷ سال مکرم ۲ مدرسه دیگر را در ۲ محله قدیم مشهد بنا نهاد. مدرسههای فرهنگ و حکمت ۲ مدرسهای بود که بعد از ساختشان تحت یک بنیاد به نام «بنیاد مکرم» معروف شدند.
پسر مکرم در اینباره اظهار میکند: بعد از توفیقی که پدرم در مدرسه مکرم به دست آورد و شور و علاقه بچهها را در فراگیری علم و دانش دید، تصمیم گرفت مدرسه دیگری را بنا نهد. اکنون دبستان فرهنگ در محله مادریام؛ کوچه کسرایی قرار دارد؛ و بعد از مدت کمی دبستان حکمت را اینبار در محلهای که فرزند انش به دنیا آمده و بزرگ شده بودند احداث کرد.
وی ادامه میدهد: بعدها ۳ مدرسه مکرم، حکمت و فرهنگ در قالب یک بنیاد علمی و فرهنگی به فعالیتش در محله عیدگاه ادامه داد. البته این بنیاد فقط امکانات تحصیل برای دانشآموزانش ندارد بلکه محصلان میتوانند از دیگر خدمات این بنیاد نظیر کمکهزینه تحصیل، هزینه لباس و تغذیه استفاده کنند.
بنیاد علمیفرهنگی مکرم امروزه نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح بینالمللی بنیادی فعال است. این بنیاد در سال ۱۳۸۰ بهدلیل فعالیتهای خوبش در راستای توسعه علم و دانش مورد توجه سازمان ملل متحد قرار گرفت.
پسر مکرم دراینباره روایت میکند: سال ۱۳۸۰ بود که بنیاد مکرم از سوی سازمان ملل متحد به دلیل حمایتهای بیدریغ از کودکان بهترین NGO و بنیادهای علمی فرهنگی، معرفی و بودجهای برای تجهیز و گسترش واحدهای آموزشی بنیاد در نظر گرفت.
چند سال بعد نیز گروهی ژاپنی از سوی سازمان ملل به ما معرفی شدند و آزمایشگاه تخصصی و کتابخانه مجهز را برای بنیاد ساختند. اکنون ۵۰ مدرسه دیگر از این آزمایشگاه استفاده میکنند. ضمن اینکه در مدرسههای بنیاد هر نوع دانشآموزی میتواند ثبتنام و تحصیل کند. ما در مدارسمان از دانشآموزان پناهنده و مهاجر نیز حمایت میکنیم.
بعد از تأسیس بنیاد مکرم برای استحکام و استمرار اعمال خیر و خداپسندانه، محمود مکرم در تاریخ شانزدهم مهر ماه ۱۳۳۷ خورشیدی املاک دیگرش را وقف کرد تا از درآمد حاصل از آنها هزینههای جاریه بنیاد تأمین شود.
محسن مکرم، رئیس فعلی بنیاد، دراینباره میگوید: سال ۱۳۳۷ پدرم املاک، مزارع و قنوات مفصله معمور و آباد خویش را به وسعتی نزدیک به ۱۵۰ هکتار طی وقفنامه رسمی، وقف شرعی و ملی بر آستان قدس رضوی کرد تا از درآمد حاصله از این موقوفات علاوهبر پذیرایی از هزار نفر از محصلان و طلاب علوم دینی در روز ولادت با سعادت حضرت علی (ع) در دارالضیافه مبارکه، موجبات تسهیل هر چه بیشتر در امر تحصیل رایگان تمامی بچههای یتیم و نیازمند هر ۳ مدرسه زیرپوشش این بنیاد را فراهم آورد.
محمود مکرم علاوهبر موقوفاتی در راستای اعتلای علم و دانش، موقوفاتی در زمینههای دیگر از جمله مراسمات مذهبی نیز داشت. پسرش از ارادت پدرش به ائمه اطهار (ع) میگوید و درباره موقوفاتی که پدرش برای مراسمهای مذهبی از خود برجا گذاشته است، تصریح میکند: پدرم قبل از فوتش کارهای خیر بیشماری انجام داده است که اینکارها نشئت گرفته از ارادت خاصی بود که به ائمه معصوم (ع) بهویژه امیرالمؤمنین (ع) داشت. یکی از موقوفات پدرم در این زمینه مربوط به سال ۱۳۳۷ میشود.
پدرم در راستای تحکیم و اعتلای مذهب تشیع، طی وقفنامه رسمی دیگری باغات معمور و آباد خودش را برای برپایی مراسمهای مذهبی در ایام مقدس شیعیان و خیرات خاص و عام وقف کرد.
چند سال پس از وقفنامه ۱۶ مهر ۱۳۳۷، قنوات مزارع و کشتزارهای موقوفات مکرم خشک شد. موضوعی که باعث وقفنامه دیگری شد. وقف چاه آبی برای هزینههای بنیاد و دیگر موقوفاتش را پسرش اینگونه روایت میکند: سال ۱۳۴۵ خورشیدی بود که قنوات مزارع و کشتزارهای موقوفات بنیاد مکرم خشک شد. وقتی پدرم متوجه شد با هزینه شخصیاش به حفر چاه عمیق و نصب موتور پمپ و تأسیسات اقدام کرد تا وقفهای در امور موقوفات و درآمد این بنیاد ایجاد نشود.
وی ادامه میدهد: پس از چند سال یعنی در سال ۱۳۵۲ خورشیدی طی وقفنامه رسمی چاه آب مزرعه ناوخ را با تمامی تأسیسات مربوطه به تناسب نیاز زمینهای مزروعی و کشتزارها و باغات، وقف کرد.
پسر مکرم در ادامه صحبتهایش به اقدامات و وقفیات پدرش در حوزه درمانی نیز اشاره میکند و میگوید: پدرم در حوزه درمانی نیز وقفیاتی از خود بر جا گذاشته است. سال ۱۳۵۳ و در ادامه و استمرار حرکت در راستای ترفیع خدمات عامالمنفعه بنیاد مکرم، پدرم یک دستگاه کلیه مصنوعی بیمارستانی کامل (دستگاه دیالیز) با هزینه شخصی خرید و به بیمارستان قائم (عج) اهداکرد تا در خدمت بیماران نیازمند کلیوی قرار گیرد.
پسر مکرم درباره آبانبارهایی که از پدرش بهعنوان وقف به یادگار مانده است، میگوید: پدرم به بهداشت جامعه خیلی اهمیت میداد، در همین راستا چند آب انبار که آب شرب تمیز برای ساکنان محله عیدگاه و دانش فراهم میکرد، ساخت. همچنین ۳ دستگاه گرمابه عمومی و خصوصی ساخت که از عایدات این گرمابهها هزینههای بنیاد و خیریه مکرم تأمین میشد.
محمود مکرم در سال ۱۳۵۳ فوت کرد و در حرم مطهر رضوی در مجاورت روضه رضوان به خاک سپرده شد. مردی که زندگی پرباری داشت و تنها چیزی که ازخود برای فرزندانش به یادگار گذاشت یاد و نام نیک بود.پسرش دراینباره با ذکر یک خاطره توضیح میدهد: وقتی ۷، ۸ ساله بودم در خانوادهمان همه از وقفیات پدرم صحبت میکردند. میگفتند که پدرتان همه اموالش را بخشیده و برای ۴ پسرش هیچ چیز به ارث نگذاشته است.
من از برادران دیگرم کوچکتر بودم و خیلی از حرفهایشان ناراحت شدم وقتی نزد پدرم رفتم و حرفهای بقیه را به او گفتم، لبخندی زد و گفت پسرم من شماها را خیلی دوست دارم و برای همین از خودم ارثی برایتان به جا گذاشتهام که تا قیام قیامت، هم برای خودم و هم برای شما باقیات صالحات باشد. من این حرف را در تمام این سالهایی که در کنار بچههای بنیاد کار میکنم متوجه شدم و از پدرم بابت ارثی که برای من و برادرانم به جا گذاشته است تشکر میکنم.
مکرم در انتهای صحبتهایش به تشویقهای پدرش به فراگیری علم و دانش اشاره میکند و میافزاید: پدرم تحصیلات را خیلی دوست داشت. خودش با سواد و عضو شیر و خورشید، انجمن شهر و بسیاری از خیریههای مشهد بود. در همین راستا من و تمامی برادرانم را تشویق به تحصیل میکرد. من در مشهد درس خواندم و بعد از فارغ التحصیلی در دبیرستان برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شدم و تحصیلاتم را در معتبرترین دانشگاه این کشور در رشته مهندسی فیزیک ادامه دادم.
پدرم حتی چندین دانشآموز در مدرسه را که استعداد زیادی داشتند با هزینههای شخصی خود به خارج از کشور فرستاد تا در دانشگاههای معتبر دنیا ادامه تحصیل بدهند که تمامی آن افراد اکنون به کشور بازگشتهاند و هر کدام در حرفههای خود صاحب اسم و رسمی هستند.
جوانان دهه ۳۰ و ۴۰ روستاهایی که مکرم در آنجا وقفیاتی داشت با خاطرات کشتیگرفتنهایشان که به تشویق مکرم بود، بهخوبی به یاد دارند. پسر مکرم روایت میکند: پدرم هر وقت یکبار برای سرکشی از زمینها و وقفیاتش به روستاها میرفت.
در این بازدیدها برای تشویق جوانان به امر ازدواج و تشکیل زندگی مشترک مسابقات کشتی را در زمینهایش تدارک میدید و برای برندگان جوایز نقدی در نظر میگرفت. جوانان زیادی به عشق همین مسابقه و برد در آن ازدواج کردند و راهی خانه بخت شدند.حتی پدرم در زمینهای خودش برایشان دامادی میگرفت و به آنها هدیه میداد.
وی ادامه میدهد: در مشهد هم مدرسه مکرم نهتنها برای محصلان درش همیشه باز بود، بلکه در مدرسه برای عروس و دامادهای نیازمندان هم باز بود. چون مدرسه درون باغ قرار داشت و بزرگ بود بارها پیش میآمد که چند عروسی برای نیازمندان با خرج پدرم همزمان در مدرسه برگزار میشد.پسر مرحوم مکرم از حمایتهای مادرش درباره کارهای خیری که پدرش انجام میداد هم میگوید و از سرکشیهایش به روستاها برای تکمیل جهیزیه دختران دمبخت یاد میکند.
«مادرم از سوی پدرم مأمور بود که هر ماه به روستاها سرکشی کند تا از جهیزیه دختران دمبخت خبر بگیرد و اگر کم و کسری وجود داشت تهیه کند. مادرم هنرمند وخیاط ماهری بود و هنر خیاطیاش را نهتنها در خانه بلکه برای دختران دمبخت نیازمند هم با کمال میل و رغبت انجام میداد. البته کارهای خیر پدر و مادرم تمامی نداشت. تکیه کاشانیها در مشهد که تکیه قدیمی و تاریخیای به شمار میرود روزگاری کارهای احیا و بازسازیاش را پدرم به همراه یکی از خویشاوندان انجام داد.»
مکرم در سالهای آخر عمرش به بیماری کلیه مبتلا شد. در یکی از مراجعاتش به بیمارستان قائم (عج) که دستگاه دیالیز به او وصل میشود از دکترش درباره وضعیت بیماران کلیوی که بهطور اورژانسی به دستگاه دیالیز نیاز پیدا میکنند، میپرسد که دکتر جواب میدهد؛ ۲ دستگاه بیشتر نداریم. یکی خراب است و دیگری هماکنون به شما وصل شده است. برای همین بیمار اورژانسی باید در نوبت بنشیند.
با این خبر همان موقع مرحوم مکرم به دکترش در تهران اطلاع میدهد که بهترین دستگاه دیالیز را از آلمان برای مشهد سفارش دهد. دستگاه دیالیزی که در فرودگاه آلمان برای بیمارستانی در سوئیس بارگذاری شده بود با رایزنیها به تهران و از آنجا به مشهد میآید و در بخش دیالیز بیمارستان قائم (عج) در اختیار بیماران نیازمند قرار میگیرد. این دستگاه همچنان مورد استفاده بیماران است. شهریور همان سال بود که مکرم بعد از ۶۶ سال زندگی پربار دار فانی را وداع گفت.
* این گزارش پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷ شماره ۳۰۲ در شهرآرا محله منطقه ثامن چاپ شده است.